- در شرایطی که مردم مومن، دو ماه را به عزاداری برای امام حسین (علیهالسلام) و مصیبتهای دیگر پیشوایان دینی مشغول هستند، ابداع دهههای جدید عزاداری که نه در سیرهی معصومین (علیهمالسلام) سابقه دارد و در عرف علما و متشرعه، نمیتواند آثار مثبتی به همراه داشته باشد.
فقط تصور کنید که در طول سال و به مناسبتهای مختلف، دهههای عزاداری برپا شود و مردم را به سمت مجالس عزاداری سوق بدهند! در این صورت، چه ذهنیتی برای جامعه مخصوصاً جوانان جویای حق در گوشه و کنار دنیا نسبت به اسلام عزیز به وجود خواهد آمد؟ البته اگر چنین دستوری در کتاب و سنت وجود نداشت، حرفی نبود چون در آن صورت، به مصلحت و حکمت موجود پی میبردیم؛ اما موضوع این است که چنین چیزی در هیچ جا نیامده و کسی هم نتوانسته ادعایی در این رابطه داشته باشد.
اینکه در سالهای اخیر و با اصرار مشکوک یک جریان خاص و معلومالحال، دهههای جدید عزاداری، ترویج و تبلیغ میشوند قطعاً مطابق مصلحت اسلام و مسلمین نیست و پیامدهای خوبی ندارد. مثلاً در خصوص شهادت مظلومانهی حضرت محسن بن علی (علیهماالسلام) که در اصل آن و در شدت تأثر از آن، هیچ شک و تردیدی نیست، عدهای سعی میکنند تا دههی محسنیه را بلافاصله بعد از ماه صفر یا بعد از 28 صفر برگزار نمایند. اولاً بر اساس شواهد تاریخی، زمان دقیق شهادت آن حضرت مشخص نیست و آن چه مسلم است این که در دههی ابتدایی ربیعالاول نبوده است چون طبق اسناد تاریخی، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مشغول روشنگری و بیدارکردن جامعه در این دوران بودند و به همین دلیل، آن هجوم وحشیانه به درب خانهی مولا علی (علیهالسلام) که منجر به سقط حضرت محسن (علیهالسلام) نمیتواند در این زمان رخ داده باشد، چون پس از آن جنایت هولناک، حضرت زهرا (علیهاالسلام) دائماً در بستر بیماری بودند و از لحاظ بدنی، امکان انجام فعالیتهایی مثل حضور در مسجد و ایراد خطبه و نیز رفتن به درب منزل اهالی مدینه برای تبیین حقایق را نداشتند.
ثانیاً در شرایطی که مردم مومن، دو ماه را به عزاداری برای امام حسین (علیهالسلام) و مصیبتهای دیگر پیشوایان دینی مشغول هستند، ابداع دهههای جدید عزاداری که نه در سیرهی معصومین (علیهمالسلام) سابقه دارد و در عرف علما و متشرعه، نمیتواند آثار مثبتی به همراه داشته باشد بلکه طبق بیان برخی علمای بزرگوار، چنین مواردی از مصادیق افراط در عزاداری محسوب میشوند که در نهایت و پس از مدتی، به تفریط و انکار منجر خواهد شد و حتی عزاداری دههی اول محرم و تاسوعا و عاشورا -که ضامن بقای دین است- را از رونق خواهد انداخت و سبب سلب نشاط جامعه در این زمینه خواهد شد. کاش اندکی با خود بیاندیشیم، دینی که به پیروان خود در بیش از نیمی از سال یا حتی بیشتر، دستور عزاداری بدهد برای کسی جذابیت خواهد داشت و آیا چنین پیرایههایی، ظلم در حق این دین مبین الهی نخواهد بود؟!
متأسفانه برخی افراد به محض مواجهه با چنین استدلالهایی، به جای برخورد مستدل و ارائهی دلیل از قول، فعل یا سیرهی معصومان (علیهمالسلام) فوراً تهمت میزنند و میگویند که شما بهخاطر ملاحظاتی که دارید با اصل عزاداری بر بزرگوارانی مثل حضرت محسن (علیهالسلام) مخالف هستید! این در حالی است که ما با توسل و عرض ارادت به بزرگان دین حتی در قالب روضههای روزانه و خصوصی هیچ مشکلی نداریم بلکه مخالفت با ابداع دههها و مناسبتهای جدیدی است که جامعه را درگیر و متأثر میکند و آثار نامطلوبی باقی میگذارد. علاوه بر اینکه اگر ما نسبت به عزاداری آن فرزند مظلوم امیرالمومنین علیهالسلام، موضع منفی یا ملاحظانی داشتیم، باید نسبت به عزاداری ایام فاطمیه هم موضع مشابهی اتخاذ میکردیم در حالی هر ساله، عرض ارادت به ساحت آن بانوی بزرگوار، با شور و اشتیاق بیشتری برگزار میشود و اتفاقاً در آن مجالس، یاد و نام حضرت محسن (علیهالسلام) نیز مکرر در مکرر، گرامی داشته میشود.
همه باید این نکتهی بسیار مهم را در خاطر داشته باشند که اگر جریان اصیل تشیع در طول سالهای طولانی غیبت کبری، با سلامت و صلابت به بقای خود ادامه داده و در نظر جهانیان، مورد تعظیم و تکریم قرار گرفته است، دلیل آن، رفتار متین و منطقی و منطبق بر عقل و فطرت بشری بوده است که برگرفته از سیره و سنت ناب محمد و آل محمد (علیه و علیهمالسلام) است. بنابراین هر گونه رفتاری که پشتوانهی عقلی و نقلی نداشته باشد، میتواند به عظمت و ابهت این مکتب الهی ضربه بزند و آن را مخدوش نماید که گناهی نابخشودنی و دارای تبعات و پیامدهای بسیار وخیم و نامطلوب خواهد بود.
در شرایطی که مردم مومن، دو ماه را به عزاداری برای امام حسین (علیهالسلام) و مصیبتهای دیگر پیشوایان دینی مشغول هستند، ابداع دهههای جدید عزاداری که نه در سیرهی معصومین (علیهمالسلام) سابقه دارد و در عرف علما و متشرعه، نمیتواند آثار مثبتی به همراه داشته باشد بلکه طبق بیان برخی علمای بزرگوار، چنین مواردی از مصادیق افراط در عزاداری محسوب میشوند که در نهایت و پس از مدتی، به تفریط، دلزدگی و انکار منجر خواهد شد. کاش اندکی با خود بیاندیشیم، دینی که به پیروان خود در بیش از نیمی از سال یا حتی بیشتر، دستور عزاداری بدهد برای کسی جذابیت خواهد داشت؟!