آیا ساخت بناهای بلند در کشورهای اسلامی برای اهل کتاب جایز است؟

07:43 - 1400/08/18
اهل کتاب

گروهی با استناد به برخی مصادیق فقهی، اسلام را دین خشونت و مخالف صلح و دوستی با دیگر ادیان الهی معرفی نموده‌اند. از جمله این مصادیق می توان از نهی اسلام نسبت به ساخت بناهای بلندتر از ساختمان های مسلمانان برای یهودیان و مسیحیان اشاره کرد که در کشورهای اسلامی مجاز به این کار نیستند. این گروه برای اثبات ادعای خود مبنی بر مخالفت اسلام با صلح و دوستی با دیگر ادیان الهی به برخی آیات استناد جسته که در این آیات مسلمانان را به جنگ با اهل کتاب فرا می‌خواند.[1]

آنچه از این شبهه به ذهن متبادر می شود این است که آیا اسلام با ساخت بناهای بلند برای یهودیان در کشورهای اسلامی مخالف است؟ بر فرض صحت چنین سخنی آیا می‌توان دین اسلام را دین ضد صلح و دوستی شمرد؟ چه رابطه ای بین استناد به این آیات با مصادیق فقهی مخالفت با ساخت و ساز بنا برای اهل کتاب دارد؟

در پاسخ به این سؤالات می گوییم:

1. برخلاف ادعایی که شده اسلام تنها با بنای ساختمان های بلندی مخالف است که اهل کتاب آنها را در کنار خانه مسلمانان- که از قبل ساخته شده - بنا کنند. زیرا بنای چنین ساختمان هایی غالبا با نگاه علو و برتری بر مسلمانان ساخته شده و این برتری نیز مورد نهی قرار گرفته است چنان که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «الْإِسْلَامَ يَعْلُو وَلَا يُعْلَى؛[2] اسلام برتر است و برتر از آن نیست.»

از این حدیث به خوبی استفاده می شود که اسلام در احكامى كه براى امور مسلمان‌ها تشريع نموده برتری مسلمان‌ها بر كفار را مورد عنایت خود قرار داده است، در مقابل نیز هر گونه علو و برتری را از ناحیه غیر مسلمان‌ها بر مسلمانان نفی مى‌كند. از این جمله می توان به نفی ساخت معابد، کنیسه ها، کلیساها و نیز ساخت خانه های بلندتر از خانه های مسلمانان اشاره نمود.

یکی از فلسفه های سخت گیری اسلام در چنین اموری جلوگیری از برتری جستن اهل کتاب بر مسلمانان است. 

2. شبهه کننده تنها به فرازی از مسأله 4 تحریر الوسیله امام (ره) - که درباره بنای ساختمان ها بوده - استناد جسته است، در حالی که در ادامه همین مسأله آمده که «اگر اهل ذمه بناى بلندى را از مسلمانى بخرد به شرط اينكه به همان حال بماند به او دستور نمى‌دهند كه بلندى زيادى را خراب كند، و اگر همين عمارت خراب شود چه از ريشه و چه آن مقدار كه بلندتر است ديگر اهل ذمه نمى‌تواند آن را مثل اولش بلندتر از بناهاى مجاور بسازند تا علوى بر مسلمانى پيدا كند...» یا در مسأله 5 آمده: «اگر بناى بلندى كه كافر ذمى از مسلمان خريده است ترك بردارد و يا مايل و كج شود جايز است تعمير و اصلاحش كند»[2]

این مسائل نشان می دهد ساخت بناهای بلند اگر در محله ای که تنها اهل کتاب زندگی می کنند باشد اشکالی ندارد و نفی اسلام برای آن بناهایی است که در محل سکونت مسلمانان انجام گیرد.

