دین مجموعهای از بایدها و نبایدهایی است که برای هدایت بشر توسط پیامبر فرستاده شده است. پس چیز ناملموس و نامرئی نیست؛ زیرا بیشتر آثار آن نیز در زندگی قابل حس است.
دین نامرئی یا دین ملموس
بدون شک این جهان هستی باطنی دارند که چشمها آن را نمیبیند و در اصطلاح قرآن به آن غیب گفته میشود.[1]
غیب یعنی چیزی که با چشم و حواس ظاهری دیده نمیشود، همانگونه که عقل، هوش و روح انسان نیز از مواردی است که وجود دارد ولی دیده نمیشود، پس آن چیزی که دیده نمیشود و یا نامرئی است، غیب نامیده می شود. اگر چه در شدت ظهور و بروز با هم متفاوت هستند. دین از جمله چیزهایی است که دارای دو بُعد ظاهر و باطن می باشد.
دین مجموعهای از بایدها و نبایدهایی است که از طرف خداوند متعال، توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به مردم رسیده است و هدف آن ایجاد سعادت دنیا و آخرت برای مردم است. این مجموعه بایدها و نبایدها در زندگی تاثیرات ملموس فراوانی داشته است که از چشم هیج عاقلی مخفی نیست. در مقابل آثار بی دینی در دنیای امروز غوغا می کند.
ثأثیرات دین
دین علاوه بر اینکه بر رفتار فرد تاثیراتی مثبت همچون معرفتزایی، عقلانیتبخشی، معنادادن به زندگی همراه با نشاط در آن و...، بر رفتارهای اجتماعی نیز تاثیرات شگرفی دارد که برخی اشاره می شود:
1.همبستگی و رفع اختلافات در جامعه
دین با سازماندهی کردن برنامهای برای زندگی انسانها، آنها را به رفع اختلافات تشویق میکند و با یک قانون کلی آنها را به خیرخواهی برای یکدیگر سفارش میکند.[2]
2.رهایی اجتماع از سلطه ظلم
در طول تاریخ همیشه عده کمی به عنوان اقلیت، بر اکثریت جامعه حاکم بوده و آنها را تحت سلطه خود در آورده و به بیگاری کشیدهاند. دین به معنای واقعی کلمه با تذکر اینکه هیچ کسی بر دیگری سلطه ندارد، جامعه را از سلطه ظالمان و ستمگران نجات میدهد.[3]
3.فراهم کردن زمینه برای ایجاد یک فرهنگ عمومی
از مهمترین اهداف بعثت پیامبران الهی زمینهسازی برای تشکیل یک فرهنگ عمومی است که در آن تشویق به فراگیری علم و دانش و استفاده از تمام ظرفیتهای جامعه مطرح میشود؛ فرهنگی که زمینهساز ظهور عدالتگستر جهان خواهد شد.[4]
با توجه به آنچه گذشت دین کارکردهای فراوانی را در جامعه ایفا میکند و هر چه به جامعه مدرن تر می شود، نیاز به دین بیشتر احساس میشود.
