عذاب الهی و سادیسم

12:27 - 1400/08/09

 در عذاب الهی انگیزه تشفى و تسلى خاطردر مورد خدا صادق نیست؛ زیرا خداوند ـ العیاذ بالله ـ مانند انسان نیست که دچار عقده و حس انتقام ‏جویى شود؛ تا بخواهد از راه عقوبت مجرم، خاطر خود را تسکین دهد.

عذاب الهی و سادیسم

خدا ناباوران ضد اسلام بیان می کنند؛ خداوند همچون بیماران سادیسمی هست و قصد آزار بندگان را دارد و از عذاب آن ها احساس لذت می کند؛ در این رابطه به آیاتی از قرآن نیز تمسک می کنند؛ که عذاب سخت گناه کاران را بیان کرده است مانند:

«بگو اين حق است از سوي پروردگارتان، هر كس مي‌‏خواهد ايمان بياورد و هر كس مي‏‌خواهد كافر گردد، ما براي ستمگران آتشي آماده كرده‏ ايم كه سرا پرده‏ اش آن ها را از هر سو احاطه كرده است، و اگر تقاضاي آب كنند آبي براي آن ها مي آورند همچون فلز گداخته كه صورت‌ها را بريان مي‌‏كند، چه بد نوشيدني و چه بد محل اجتماعي است.»[1]

 در پاسخ چنین افرادی چندین پاسخ می توان داد، از جمله:
1. عذاب اخروی همان اعمال خود انسان ها هستند و در آخرت به شکل عذاب تبلور یافته اند. 

2. عذاب بر گرفته از عدل الهی است و اقتضای عدل الهی می باشد.

3. خداوند از بیشتر گناهان بندگان  به خاطر صفت رحمانیتش می گذرد و طرق مختلف را برای بخشش گناه بندگان و بر گشت آن ها قرار داده است. حتی در برخی موارد گناهان را تبدیل به حسنه می کند.

4. این که خداوند هوای نفس ندارد تا به خاطر آن بندگان را مانند بیماران سادیسم عذاب بکند و لذت ببرد.

عذاب اخروی چهره اعمال دنیوی
از قرآن کریم و روایات فراوان استفاده مى‏‌شود که هر چند چهره مُلکى اعمال نیک و بد انسان در این دنیا از بین مى‌‏رود؛ ولى صورت هاى ملکوتى افعال اختیارى انسان در باطن انسان مستقر مى‌‌‏شود، هر جا که برود همراه اوست و سرمایه زندگى شیرین یا تلخ آینده او مى‏‌باشد.

به تعبیر دیگر اعمال خوب با صورت‌هاى بسیار زیبا و لذت بخش تجسم مى‏‌یابند و به صورت کانون بهجت و لذت در مى‌‏آیند، اما اعمال بد انسان با صورت هاى بسیار زشت و وحشت زا و آزاردهنده تجسم مى‌‏یابند و به صورت کانون درد و رنج و عذاب در مى‏ آیند

بنابراین، هر کس در قیامت با همان اعمال و اخلاق و اعتقادى که از دنیا به همراه خود برده است زندگى مى‌‏کند. این ها سرمایه‏ هاى خوب و یا بد و مصاحبان نیک یا زشت همیشگى انسان در جهان جاودان هستند.[2]

عذاب اخروی نشانه عدل الهی
از آیات قرآن استفاده مى ‏شود که جزا و سزاى اخروى مقتضاى عدل الهى است. اگر پاداش و کیفر اخروى نباشد، عدل الهى مخدوش خواهد بود؛ زیرا خداوند مردم را دعوت کرده است به ایمان و نیکوکارى و مردم از لحاظ پذیرش این دعوت دو دسته شده‏ اند، برخى این دعوت را پذیرفته و نظام فکرى و اخلاقى خود را بر آن تطبیق داده ‏اند و برخى دیگر نپذیرفته و به بدکارى و فساد پرداخته‏ اند.