3. هر دینی برای خود قوانین شرعی و حکومتی دارد و پیروان آن دین موظفند تا در چهارچوب همان قوانین عمل کنند. اسلام قوانینی را برای کفار ذمی لحاظ نموده که موظف هستند در کشورهای اسلامی پایبند به آن باشند چنان که آیین یهود و مسیحیت نیز برای مدیریت جوامع خود قوانینی برای رفت و آمد با مسلمانان لحاظ نموده اند. همچنین هر کشوری برای مهاجرین از سایر ادیان و مذاهب، حقوق و قوانینی را لحاظ می کنند و همه موظف هستند برخلاف قانون آن کشور عمل نکنند.

حال آیا می توان به دینی که برخی قوانین را بنابر مصالح جامعه خود لحاظ نموده نسبت خشونت و توحش داد؟ آیا به صرف استناد به یک مصداق فقهی می شود دین اسلام را مخالف صلح و دوستی دانست، در حالی که بیشترین تعامل با اهل کتاب از ناحیه اسلام بوده است و مصداق های آن در حکومت نبوی و علوی به وضوح قابل مشاهده می باشد؟

امروزه نیز در جمهوری اسلامی ایران بهترین تعامل و تسامح نسبت به اقلیت های مذهبی وجود دارد به گونه ای که از بیشترین حقوق انسانی در زمینه مادی و معنوی بهره‌مند هستند تا جایی که در مجلس شورای اسلامی نماینده دارند.

4. استناد شبهه کننده به آیات قرآن برای خشونت و توحش دین اسلام و ارتباط آن با موضوع بنای ساختمان های بلند خروج موضوعی است. آیه چنین است: « قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ؛[4] با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می‌شمرند، و نه آیین حق را می‌پذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند!»

آیه در صدد بیان شیوه برخورد مسلمانان با یهودیان است. مفهوم آیه نشان می دهد اهل کتاب اگر اسلام را محترم شمرده و دست به تحریکات علیه مسلمان و تبلیغات مخالف اسلام نزنند می توانند زندگی مسالمت آمیزی در کنار مسلمانان داشته باشند. در مقابل اگر علیه اسلام اقدام به توطئه و مخالفت با قوانین اسلام کنند، می شود با آنها به مبارزه و جنگ پرداخت.[5]

داده های تاریخی نشان می دهد مسلمانان از همان شکل گیری حکومت اسلامی نهایت تعامل و تساهل، صلح و دوستی را با این اقلیت دینی لحاظ نمودند و پس از توطئه علیه پیامبر و مخالفت با قوانین اسلام[6] و ندادن جزیه چنین حکمی صادر شد که این نیز دلالت بر خشونت و توحش اسلام ندارد بلکه پیامبر طبق قوانین حکومتی و دین اسلام با آنان برخورد نمود. 

از جمع بندی سخنان نتیجه می شود که اسلام، ساخت بناهای بلند را به طور کلی از اهل کتاب نفی نکرده است و تنها با بناهای بلندی که در کشورهای اسلامی و در کنار ساختمان های مسلمانان ساخته شود مخالفت نموده است. این قانون اسلام ارتباطی به صلح و دوستی با اهل کتاب و حقوق آنان ندارد و امروزه بیشترین تعامل و تسامح را با اهل کتاب در سایر کشورهای اسلامی مسلمانان دارند.

پی‌نوشت
1. توبه: 29.
2. کنز العمال، ج 1، ص 66؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 334.
3. بجنوردی، مباحث حقوقی تحریر الوسیله، ج 2، ص 635.
4. توبه: 29.
5. تفسیر نمونه، ج 7، ص 350 - 355.
6. نصیری، تاریخ صدر اسلام، ص 125.

اسلام دین صلح و دوستی است. بیشترین تعامل و تسامح را با سایر ادیان الهی را دارد. برخی با استناد به بعضی مصداق های فقهی و قرآنی تلاش می کنند تا اسلام را دین خشونت و توحش نسبت به دیگر ادیان الهی معرفی کنند. مخالفت اسلام با ساخت بناهای بلند اهل کتاب در کنار خانه های مسلمانان دلیل بر سخت گیری و خشونت اسلام نسبت به اهل کتاب نیست بلکه حکمت هایی در این حکم وجود دارد که صلاح امنیت مسلمانان از جمله این حکمت هاست.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 4 =
*****