دین وسیلهای برای درآمد بیشتر
انسان موجودی محدود است و از سعادت در دنیا و آخرت چیزی نمیداند، از طرفی کمالجویی یکی از نیازهای درونی و سرشت اوست، از این روی برای برطرف کردن نیازهای فطری که همان حقیقت انسانیت است و راهنمایی به سعادت دنیا و آخرت، نیاز به دین ضروری است؛ زیرا دین است که انسان را هدفمند و تمام اعمال و رفتار او را در راستای هدفی والا قرار می دهد. و ملاک تشخیص آن را علاوه بر عقل، وحی قرار داده است.[5]
یکی از بایدها و نبایدهای دین، که در راستای همین اهداف قرار گرفته است علاوه بر پایبندی و عمل به دستورات دین، نهی شدید از دین فروشی است. از این روی هرگز دین داران حقیقی، دین را در معرض فروش قرار نمیدهند؛ زیرا چنین عملی در متن دین، مذمت شده است.[6] همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: کسی که دین را وسیله ای برای تامین معاش زندگی خود قرار دهد، بهره اش از دین همان تامین معاش است.[7]
ولی در بعضی جوامع بشری، افرادی بودهاند که دین را وسیلهای برای تامین مسائل زندگی خود میدانند و همین باعث ایجاد شبهه شده است. مانند: عملکرد برخی از علمای ادیان مانند علمای یهود و نصاری.[8]
از طرفی استفاده مادی از دین برای اهداف دنیایی خود، با هدف دین منافات دارد و سازگاری ندارد و این خود می رساند که اگر کسی چنین کاری کند بهرهاش از دین همان دنیایی است که به او رسیده است ولی در قیامت بهرهای ندارد.[9]
نکته: سخنرانان و کسانی که مامور ابلاغ دین هستند، غیر از کسانی هستند که دین را وسیلهای برای تامین معاش خود قرار دادهاند؛ زیرا اینها ابتدا باید به احکام و معارف دین آگاه شوند و سپس آن را ابلاغ کنند و در مقابل این ابلاغ و تعلیم [درمان معنوی] چیزی با عنوان «حق القدم» میگیرند، مانند یک پزشک که برای تعلیم علم پزشکی زحمات زیادی میکشد و در پایان با مداوا کردن جسم مردم بهرهای میبرد با این تفاوت که پزشک، بیمار را مجبور به دادن حق ویزیت میکند ولی مبلغین دین هرگز مردم را به دادن وجه الزام نمیکنند بلکه این خود مردم هستند که با فراگیری زیبایی های دین از مبلغیت دین با کمال میل و رغبت هدیهای تقدیم میکنند. البته بعضی افراد ممکن است بر خلاف منش روحانیت عمل کرده و وجهی را تعیین کنند که این عمل آنها را نباید به پای تمام مبلغین دین نوشت.
پس دینداران حقیقی، هرگز دین را نمیفروشند؛ بلکه آموزههای قرآن و اهل بیت علیهم السلام را به مردم گوشزد میکنند. که در سایه عمل به دستورات دین، در زندگی به آرامش میرسند.
ارتباط برآورده نشدن حاجت با اعمال انسان
بیشتر آثاری که از دین انتظار میرود در جامعه قابل مشاهده است، در برخی موارد مانند استجابت دعا و خواستن حاجت است که گاهی با برآورده نشدن، اثرش دیده نمیشود، اینجاست که در برخی از مواقع اشکال از دعا کننده است. ولی به هر حال دعا مستجاب است؛ زیرا در جای خودش ثابت شده که تمام دعاها مستجاب میشود، برخی در دنیا که آثار آن را می بیند و برخی توشهای برای آخرت میشود.
در نتیجه دین، آثار فراوانی در زندگی انسانها دارد و به شدت از کسانی که دین را وسیله تامین معاش خود قرار دادهاند نهی کرده است.
پی نوشت
[1]. سوره مومنون، آیه88.
[2]. سوره حجرات، آیه13.
[3]. سوره نساء، آیه144.
[4]. سوره محمد، آیه2؛ سوره نور، آیه55.
[5]. سوره انبیاء، آیه45.
[6]. بقره، آیه174.
[7]. تحف العقول، ص223.
[8]. سوره بقره، آیه79.
[9]. آل عمران، آیه77.
دین آثاری فراوانی از جمله آثار فردی، اجتماعی و... در زندگی انسان دارد و بیشتر آن آثار در زندگی ملموس و قابل حس است همانطور که رسانههای جمعی و حتی برخی از دانشمندان اذعان کرده اند که: تنها چیزی که جامعه بشری را از انحطاط و وحشیگری نجات میدهد اعتقاد و باور داشتن دین و عمل کردن بر طبق دستورات آن است.