انسان به طور طبیعی و سالم، تمایل جنسی به جنس مخالف دارد و این تمایل از ریشهدارترین غرائز انسان و ضامن بقاء نسل او است و هر کاری که این تمایل را از مسیر طبیعی اش منحرف سازد، یک نوع بیماری و انحراف روانی در انسان ایجاد میکند. مردی که تمایل به جنس موافق دارد و یا مردی که تن به چنین کاری میدهد، هیچکدام یک مرد کامل نیستند و تمایلات و احساسات زنانه در آنها وجود دارد.
همجنسبازی، همجنسگرایی و امثال اینها عملی بر خلاف فطرت انسان است و هر آنچه که با فطرت ناسازگار باشد، علاوه بر اینکه مفید و مؤثر نیست حتی می تواند تأثیرات سوء نیز داشته و بر تحیر و سرگردانی و پریشانی، افزوده و ما را از مسیر فطری دور و جدا نماید. افراد "همجنسگرا" به تدریج انزواطلبی، گوشه گیری و نوعی بیگانگی از خود و اجتماع را در پیش می گیرند که نتیجه آن، تضاد و پیچیدگی روانی می باشد که در این صورت اگر خود را اصلاح و درمان نکنند، به بیماری های جسمی و روانی مختلفی گرفتار می شوند. اینگونه روابط، چه نامشروع و چه مشروع(بنابر تصور برخی افراد داخل یا خارج کشور که همجنسگرایی را می خواهند قانونی کنند) در اُرگانیسم بدن انسان و در سلسله اعصاب و روح و روان انسان اثرات مخرب و ویرانگری دارد که مرد را از یک مرد کامل، و زن را از یک زن کامل، ساقط میکند، طوریکه زنان و مردان همجنسباز، گرفتار ضعف جنسی شدید میشوند و قادر نیستند پدر و مادر خوبی برای فرزندان آینده خود باشند و گاه قدرت بر تولید مثل را به کلی از دست میدهند. لذا دین اسلام به شدت همجنسگرایی و امثال آن را در هر شکل و صورتی که باشد حرام کرده و برای آن مجازات های شدیدی، که در مواردی اعدام نیز می باشد، قرار داده است.
علل همجنسگرایی
تمایل و کشش افراد به اینگونه انحرافات جنسی علل بسیار مختلفی دارد و حتی گاهی طرز رفتار پدر و مادر با فرزندان خود، و یا عدم مراقبت از فرزندان همجنس، و طرز معاشرت و خواب آنها با هم در خانه ممکن است از عوامل این انحراف باشد. با توجه به اینکه در حالات قوم لوط میخوانیم که عامل آلودگی آنها به لواط این بود که آنها مردمی بخیل بودند و چون شهرهای آنها بر سر راه کاروانهای شام قرار داشت و آنها نمیخواستند از میهمانان و عابرین پذیرایی کنند، در آغاز چنین وانمود میکردند که قصد تجاوز جنسی به آنان دارند تا میهمانان و عابرین را از خود فراری دهند، ولی این عمل به تدریج به صورت عادت برای آنها در آمد و تمایلات انحراف جنسی در آنها بیدار شد و کارشان به جایی رسید که از نوک سر تا ناخن پا آلوده شدند. لذا هیچ بعید نیست که اینگونه انحرافات، ناشی از یک انحراف اخلاقی دیگر باشد که منجر به بروز این انحرافات گشته است، حتی شوخیهای بیموردی که در میان پسران و دختران نسبت به همجنسان خود میشود، گاهی سبب کشیده شدن به این انحرافات میگردد.
در روایات و تواریخ اسلامی اعمال زشت و ننگین دیگری به موازات انحراف جنسی از آنها نقل شده است از جمله در "سفینةالبحار" میخوانیم: «قیل کانت مجالسهم تشتمل علی انواع المناکیر مثل الشتم و السخف و الصفح و القمار و ضرب المخراق و خذف الاحجار علی من مر بهم و ضرب المعازف و المزامیر و کشف العورات؛ [1] گفته میشود مجالس آنها مملو بود از انواع منکرات و اعمال زشت، فحشهای رکیک و کلمات زننده با هم رد و بدل میکردند، با کف دست بر پشت یکدیگر میکوبیدند، قمار میکردند، و بازیهای بچهگانه داشتند، سنگ به عابران پرتاب میکردند و انواع آلات موسیقی را بکار میبردند و در حضور جمع بدن خود را برهنه و کشف عورت مینمودند.»
