تحلیلی بر پیام‌های بازرگانی

19:46 - 1400/07/28

صداوسیما که رسالتش فرهنگ سازی، فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی و در متن آن توجه به نیاز مخاطبان و سبک زندگی اسلامی است باید در ساخت برنامه ها همین رویکرد را دنبال کرده و رسالت خود را بنحو احسن انجام دهد. امروزه تبلیغات یکی از راه های تامین مالی نهاد صداوسیما شده و ازطرفی در بحث اقتصادی و کمک به بازار صنایع مختلف درجهت معرفی و دیده شدن نقش اساسی را ایفا می کند.

پیام‌های بازرگانی

 

یکی از بخش‌های مهم در صداوسیما که بیشترین بازخورد و تاثیرگذاری در مخاطب را دارد، تبلیغات بین برنامه‌ها و سریال‌های تلوزیونی و به اصطلاح پیام‌های بازرگانی است. تبلیغات به دلیل توانایی جریان‌سازی فکری و فرهنگی ازاهمیت بالایی برخوردار است.

با تاملی بر عملکرد صداوسیما در بحث اهمیت دادن به جایگاه مخاطب و نیاز مخاطب در بخش تبلیغات لازم است در این حوزه مباحثی را مطرح کنیم. صداوسیما که رسالتش فرهنگ سازی، فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی و در متن آن توجه به نیاز مخاطبان و سبک زندگی اسلامی است، باید در ساخت برنامه ها همین رویکرد را دنبال کرده و رسالت خود را بنحو احسن انجام دهد. امروزه تبلیغات یکی از راه های تامین مالی نهاد صداوسیما شده و ازطرفی در بحث اقتصادی و کمک به بازار صنایع مختلف درجهت معرفی و دیده شدن نقش اساسی را ایفا می کند. در بررسی انجام شده بر عملکرد صداوسیما در بخش محتوای پیامهای بازرگانی در شبکه های پر بازدید صداوسیما ذکر چند نکته حائز اهمیت است.

۱. استفاده از تبلیغات زیاد و مکررکه باعث تنفر بیننده می شود
در پیامهای بازرگانی مشاهده می شود که بعضی از این تبلیغات در برهه ای از زمان آن‌چنان تکرار و منتشر می شود که مخاطب را از دیدن تلوزیون متنفر می کند. بطور مثال تبلیغ شرکت اینترنتی بایا که ماهیت آن نیز برای جامعه مشخص نیست هر دو دقیقه یکبار در صداوسیما پخش می‌شد که مورد انتقاد فعالان فضای مجازی و آحاد مردم قرار گرفت و این تکرارها و بازپخش ها از این نشات میگرفت که برای این تبلیغ مبلغ هنگفتی را به صداوسیما پرداخت کرده بودند. چنین عملکردی این مفهوم را می‌رساند که مواقعی که مادیات وسط باشد، صداوسیما که یک نهاد اسلامی و حکومتی است از منفعت بیننده چشم پوشی کرده و فقط منفعت خود را لحاظ می‌کند.

۲. استفاده ابزاری از بانوان و کودکان در تبلیغات کالاها
در اگهی‌های بازرگانی برای تبلیغ یک کالای بی ارزش مانند چیپس و پفک و سس و ... که ارزش غذایی خاصی ندارد و حتی برای سلامتی خانواده و علی الخصوص کودکان مضرر می باشد، برای جذب مخاطب از زنان با ظاهری که بتواند مخاطب را جذب کند و کودکان خردسال با موهای بور و چشمان سبز استفاده می‌شود که به نوعی می‌خواهند کالای خود را در غالب این دو گروه به مخاطب خود تحمیل کرده و نمایش بدهند. این نوع نگاه همان نگاه ابزاری به زن و کودک است که در غرب رواج دارد و متاسفانه روش متداول بخش رسانه های داخلی ما شده که باید دقت بیشتری در این زمینه شود.  

