با نگاهی به عملکرد صدا و سیما در این چهل ساله پر واضح است که رویکرد کلی صدا و سیما بر طبق همان اهداف غرب پیش رفته و هیچ شباهتی به یک رسانه انقلابی اسلامی ندارد و در خدمت تفنن و تفریح است!
و وقتی که علت این مسئله را جویا میشویم به این پاسخ بر میخوریم که اگر این کارها را نکنیم، مخاطب جذب رسانه های بیگانه و معاند میشود! و معلوم نیست که اگر باید اصالت را به تلذذ داد، دیگر چه فرقی میکند که مخاطب صدا و سیما را ببیند یا شبکه من و تو!
مقدمه اول : هدف از خلقت انسان توسط آفریدگار حکیم رسیدن به کمال است. اسلام به عنوان کامل ترین برنامه علمی و عملی برای رساندن انسان به این هدف والای خلقت و تربیت نفوس فرستاده شده است.
مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند "هدف اصلی و اولی پیغمبران الهی، عموما در چند کلمه قابل خلاصه کردن است. پیغمبـران بـه این جهان میآیند تا انسـان را به سـرمنزل تعالی و تکامل ّ مقدرش برسانند. انسان به عنوان یک موجود که دارای استعدادها، ِ دارای قوهها و انرژیهای فراوان هست، میتواند چیزی بالاتر، برتر، عزیزتر و شریفتر از آنچه هست بشود" (طرح کلی اندیشه اسلامی صفحه ۴۷۵)
مقدمه دوم : حکمای اسلامی قائلند نفس انسان دارای سه قوهی شهویه، غضبیه و عاقله است که هر کدام به تامین بخشی از نیازهای انسانی در راه رسیدن به این کمال می پردازند.
قوه شهویه وظیفه جلب منافع برای انسان را بر عهده دارد و مبدا امور شهوانی است.
قوه غضبیه مسئول دفع امور ضرری از انسان است و مبدا اموری مانند غضب و شجاعت است.
قوه عاقله نیزدر کنار شرع مقدس مسئول کنترل تعادل دیگر قوا خوانده میشود و مبدا درک حقائق و جداسازی خوبیها و زشتیهاست. از همین رو برای تحقق بخشیدن به اهداف خلقت باید به تعلیم و تربیت نفس انسان پرداخته شود، کما اینکه رسول الله فرمودهاند : " ولکن بالتعلیم ارسلت".
مقام معظم رهبری در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی می فرمایند : " دیـن کـه میآیـد، برای کوبیدن عقـل نمیآید، برای نسـخ کردن عقـل و بیـرون راندن عقـل از زندگی نمیآید، پس دیـن میآید برای چه؟ برای هدایت عقل، برای دست گیری عقل. عقل هست، اما وقتی هوس در کنارش باشد، نمیتواند درست قضاوت کند. عقل هست، ولی وقتی طمع پهلـو بـه پهلویش باشـد، نمیتواند درسـت ببیند. وقتی غـرض در کنارش است، نمیتواند درست بفهمد. دین میآید هوسها را، هواها را، طمعها را، ترسهـا را، غرضهـا را، از عقـل میگیـرد، عقل کامل سالم را تقویت میکند. تایید میکند تا او خوب بفهمد."(صفحه ۳۹۶)
مقدمه سوم : انقلاب اسلامی نیز که داعیه پرچم داری از اسلام را داشته و برای تحقق اهداف اسلامی به وجود آمده، به طبع هدف اصلیاش رساندن انسان و جامعه به همان اهداف عالیه است.
بر خلاف حکومت های طاغوتی که در جهت تمایلات حیوانی انسان سیاست گذاری کرده و جنبه حیوانی بشر را تقویت میکنند، انگیزه انقلاب اسلامی تربیت انسان ها بر معیار شریعت مقدس اسلام است.
مقدمه چهارم : تلویزیون به عنوان تاثیر گذار ترین رسانه بر تمامی جوامع امروزی بشر شناخته می شود که دایره نفوذی عمیقی را داراست که تمام جهان از شرق و غرب گرفته تا شمال جنوب را به تسخیر خود در آورده است.
جامعه و کشور ما نیز از این قاده مستثنی نبوده و این جعبه جادویی به خانه ما ایرانی ها نیز نفوذی تام و کامل کرده است به حدی که امروز حتی جزء جهیزیه ازدواج جوانانمان نیز قرار گرفته است(!)
شهید سید مرتضی آوینی در مورد رسالت تلویزیون اینگونه می فرمایند: " در جامعه کنونی غرب «اصل لذت» چون حق مسلمی برای عموم انسان ها اعتبار شده و متناسب با این حکم، «نظامات قانونی» به صورتی شکل گرفته است که در آن «امکان اقناع آزادانه شهوات» برای همه افراد فراهم باشد. لذا وظیفه رسانههای گروهی و مخصوصا تلویزیون در این شرایط با فرض این مقدمات معین خواهد شد:
- ساعت فراغت از کار باید به تفریح و تفنن و لذت جویی و تمتع از زندگی اختصاص یابد .
