قرآن پشتوانه فقه شیعه

07:48 - 1400/08/16

یکی از منابع فقه، قرآن می باشد و همه آیات الاحکام در کتب فقهی توسط فقها بررسی می شوند ولی از آن جایی که سنت بیشر از قرآن به فروع فقهی پرداخته است؛ سنت در کتب فقهی زیاد به چشم می خورد.

قرآن پشتوانه فقه شیعه

قرآن آخرین پیام خدا به بندگان و کامل ترین برنامه الهى براى جامعه انسانى می باشد و پایه هاى عقیدتى و باورهایى را درست کرده است که بناى فقه و حقوق، از نظر مشروعیت و مقبولیت، برآن پایه ها استوار می باشد. در منظر فقیهان واسلام شناسان، قرآن اصیل ترین و متقن ترین منبع شناخت معارف اسلام و احکام فقهى و حقوق فردى و اجتماعى است.

فقه که در اصطلاح اسلام، دربرگیرنده احکام عبادى و مسائل اقتصادى و اجتماعى و حقوق مدنى و روابط بین المللى، مى باشد، شاخه اى است روییده بر درخت تناور وحى که قرآن، بارزترین و تردید ناپذیرترین نمود و نماد آن است. فقه اسلامى بدون قرآن، هویّت و جایگاه ندارد.

ارتباط احکام فقهی با قرآن
باید حکم دینى و قانون شرعى به گونه اى به قرآن مستند باشد و داراى ریشه در قرآن باشد؛ در این راستا استناد و ارتباط احکام با قرآن بر دو گونه می باشد:

1. بسیارى از قوانین و احکام شریعت به صراحت و به صورت موردى در قرآن یاد شده است مانند: وجوب روزه، نماز، زکات و...

2. برخى دیگر از احکام شریعت که شامل تفصیل احکام و بیان فروعات و مصادیق و حدود و شرایط و کیفیت انجام و رعایت احکام و قوانین قرآنى می باشد، با این که به طور صریح در قرآن نیامده است و باید آن ها را از سنّت به دست آورد، ولى استفاده وبهره گیرى از(سنّت) در قرآن مورد توجه و تأیید قرار گرفته است، بلکه در اصل، این قرآن است که در آن دسته از احکام، مسلمانان را به پیامبر و سنّت ارجاع داده است: «مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا؛[1] آنچه که پیامبر براى شما آورد، دریافت کنید وآنچه را نهى کرد، پذیرا شوید.»

سبک قرآن در بیان احکام و قوانین فقهى
سبک قرآن، دربیان احکام و قوانین، سبکى بدیع و ویژه است و با بیان ها و تألیف ها و قانون نویسی هاى بشرى، در نوع پردازش و تبیین، تفاوت دارد. ویژگی هاى سبک فقاهت قرآنى درچند محور قابل بررسى است:

1. درقرآن، همه احکام و قوانین و حدود عبادى و اجتماعى، در یک سوره و یا یک فصل گرد نیامده است و این احکام به لحاظ موضوع حکم از یکدیگر تفکیک نشده اند؛ به گونه اى که مسائل هرموضوع در کنارهم و در یک جا یاد شده باشند. درحالى که کتاب هاى فقهى و حقوقى و مجموعه هایى که توسط بشر تدوین شده و قوانین درآن ها درج گردیده است، داراى فصل ها و باب هاى مجزّا است و مسائل اصلى و فرعى هرموضوع در باب مخصوص و مبحث قرارداده شده آن، طرح و بررسى شده است؛ البته به این خاطر می باشد که قرآن کتاب فقهی نیست بلکه کتاب هدایت و جامع است که در بردارنده فقه نیز می‌باشد.

2. احکام و قوانین و حدودى که در قرآن یاد شده است، نه همه آن ها احکام و قوانین عام و کلیدى هستند و نه همه آن ها مسائل فرعى و جزئى و موردى، بلکه هر دو دسته از آیات در زمینه «فقه الاحکام» دیده مى شود. هرچند ممکن است ادّعا شود که احکام کلى و کلیدى قرآن، بیشتر از احکام جزئى و موردى آن است، ولى به هر حال در قرآن هم قوانین عام و فراگیر وجود دارد؛ دراین گونه آیات موضوع حکم داراى فروعات و ویژگی ها و شرایط متعددى است که در سنّت تبیین شده است. درکنار این قوانین و احکام کلى، احکامى وجود دارد که موردى و جزئى هستند.[2]

علت پردازش بیشتر به روایت نسبت به قرآن در فقه  
پردازش به روایات و اقوال فقهاى پیشین در مباحث فقها به خاطر دلائلی به مراتب بیشتر از مباحث قرآنى است:

1. معمولاً فروع احکام بیشتر از اصول و قواعد و مبانى است و بیشتر فروع در سنّت یاد شده است و اصولاً حجم روایات و احادیث ده ها برابر بلکه صدها برابر آیات الاحکام است.

2. ما در فهم احکام از آیات قرآن نمى توانیم مستقل باشیم، بلکه باید این معارف و حقایق را از بیان معصومین علیهم السلام استفاده کنیم، در عصر معصومین(ع)، عالمانى که خودسرانه به استنباط از قرآن پرداختند، مورد ردع و انکار معصومین(ع)قرار گرفتند.[3]

در نتیجه قرآن یکی از منابع فقهی می باشد ولی به خاطر کمتر بودن آیات الاحکام و بیشتر بودن احادیث نسبت به آن ها، حدیث بیشتر در کتب فقهی استفاده می شود و این به معنای عدم استفاده از قرآن در فقه نیست بلکه قرآن زیر بنای مباحث فقه می باشد.

پی نوشت
[1] سوره حشر، آیه7.
[2] قرآن پژوهی، ص 56.
[3] المیزان، ج1، ص253.
[4] ذکری الشیعة، ص6.
 

فقهای شیعه از قرآن در استنباطات فقهی استفاده می نمایند. در روایات، نمونه ها و راهبردهای بسیار وجود دارد و این الگو را در فرادید فقها مى نهند واین درس را به آن ها مى دهند که با توجه به نیازها و پرسش هاى امروزین فرد و جامعه به آستان قرآن گام نهند و پاسخ هاى دقیق وهمه جانبه اى را استنباط و براساس آن حکم کنند و یا فتوا دهند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 8 =
*****