۳. استفاده از سلبریتی‌ها برای تبلیغ کالاهای کم ارزش
در تبلیغات صداوسیما در بحث رواج مصرف گرایی دست سلبریتی ها به میدان ‌آمده که اثر کار تبلیغات بر مصرف گرایی بیش تر شود و جامعه‌ای که خود درگیر مشکلات گوناگون اقتصادی است را با مشکلی دیگر بنام مصرف گرایی درگیر می کند.مخاطب در این بخش با دیدن هنرمند محبوب خود و اینکه این هنرمند مخاطب را تشویق و توصیه به خریدن کالایی می کند که حتی خود آن هنرمند هم از آن کالا استفاده نمی کند، به استفاده از آن کالا روی آورده و گهگاهی بدون احتیاج اقدام به خرید آن محصول می کند. 

در زیر لیست کوتاهی از بازیگرانی که در این تبلیغات شرکت کرده اند را ذکر می‌کنیم.

محمد رضا گلزار= سان استار

بهرام رادان = نوین چرم

سیامک انصاری = بایا

شقایق دهقان = لاکیدو کاله

نوید محمدزاده = سن ایچ

آتیلا پسیانی = چای شهرزاد

پژمان جمشیدی = آقای فرش

بهنوش بختیاری = تقریبا همه چیز

امین حیای = سس بیژن

محسن کیانی = لوازم خانگی

امیر حسین آرمان = کت شلوار

سروش جمشیدی = مواد غذایی

شبنم فرشادجو = مواد غذایی

برزو ارجمند = مواد غذایی

آزاده صمدی = کارخانه شیر و ابزار دستشویی

نیما فلاح = روغن و مواد غذایی

سحر ولدبیگی = روغن و مواد غذایی

امین زندگانی = گاز و لوازم آشپزخانه

الیکا عبدالرزاقی = گاز و لوازم آشپزخانه

پوریا پورسرخ = آدامس

پمان بازغی = کیف و کفش

۴. بی توجهی به تولید داخل و حمایت از این تولیدات
رسانه می تواند در جهت معرفی کالاهای با کیفیت داخلی بکوشد که هم از تولید، حمایت کند و هم اینکه اقتصاد کشور را به شکوفایی نزدیک کند، در صورتی که پیامهای بازرگانی بیشتر درصدد تبلیغ کالاهای خارجی بوده و اگرچه اخیرا محصولات داخلی هم معرفی و تبلیغ می‌شوند، اما این میزان در حد مطلوب نبوده و بسیار فاصله دارد که به حد مطلوب برسد.

۵. اشاعه فرهنگ تجمل گرایی در تبلیغات تلوزیونی و در نهایت ترویج مصرف گرایی
یکی از آفت‌هایی که دامنگیر آگهی‌های بازرگانی و حتی سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی شده، تجمل‌گرایی است. در تمامی آگهی‌هایی که دوربین تصاویری از فضای داخلی یا خارجی خانه‌ها یا ساختمان‌ها را نشان می‌دهد، با بناهای لوکس، مجلل و گاه اشرافی روبرو هستیم. همه خانواده‌هایی که در آگهی‌ها حضور دارند لباس‌های بسیار شیک و گران‌قیمت به تن دارند و در خانه‌های بزرگ، مجلل و باشکوه زندگی می‌کنند. در مقابل كادر، هال مبله‌، وسايلی گرانقيمت و ...ديده مي‌شود. در تبليغي ديگر با يکي از اتومبيلهاي مدل بالا خانواده ايراني در چمنزاري بسيار زيبا و با لباسهاي آنچناني ديده مي شوند تا به تبليغ يک نوع شامپو و يا رب گوجه فرنگي يا تن ماهی یا يک نوع کره بپردازند. شاید سازندگان این آگهی‌ها، دلیل این کار را افزایش زیبایی بصری آثار خود بیان کنند. بر فرض پذیرش این مدعا، این عنصر بیش از آنکه بخواهد مزیتی بر مزایای اثر بیافزاید، اثر را تخریب می‌کند. چون یک دهم از جامعه مخاطبان را خانواده‌ها و افرادی تشکیل می‌دهند که چنین خانه‌ها و زندگی‌هایی دارند و بیشتر مخاطبان با چنین سبکی از زندگی فاصله زیادی دارند و تماشای تجملات این آگهی‌ها در ناخودآگاه آن‌ها این تاثیر را برجای می‌گذارد که محصول یا خدمات تبلیغ‌شده از آن افرادی است که چنین زندگی‌هایی دارند نه ما.
مصرف که درمفهوم ساده خود بايد به منظور رفع نيازهاي اساسي مانند خوراک، پوشاک، مسکن و.. انجام شود امروزه جنبه تجملي يافته است. بحث تجمل در مصرف و تجمل گرايي بايد در جوامعي مطرح شود که نيازهاي اوليه آنها رفع شده است و به دليل دراختيارداشتن امکانات کافي مي توانند دست به انتخاب بزنند يا به تجملات روي آورند.
با اين وجود جوامعي که از امکانات کافي براي بهره مندي از رفاه نسبي برخوردار نيستند يا به عبارت ديگر در حال توسعه يا کم توسعه يافته اند نيز به تجملات و مصرف گرايي گرايش دارند که اين امر موجب بروز پديده ها و رفتارهاي اجتماعي جديدي مي شود که مي تواند در نهايت به يک مشکل اجتماعي تبديل شود. در واقع چشم و هم چشمي ها در زمره همین رفتارهاست. چون براي همگان به دليل ضعف بنيه مالي و يا امکانات موجود پرداختن به تجملات مقدور نيست، تلاش براي آنچه تجملات ناميده مي شود مي تواند انحرافات اجتماعي مانند دزدي، رشوه خواري، دروغ گويي، رياکاري و ... را به دنبال داشته باشد. "يک شبه ره صد ساله رفتن" مصداقي است براي اين ادعا که نهايتا پايه هاي اخلاقي در درون هر نظامي را با خطرات جدي مواجه مي کند. و اين از جمله آثار تبليغات بازرگاني است که به گسترش فرهنگ مصرف گرايي در داخل کشور کمک مي نمايد.