روشن است در چنین محیط آلودهای، انحراف و زشتی هر روز ابعاد تازهای به خود میگیرد، و قبح چنین اعمال ننگینی برچیده میشود و آن چنان در این مسیر پیش میروند که هیچ کاری در نظر آنها زشت و منکر نیست و از آنها بدتر و تأسف بار تر، اقوام و ملت هایی هستند که در عصر پیشرفت علوم و دانشها در همان راه گام بر می دارند و حتی گاهی اعمالشان به قدری ننگین، زشت و رسوا است که اعمال قوم لوط، فراموش می شود.
مذمت و حرمت همجنسگرایی
یکی از مواردی که پایه خانوادگی و محیط خانوادگی را محکم میکند، مساله روابط جنسی سالم است و علت اینکه پایه خانوادگی در اروپا سست و متزلزل است همین مورد است و امروزه هم در جامعه ما به هر نسبت که از غرب پیروی شود به همان نسبت نیز کانون خانواده متزلزل می گردد. اسلام اصرار فراوانی دارد که محیط خانواده شرایط لازم برای کامیابی زن و شوهر از یکدیگر را داشته باشد. زن یا مرد اگر از این نظر کوتاهی کنند، مورد نکوهش صریح اسلام قرار می گیرند، اسلام توصیه های فراوانی کرده نسبت به اینکه محیط جامعه، محیط کار و عمل و فعالیت بوده و از هر نوع کامیابی جنسی در آن محیط خودداری شود، فلسفه حرمت نظر بازی و تمتعات جنسی از غیر همسر قانونی، و هم فلسفه حرمت خودآرایی و کشف زینت زن برای بیگانه همین است.
رعایت نکردن راه و روش زنـدگـی و سـنـت هـای اسلامی در محیط خانوادگی و اجتماعی، چه در زمان کار و چه در ایام فراغـت، مـوجب پـدید آمدن انحرافات جنسی می شود؛ لذا اگر در علل وعوامل پیدایش انحرافات جنسی از قبیل روابط نامشروع بین دختر و پسر، همجنسگرایی و... تحقیق و بررسی نماییم، میبینیم که هر خانوادهای که دستورهای اسلامی، به خصوص حریم بین زن و مرد و دختر و پسر، را رعایت نکرده باشد، به نوعی از انواع انحرافات جنسی مبتلا گردیده است.
ازدواج همجنس در اسلام و در ادیان آسمانی مردود و ممنوع اعلام شده است. روایات زیادی درباره مذمت همجنسبازی و همجنسگرایی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعه این روایات، میتوان به زشت بودن این عمل پی برد. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودهاند: «هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر میشود، آن چنان که تمام آبهای جهان او را پاک نخواهند کرد و خداوند او را غضب میکند و از رحمت خویش دور میدارد و دوزخ را برای او آماده ساخته و چه بد جایگاهی است.»[2]
سپس فرمود: «هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه در می آید.»[3]
سخن آخر
اگرچه در غرب این قبیل معضلات جنسی زیاد است، ولی مورد تنفر نیست و حتی شنیده شده که در بعضی از کشورها مانند انگلستان طبق قانونی که با کمال وقاحت از پارلمان گذشته این موضوع صورت قانونی پیدا کرده است، هر چند شیوع اینگونه اعمال قبیح هرگز از قبح آن نمیکاهد و مفاسد اخلاقی و روانی و اجتماعی آن در جای خود ثابت است. انسان به طور طبیعی و سالم، تمایل جنسی به جنس مخالف دارد و این تمایل از ریشهدارترین غرائز انسان و ضامن بقاء نسل او است و هر کاری که این تمایل را از مسیر طبیعی اش منحرف سازد، یک نوع بیماری و انحراف روانی در انسان ایجاد میکند. مردی که تمایل به جنس موافق دارد و یا مردی که تن به چنین کاری میدهد، هیچکدام یک مرد کامل نیستند و تمایلات و احساسات زنانه در آنها وجود دارد.
پی نوشت
[1] شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ص۵۱۷
[2] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۴۹
[3] همان
همجنسبازی، همجنسگرایی عملی بر خلاف فطرت انسان است و هر آنچه که با فطرت ناسازگار باشد، علاوه بر اینکه مفید و مؤثر نیست حتی می تواند تأثیرات سوء نیز داشته و بر تحیر و سرگردانی و پریشانی، افزوده و ما را از مسیر فطری دور و جدا نماید