چگونه از نماز لذت ببریم؟

22:07 - 1400/08/17

لذتبخشی از همصحبتی دو شخص، محصول دوعنصر نیاز و سنخیت متکلم با مخاطب است.

چگونه از نماز لذت ببریم؟

دغدغه لذت از نماز مربوط به کسی است که به لحاظ شناختی از مرحله ضرورت و وجوب اصل نماز گذشته باشد. متاسفانه خیلی از افراد در اصل اینکه نماز بخوانند هنوز دنبال دلیل اند. اما معرفت برخی افراد به حدی رسیده که اصل نماز خواندن را مسلّم می دانند و در صدد این هستند که نماز را از روی رفع تکلیف و سَمبل کاری نخوانند بلکه به دنبال یک رابطه عاشقانه با ربّ و مربی خویش اند. چنین افرادی بخصوص در این زمانه می بایست این روحیه رو حفظ نمایند و به هیچ وجه از اجتماع و کثرت مردم روزگار که نوعاً در روزمرگی و غفلت به سر می برند تاثیر نگیرند. سهل انگاری و روی گردانی دیگران در امر نماز، به عنوان یک واجب شرعی، علاوه بر اینکه از آرامش درونی و شادمانی روحی در دنیا محروم و زندگی آنها و لو غرق در رفاه باشند تنگ و تلخ خواهد شد، در آخرت هم گرفتار خواهند بود. خداوند در قرآن می فرماید: « وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى؛[1] و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود و روز قیامتش نابینا محشور کنی».

مکانیزم همصحبتی لذت بخش
ما گاهی از همصحبتی با بعضی افراد لذت می بریم. این لذت ممکن است از دو عنصر ناشی شود؛ «نیاز» و «سنخیت ما با مخاطب»
به عنوان مثال گاهی ما نیاز عاطفی داریم یا مشکل درسی داریم که با همصحبتی با کسی که می تواند نیاز ما را بر طرف کند لذت می بریم. و گاهی اصلا بحث نیاز نیست، بلکه از اینکه آن شخص همرنگ و هم عقیده ماست لذت می بریم و با او احساس امنیت می کنیم. برای لذت بردن از نماز هر دو عامل ممکن است به ما کمک کند.
1- نیاز: وقتی بنده خود رو شناخت که هر لحظه به نگاه خدا نیاز دارد، به این معرفت رسید که چه در حیات مادی و چه معنوی فقر محض است و به نگاه و محبت خدا نیاز دارد که گمراه نشود و در زندگی به خود واگذاشته نشود، معلوم است که نماز و همصحبتی با چنین وجود مطلق و غنی ای از روی لذت و انگیزه خواهد بود. جنس این لذت هم با لذتهای مادی قابل مقایسه نیست. لذتی که با اعماق جان لمس می شود و ابدا سلاطین چنین لذتی را از قدرت و سلطنت خود نچشیده و نخواهند چشید.
2-سنخیت و همرنگی با خدا: خدا در قران می فرماید: « صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ؛ [2] رنگ خدایی را بپذیرید و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت می‌کنیم.»
خدا پاک و طاهر است و پاکان را دوست دارد. اگر بنده، قلبی پاک و طاهر داشته باشه، متکلم و مخاطب هر دو همسنخ خواهند شد. در اینصورت هم بنده از این هم صحبتی لذت خواهد برد و هم خدا راز و چنین بنده ای را دوست خواهد داشت.

راه رسیدن به طهارت باطنی
راه رسیدن به طهارت قلب، رعایت تقوا (انجام واجبات و ترک محرمات ) است. کسی که خود را به این فرمول تمرین دهد، به مرور در نفس خود، خودخواهی را ذوب کرده و بجای آن خدا را جایگزین می کند. و نکته کلیدی طهارت قلب همین است. احکام شریعت نوعاً در تزاحم و تعارض با نفسانیات اند. و تقوا که همان عمل به احکام شریعت است در واقع جنگ با دشمنی به نام «نفس» و خودخواهی است. وقتی دیوِ نفس بیرون رفت، فرشته نورانی ایمان وارد خواهد شد.
خداوند در حدیث قدسی می فرماید: «لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی وَلکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ؛[3] من در زمین و آسمانم نمی‌گنجم؛ ولی قلب بندۀ مؤمنم مرا در خود جای می‌دهد.

خلاصه
نماز به عنوان ارتباط کلامی بنده با خداوند باریتعالی است. نماز، هم راز است و هم ناز است و هم نیاز. و وقتی از این اکسیر لذت می بریم که مخاطب را دوست داشته باشیم و شرط اینکه ما خدا رو دوست داشته باشیم و خدا هم ما را دوست داشته باشد ، این است که از او تبعیت کنیم. چنانچه قرآن می فرماید: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ؛ [4] بگو: اگر خدا را واقعا دوست دارید، پس مرا پیروی کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد، و گناهانتان را بیامرزد.

پی‌نوشت
1. سوره طه، آیه 124
2. بقره، آیه 138
3. بحار الأنوار، ج 74، ص 29
4. آل عمران، آیه 31
 

نمازدر واقع، هم راز است و هم ناز است و هم نیاز. و وقتی از این اکسیر لذت خواهیم برد که ما با مخاطب هم سنخ باشیم

کلمات کلیدی: 
فایل ضمیمه: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****