از طرف دیگر مى ‏بینیم که نظام این جهان بر این نیست که صد در صد نیکوکاران را پاداش و بدکاران را کیفر دهد، بلکه برخى نیکوکاری ها هستند که حیات انسان با آن پایان پیدا مى‏ کند و مجالى براى پاداش نیست؛ چنان که برخى از گناهان هستند که امکان عقوبت آن ها در دنیا نیست، مانند: کسى که هزاران انسان را به ناحق مى‏ کشد. پس مقتضاى عدل الهى آن است که نشئه دیگرى وجود داشته باشد؛ تا هر یک از این دو دسته جزاى عمل خود را بیابند.[3]

وعده عذاب نمونه ای از رحمت الهی
وقتی خداوند سخن از عذاب می‌کند و نسبت به جهنم هشدار می‌‎دهد و می‌گوید اگر این مسیر را انتخاب کنی چنین نتیجه ای در انتظار تو است، به این صورت خداوند نسبت به عاقبت و نتیجه‌ای که در انتظار بندگان اوست به آن‌ها هشدار می‌دهد و نشان دهنده رحمت او هست.

در قرآن کریم تصریح شده که خداوند رحمان، رحمت را بر خودش فرض کرده است، در نتیجه اهل معصیت را که بر اساس جهل و نادانی گناه کرده‌اند، فوری معذب نمی‌نماید و اگر برگردند، مورد لطف و مرحمت خودش قرار می‌دهد.[4]

عذاب الهی به خاطر تشفی خاطر خداوند نیست
در باره این که خداوند از مجازات و کیفر خلاف کاران و اشرار چه انگیزه هایی می تواند داشته باشد مواردی را می توان نام برد:

1.  تشفی خاطر.
2.  تربیت و اصلاح شخص مجرم.
3. اصلاح اجتماعی و عبرت گرفتن.
4. اقتضای حکمت.

در مورد عذاب اخروی از ناحیه خداوند، انگیزه اوّل در ذات الهی محال به نظر می رسد؛ چرا که خداوند متعال همانند انسان قلب و دل ندارد؛ تا دچار عقده و حس انتقام‏ جویى شود و بخواهد از راه عقوبت مجرم، خاطر خود را تسکین دهد.

انگیزه دوم و سوم، نیز در آخرت جایگاهی ندارند، چون که آخرت هنگام حساب و جزای اعمال است نه زمان تکلیف، تا با کیفر مجرمان، سایرین هم متأثّر شوند و به تکلیف خود عمل کنند.

امام علی(علیه السلام) فرمود: «الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل‌؛[5] امروز[دنیا] جایگاه عمل است نه حساب، و فردا[قیامت] جای حساب است.»

بلکه خداوند بر اساس حکمت خود به مطیعان و مؤمنان وعده ثواب و به عاصیان و کافران وعده عذاب داده است. اگر این وعده و وعید الهى نبود ارسال رسل و انزال کتب و شرایع آسمانى لغو و بیهوده بود.

با توجه به این که تخلّف از وعده عقلاً و شرعا قبیح و نارواست چاره‏اى نیست جز این که خداوند در عالم آخرت به این وعده‌‏ها و وعیدها جامه عمل بپوشاند.[6]

در نتیجه وعده های عذاب الهی برگرفته از تشفی و حب نفس نمی باشد بلکه عذاب جلوه اعمال خود ما انسان ها هست و خداوند طبق حکمت وعده داده و مطابق با عدل خود با آن ها رفتار می نماید و طبق رحمتش بسیاری از آن ها را می بخشد. و حال آن که انگیزه بیماران سادیسمی درونی است و آن بیماری آن ها رامجبور به این کار می کند.

پی نوشت
[1] سوره کهف، آیه 29.
[2] حیات اخروى شهیدمطهری ، ص 33.
[3] عدل الهى شهیدمطهری، ص 252.
[4] انعام 54.
[5] غررالحكم، ج۲، ص۵۰۳.
[6] شیعه در اسلام، ص162.

مجازات اخروى مقتضاى عدل الهى و پای‏بندى او به وعده ‏هاست. نمى‏ توان با استناد به عظمت و رحمت الهى، از خدا انتظار داشت که کارى بر خلاف مقتضاى عدل انجام دهد و یا در گزارش‌هاى خود مرتکب دروغ گردد و یا در وعده ‏هاى خود تخلف ورزد. البته یقینا بر اساس آنچه که در آیات و روایات فراوان آمده است مغفرت و رحمت الهى در قیامت نقش گسترده‌‏اى خواهد داشت.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 2 =
*****