تنها اسلام است که با توجه به حقیقت انسان، دستوراتی به او میدهد که اگر مطابق آنها عمل کند نه تنها به انسانیت نزدیک میشود بلکه تکامل انسان در عمل کردن به دستورات اسلام ناب شکل میگیرد.
اسلام ناب نمایشگر انسانیت
فهم نادرست از دین و نادیده گرفتن تعالیم زیبای دین باعث میشود که افرادی از روی غرض ورزی اصل دین را زیر سوال برده و آن را حرکتی غیر انسانی بدانند در صورتی که آن چه از دین فهمیدهاند تفکرات نادرست برخی اسلام ستیزان مانند داعش، وهابیت و... بودهاند، اینان با سردرگمی می گویند: هر چه به دستورات دین کمتر عمل کنید به انسانیت نزدیکتر می شوید!؟
حقیقت اسلام
قرآن کریم به عنوان یک اصلی کلی، حقیقت اسلام را «تسلیم بودن» دانسته است. «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ؛[1] همانا دین نزد خدا اسلام است» و در ادامه فرمود: «کسی که دینی غیر از اسلام را بپذیرد از او پذیرفته نیست.»[2]
واژه اسلام در لغت به معناى تسليم است، بنابر اين روح و حقیقت دين، تسلیم بودن در برابر خداوند و انبیای الهی است. در نتیجه مسلمان، در اصطلاح قرآن كريم، به معناى وسيع آن يعنى کسی که تسليم مطلق در برابر فرمان خدا، دارای توحيد کامل و خالص و دوری از هر گونه شرك و دو گانه پرستى است، میباشد چنانكه حضرت ابراهيم خود را تسلیم پروردگار عالم کرد.[3] خداوند نیز فرمود: شما مومنان باید تسلیم دستورات اهل بیت (علیهم السلام) باشید.[4]
حقیقت انسانیت در چیست؟
برخی که انسان را محدود در تولد تا مرگ میبینند در نتیجه ملاک و معیار انسانیت را در رفاه و رسیدن به کمال مادی و جسمانی جستجو میکنند، در این صورت انسان هیچ تفاوتی با حیوان نخواهد داشت.
در مقابل کسانی که دائره حیات انسان را فراتر برده و از قبل از تولد تا ابد، آن را ادامهدار میدانند؛ در نتیجه ملاک انسانیت در این دیدگاه بسیار متفاوتتر خواهد بود. به یقین اگر انسان اعتقاد به زندگی پس از مرگ داشته باشد دنبال معیار و ملاکهای دنیایی نخواهد بود و انسانیت را در این گونه موارد خلاصه نخواهد کرد؛ زیرا میداند که انسان دارای دو بُعد جسمانی و روحانی است و حقیقت انسان به بُعد روحانی اوست، پس میداند که باید بیشترین سرمایهگذاری را بر این قسمت داشته باشد.
در این صورت باید دنبال ملاکهای انسانیت بود. ملاک انسانیت در این صورت علم و دانش، اخلاق خوب، عدالت محوری، خیرخواهی برای دیگران، نرنجیدن و نرنجاندن دیگران، آزادی و حریت از چنگان نفس اماره، شیطان و دشمنان بیرونی و در یک کلام تمام تعالیمی که در دین آمده است.[5]
خلاصه اینکه کسی میتواند به کمال انسانیت برسد که در گام نخست مسلمان باشد و در گام بعدی دستورات اسلام که تمام ابعاد زندگی انسانی را فرا گرفته است مو به مو انجام داده و در برابر حق و حقیقت تسلیم باشد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مورد نشانههای مسلمان واقعی فرمودند: هرگز با دست و زبانش دیگران را نرنجاند، و جان و مال مردم از دست او در امان باشد.[6] به فکر دیگران و رفاه دیگران باشد، سپس فرمودند: هر کسی صبح کند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نيست و هر كس فرياد كمك خواهى كسى را بشنود و به كمكش نشتابد، مسلمان نيست[7] پس نباید مسلمانی را در افرادی خلاصه کرد که فقط مسلمانی را یدک میکشند!
دیندار یا دینباور
دین مجموعهای از بایدها و نبایدهایی است که با عمل کردن به آنها نتیجه مطلوب حاصل میشود، همان گونه که نسخه پزشک، زمانی انسان را از بیماری نجات میدهد که بیمار به دستورات دکتر عمل کند و طول درمان را رعایت کند.
از این روی افرادی که با عنوان مسلمان در جامعه زندگی میکنند به سه گروه تقسیم میشوند:
یک. گروهی که فقط دین را میشناسند ولی در زندگی خود آن را پیاده نمیکنند، که به این گروه دین دانان بی عمل گفته میشود.
دو. دستهای از مردم دین را در مرحله عمل پیاده کرده و به دانستههای خود عمل میکنند، ولی باورهای دینی آنها ضعیف است.
سه. کسانی که با ایمان و باور به آموزههای دینی، عمل میکنند، اینها دینداران حقیقی هستند.
به همین دلیل فرمودند که دین را از سرچشمه بگیرید و گر نه با سرگردانی به انحراف کشیده می شوید.
اخذ دین (اسلام) از سرچشمه
در روایات تاکید زیادی شده بر اینکه ببینید دینتان را از چه کسی میگیرید. از باب نمونه فرموند: کسی که دینش را از قرآن کریم و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بگیرد، دینش از کوه محکمتر خواهد بود. ولی اگر دین را از دهان مردم بگیرد، همان مردم دینش را میگیرند و به هر جایی بخواهند می برند؛ در نتیجه از فتنهها در امان نخواهد بود.[8]
با توجه به اهمیت و گستردگی دین، و متفاوت بودن دینداران، اخذ دین از سرچشمه اهمیت فوق العادهای پیدا میکند. اینجاست که سفارش اهل بیت (علیهم السلام) در گرفتن دین معنایی تازه به خود میگیرد؛ زیرا بسیاری از مردم، دین خود را از پیامکها، سایتها، فضای مجازی و... میگیرند و بدون تحقیق از سرچشمه آن، دچار سردرگمی، انحرافات فکری و اعتقادی میشوند.
پس تنها چیزی که انسان را به انسانیت نزدیک میکند عمل به دستورات اسلام ناب و حقیقی است که در پرتو قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) محقق می شود.
پی نوشت
[1]. سوره آل عمران، آیه19.
[2]. همان، آیه85.
[3]. سوره بقره، آیه131.
[4]. سوره احزاب، آیه56.
[5]. رک، معارف قرآن، مصباح یزدی، ص447.
[6]. بحار الانوار، مجلسی، ج1، ص113.
[7]. همان، ج71، ص337.
[8]. الفصول المهمه، حر عاملی، ج 1، ص125.
انسان اگر اسلام را خوب بشناسد و دنبالهرو حقیقی دین باشد، هر چه بیشتر به دستوراتش عمل میکند به انسانیت نزدیکتر میشود. از طرفی باید دین را از سرچشمه شناخت نه در عملکرد دیگران؛ زیرا انسانها در عمل کردن به دین، متفاوت بوده و با انگیزههای مختلف اسلام را پذیرفته اند. از باب نمونه گروهی مانند داعش و ... هرگز نمیتوانند نمایشگر اسلام باشند.