مانده‌ام با کدام خواستگار ازدواج کنم

 سلام
من دختری 21 ساله و دانشجو هستم؛ دوتا خواستگار دارم. یکی  پسرخاله‌ام است که خیلی پسر خوبی می باشد، طوری که کل فامیل تاییدش می‌کنند. از نظر ظاهری‌ هم خیلی خوب است و وضع مالی‌شان هم در حد قابل قبول هست. از نظر مذهبی و فرهنگی و خانوادگی هم به ‌هم می‌خوریم. البته هنوز خواستگاری نیامده‌اند. بلکه یک سری اتفاقاتی پیش آمد که خودش با من در این باره صحبت کرد و خواست تا وقتی خواستگاری پیش می‌آید بین مان بحثی نباشد. ‌یکی دیگر از خواستگارهایم صمیمی‌ترین دوست پسرخاله‌ام و از اقوام دورمان است و در حین این‌که رابط من و پسرخاله‌ام بود به نوعی به من علاقه‌مند شد. ایشان هم پسر خیلی خوبی هستند و خانواده‌شان کاملا مورد تایید می باشند. فقط از نظر ظاهری کمی با من اختلاف دارند.
پسرخاله من نمی‌داند که دوستش هم از من خواستگاری کرده، بنابراین دوستش همیشه می‌گفت باید صبر کنیم پسرخاله‌ات بیاید خواستگاری اگر بنا به هر دلیلی این ازدواج صورت نگرفت من اقدام می‌کنم. من هم همیشه گفته‌ام که نظر خانواده‌ام برایم خیلی اهمیت دارد. مامانم هم در جریان خواستگاری این دونفر گذاشته‌ام و به‌دلیل علاقه زیادی که مامانم به خواهر‌زاده‌اش دارد گفته به دوستش حتی فکر هم نکنم و...دوست پسرخاله‌ام خیلی به من علاقه دارد و ابراز علاقه می‌کرد. ولی من بعداز مدتی گفتم که به نظرم رابطه‌مان در حد کار باشد بهتر است؛ تا تصمیمی عقلی گرفته شود.(ما سه‌تا توی چندتا کار فرهنگی باهم کار می‌کنیم...) در هر صورت درست است که خواستگاری نیامده‌اند. ولی من دلم نمی‌خواهد برای هیچ‌کدامشان وابستگی بوجود بیاید که بعدا دردسرساز شود. برای همین فکر می‌کنم حداقل برای خودم باید جهت‌گیری مشخصی داشته باشم. بین این دوتا مانده‌ام. از طرفی دلم نمی‌خواهد عشقی که دوست پسرخاله‌ام به من دارد را از دست بدهم. از طرفی شرایط خوب پسرخاله‌ام و موافقت خانواده‌ام وسوسه‌ام می‌کند. درباره تفاهم باید بگویم واقعا نمی‌دانم؛ هرکدام از جنبه‌هایی با من تناسب دارند و از یک جنبه‌هایی نه. برای همین واقعا مانده‌ام.

پاسخ
سلام   
در مورد این مسئله دو کار خوب انجام داده‌اید که نباید از آن کوتاه بیایید؛ یکی این‌که نظر خانواده‌تان برایتان مهم است و مسئله را با مادرتان در میان گذاشته‌اید و دیگری این‌که تصمیم گرفته‌اید رابطه‌تان در حد کار باشد تا بتوانید عقلانی تصمیم بگیرید. در واقع تصمیم از روی عقل و مشورت آینده‌ای روشن برای شما به ارمغان خواهد آورد.
البته باید بدانید هیچ تضمینی نیست که همین ارتباط کاری و کنترل شده از حالت عادی خارج نشود! و به بیراهه کشیده نشود، کما اینکه این اتفاق تا به حال هم افتاده و شما به هر دو مورد وابسته شده اید و در صورت ادامه یقین بدانید بیشتر وابسته می شوید لذا بهتره به همین ارتباط های کاری هم پایان دهید.

پس اولین نکته‌ای که لازم می‌باشد مد‌نظر داشته باشید این است که آینده خود را به‌خاطر ازدست‌دادن عشق و یا دوستی با کسی خراب نکنید.
نکته دوم این که شما برای انتخاب همسر باید ملاک‌های خود را بررسی کنید و بهترین گزینه را انتخاب نمایید، یکی از مهم‌ترین مسائلی که می‌تواند زندگی را لذت‌بخش کند موافقت و همراهی خانواده‌ها است، یعنی در خانه‌ای که عروس و یا داماد مورد پذیرش خانواده دیگری باشد از زندگی آرام‌تری برخوردار خواهند بود.
نکته سوم هم اینکه بهتر است قبل از آمدن پسر خاله‌تان به خواستگاری، تصمیم خودتان را بگیرید، شاید به گزینه خواستگار دوم رسیدید، در این حالت بهتر می‌شود به پسر خاله‌‌تان جواب نه بدهید، البته در این صورت باید با بیان دلایل، مادرتان را قانع و موافق کنید. و در صورتی که به گزینه ازداواج با پسر خاله‌تان رسیدید جواب نه گفتن به دوستش راحت‌تر می باشد.

انشاالله موفق باشید