- وظیفه سینما و بالخصوص تلویزیون پر کردن اوقات فراغت مردمی است که میخواهند خستگی یک کار اکراه آور هر روزه را از وجود خود بزدایند.
چه باید کرد؟ آیا واقعا وظیفه ای که تلویزیون بر عهده دارد همین است که اکنون در سراسر کره زمین - و حتی ایران - بدان عمل میشود؟ "
در فرهنگ غربی اصالت لذت حرف اول را میزند. لذاست که بر خلاف فرهنگ اسلامی کار نه تنها عبادت نیست بلکه مانعی است برای نرسیدن انسان به هدفش! کدام هدف ؟ کامیابی و لذت جویی دنیوی!
از این رو برای آنکه خستگی ناشی از دنیا زدگی و کار بدون هدف عالی را کمرنگ کند مجبور است به این جعبه جادویی روی بیاورد.
حال سوال اصلی بعد از این همه مقدمات طولانی این است که تلویزیون جمهوری اسلامی در این بین چه نقشی را ایفا می کند؟
آیا باید به مانند غربی ها به چشم وسیله ای برای تفنن و تلذذ به آن نگاه کرد؟ و مردمی که خسته از کار هستند را برای ساعاتی سرگرم کند؟ یا باید مستقلا و با قطع نظر از هدفی که اختراع شده به آن نگاه کرد؟
آوینی در جواب این سوال می گوید: "در غرب، تلویزیون در خدمت پر کردن اوقات فراغت شهروندان با تفریح و تفنن و انواع لذات است و اگر ما بخواهیم دستور العمل استفاده از تلویزیون را هم از آنها بگیریم - با این استدلال که «اصلا این وسیله اختراع آنهاست و آنها خود بهتر از هرکسی راه های استفاده از آن را میشناسند.» - دیگر چگونه میتوانیم سخن از استقلال بگوییم؟
پیشنهاد ما این نیست که این وسایل را دور بیندازیم، اما این هست که باید تا آنجا دل به این ابزار ببندیم که اراده مستقل ما برای ایجاد یک حکومت اسلامی نفی نشود. " ( آیینه جادو جلد ۱ صفحه ۹۱)
با نگاهی به عملکرد صدا و سیما در این چهل ساله پر واضح است که رویکرد کلی صدا و سیما بر طبق همان اهداف غرب پیش رفته و هیچ شباهتی به یک رسانه انقلابی اسلامی ندارد و در خدمت تفنن و تفریح است!
و وقتی که علت این مسئله را جویا میشویم به این پاسخ بر میخوریم که اگر این کارها را نکنیم، مخاطب جذب رسانه های بیگانه و معاند میشود! و معلوم نیست که اگر باید اصالت را به تلذذ داد، دیگر چه فرقی میکند که مخاطب صدا و سیما را ببیند یا شبکه من و تو!
در ثانی آیا با رویکرد اسلامی و دینی نمی توان به جذب مخاطب و در عین حال پرورش آن پرداخت؟ پرسشی که آقایان عملا به آن پاسخ داده اند!
بله صدا و سیمای ما در نه تنها در خدمت شرع و قوه عاقله قرار نگرفته، بلکه در خدمت قوه شهوانیه است. از تبلیغات بازرگانی اش گرفته که مخاطبین را ترغیب به مصرف گرایی بیش ازحد و تجمل گرایی می کند تا سریال ها و برنامه هایش که غالبا ربطی به آرمان ها و اهداف اسلامی ندارند.
برنامه هایی مانند عصرجدید ، خندوانه و دورهمی که کپی برداری شده از همان برنامه های غربی است و هیچ ربطی به تعالی انسان ها ندارد، بلکه رواج همان تلذذ است. و در کمال تعجب سند افتخار مدیران این سازمان هستند.
در این میان با رویکردی سکولارانه یک شبکه قرآن مجزا درست کرده اند تا بگویند ما اسلامی هستیم(!)
در نگاه کلی رئیس جدید صدا و سیما اگر دغدغه اهداف و آرمان های انقلاب را دارد می بایست یک انقلاب عظیم در دل این رسانه پر نفوذ داشته و آن را به انقلاب بزرگ ما باز گرداند.
آیا با رویکرد اسلامی و دینی نمی توان به جذب مخاطب و در عین حال پرورش آن پرداخت؟ پرسشی که آقایان عملا به آن پاسخ داده اند!
بله صدا و سیمای ما در نه تنها در خدمت شرع و قوه عاقله قرار نگرفته، بلکه در خدمت قوه شهوانیه است. از تبلیغات بازرگانی اش گرفته که مخاطبین را ترغیب به مصرف گرایی بیش ازحد و تجمل گرایی می کند تا سریال ها و برنامه هایش که غالبا ربطی به آرمان ها و اهداف اسلامی ندارند.