۶. تبلیغ تک فرزندی در پیامهای بازرگانی
سیاست های تعدیل جمعیت برای کنترل رشد جمعیت از سال ۶۸ آغاز شد و در سال ۹۲ با تذکرات رهبر معظم انقلاب این سیاست تغییر کرد و جای خود را به سیاست رشد جمعیت داد. اما این تغییر درعمل محسوس نبوده و کاری در این حوزه انجام نشده است. صداوسیما به عنوان نهادی فرهنگ ساز می تواند در حوزه فرزند آوری بسیار تاثیرگذار بوده و جامعه را بسمت فرزند آوری و رشد جمعیت سوق دهد، اما با مشاهده برنامه‌های بازنشری و تولیدی صداوسیما بخصوص در بخش پیام‌های بازرگانی این مسئله برعکس بوده و خانوده ایده‌آل را خانواده تک فرزندی و نهایت دو فرزندی معرفی می کند و خانواده‎‌های بیش از دو فرزند را غالبا فقیر و بدبخت نشان می دهد.
با توجه به این روند، دور از انتظار نیست خانواده های ایرانی با توجه به شرایط حاکم مثل مشکل معیشت و مسکن و بیکاری و از طرفی تبلیغات غالب صداوسیما که برعکس سیاست های فرزندآوری عمل می کند، تمایلی به فرزندآوری نداشته و حتی از این قصه گریزان باشند.
کلام آخر اینکه صداوسیما در بخش تبلیغات و در بحث نهادینه کردن فرهنگ ایرانی اسلامی کم کاری های زیادی داشته و در میدان مقابل که تبلیغ فرهنگ بیگانه است کار خود را پیش برده است. و اینکه در این مسیر توجهی به نیازهای اساسی و ریشه‌ای مردم و کشور دیده نشده است. امیدواریم با مسئولین انقلابی دغدغه مند در این موضوعات به نقطه مطلوب برسیم.

یکی از بخش‌های مهم در صداوسیما که بیشترین بازخورد و تاثیرگذاری در مخاطب را دارد، تبلیغات بین برنامه‌ها و سریال‌های تلوزیونی و به اصطلاح پیام‌های بازرگانی است. تبلیغات به دلیل توانایی جریان‌سازی فکری و فرهنگی ازاهمیت بالایی برخوردار است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 14 =
*****