آنچه را که مسئولین فرهنگی و مخصوصا دلسوزان عرصه دین و اهل بیت بیشتر باید توجه کنند، نحوه بزرگداشت ائمه، خواه در عزاداری ها و خواه در اعیاد است. دشمن وقتی فهمید نمی تواند فرهنگ ولایی و اهل بیتی را از جوانان بگیرد ناچار شد به بی محتوا کردن آن بسنده کند. چه بسا اگر تیز بینی های دلسوزانه برخی مسئولین مخصوصا مقام معظم رهبری نبود الان ارزشهای زیادی فراموش شده بودند.
ایشان در جمع عده ای از شاعران و مداحان اهل بیت این نکته را تذکر دادند:
...چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم، استفادهی از مدحها و تمجیدهای بیمعناست، که گاهی هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت اباالفضل (سلام اللَّه علیه) صحبت میشود؛ بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن؛ مثلاً قربون چشمت بشم! مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟ مگر ارزش اباالفضل به چشمهای قشنگش بوده؟! اصلاً شما مگر اباالفضل را دیده اید و میدانید چشمش چگونه بوده؟! اینها سطح معارف دینی ما را پایین میآورد.
معارف شیعه فلاسفه را به عجز میکشاند
یکی از مهمترین شاخصه های اسلام، دعوت به علم و تفکر است. جایگاه علم تا حدی بزرگ معرفی شده که فرمودند قلم علما ارزشمند تر از خون شهداست. چطور می شود دینی را با این جایگاه عظیم تعقل تا سطح زیبایی بزرگانش تنزل داد؟
ايشان این جایگاه را چنین تبیین می کنند:
معارف شیعه در اوج اعتلا است. معارف شیعی ما معارفی است که یک فیلسوفِ در غرب پرورش یافتهی با مفاهیم غربی و بزرگ شدهی آشنای با معارف فلسفیِ غرب؛ مثل هانری کُربن را میآورد دو زانو جلوی علامهی طباطبایی مینشاند؛ او را خاضع میکند و میشود مروج شیعه و معارف آن در اروپا. میشود معارف شیعه را در همهی سطوح عرضه کرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامی بگیرید تا سطوح بالاترین فیلسوفها. ما با این معارف نباید شوخی کنیم.
ارزش شهدای کربلائيان به ایثارشان است
ارزش اباالفضل العباس به جهاد و فداکاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عین تشنگی و بر لب آب، بدون اینکه شرعاً و عرفاً هیچ مانعی وجود داشته باشد. ارزش شهدای کربلا به این است که از حریم حق در سختترین شرایطی که ممکن است انسان تصورش را بکند، دفاع کردند.
انسان حاضر است در یک جنگ بزرگ و مغلوبه برود و احیاناً در حرارت جنگ کُشته هم بشود - که البته مقام خیلی والایی است، همه هم حاضر نیستند، شهدا و مجاهدان فیسبیلاللَّه معدودند؛ در زمان ما هم بحمداللَّه شهدای برجستهای داشتهایم - اما شهید شدنِ اینطوری در آن میدان جنگ، با شهید شدن در صحنهی کربلا، با آن غربت، با آن فشار، با آن تشنگی، با آن تهدید به اذیت و آزار کسان انسان، خیلی تفاوت دارد.
انسان خیلی اوقات میگوید من حاضرم در این میدان جانم را بدهم؛ اما چهکار کنم، بچهام دارد از گرسنگی یا از بیدارویی میمیرد؛ این میشود یک بهانه برای انسان. انسان گاهی ملاحظهی ناموس خودش را بیشتر از جانش میکند؛ ملاحظهی بچهی شیرخوارش را بیشتر از جانش میکند. انسان در این میدان برود، بچهی شیرخوارش هم باشد، زنش هم باشد، مادرش هم باشد، ناموسش هم باشد، همهی اینها هم در معرض خطر قرار بگیرند و پایش نلرزد؛ ارزش اباالفضل، ارزش حبیببنمظاهر و... در اینهاست، نه در قد رشیدش یا بازوی پیچیدهاش.
قد رشید که خیلی در دنیا هست؛ ورزشکارهای زیبایی اندام که خیلی هستند؛ اینها که در معیار معنوی ارزش نیست. گاهی روی این تعبیرها تکیه هم میشود! حالا یک وقت شاعری در یک قصیدهی سی، چهل بیتی اشارهای هم به جمال حضرت اباالفضل میکند؛ آن یک حرفی است؛ ما نباید خیلی خشکی به خرج دهیم و سختگیری کنیم؛ اما اینکه ما همهاش بیاییم روی ابروی کمانی و بینی قلمی و چشم خمار این بزرگواران تکیه کنیم، اینکه مدح نشد؛ در مواردی ضرر هم دارد؛ در فضاهایی این کار خوب نیست...
ترویج این گونه مداحیها از نقشههای شوم دشمن است که نتوانسته اصل نهضت را نابود کند. در چند سال گذشته رواج مداحیها به سبک موسیقیهای مبتذل نمونه بارز تلاش دشمن در عرصه فرهنگ است که با هوشیاری مقام معظم رهبری و بزرگان عرصه فرهنگ به ثمر ننشسته است.
منبع: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مداحان و شاعران اهل بیت 5/5/1384