چگونگی اجرای احکام در زمان ظهور

12:56 - 1400/09/20

برخی از احکام به دلیل وجود مانع یا فراهم نبودن شرائط در دوران غیبت، اجرای آن تا زمان ظهور به تاخیر می‌افتد.

چگونگی اجرای احکام در زمان ظهور

چگونگی اجرای احکام در زمان ظهور

اجرا نشدن برخی از احکام در دوران غیبت، یکی از اشکالاتی است که به اسلام گرفته شده است. حتی اشکال را به جایی رسانده‌اند که اجرای احکام در دوران غیبت را، واقعی نمی‌دانند و از عمل کردن به آنها شانه خالی می‌کنند. برای روشن شدن مطلب اشاره به چند مطلب لازم است.

احکام اولیه و احکام ثانویه
احکام در فقه اسلامی از جهتی به دو دسته احکام اولیه و احکام ثانویه تقسیم می‌شوند.

احکام اولیه، احکامی است که در شرائط عادی به عنوان اصل اولی بر مکلف واجب شده است و بر طبق مصالح و مفاسد صادر گردیده است در نتیجه باید مطابق همان شرائطی که واجب شده است، عمل شود؛ مانند وجوب نماز و حرمت شراب.

احکام ثانویه، احکامی است که تحت یک عنوانی، بر عهده مکلف می‌آید، مانند اضطرار، اجبار، اکراه، عسر و حرج و تقیه؛ در نتیجه این نوع احکام، موقتی بوده و بستگی به شرائط زمانی و مکانی دارد؛ مانند وجوب ترک روزه برای بیمار.[1]
بنابر این ممکن است برای اجرای برخی از احکام، مانع وجود داشته باشد.

تدریجی بودن احکام
خداوند متعال بر اساس حکمت و علمی که دارد احکام را به تدریج فرستاده است؛ زیرا هر چه انسان‌ها بالغ‌تر و فهمیده‌تر می‌شوند قدرت درک و تحمل آن‌ها بالاتر می‌رود؛ در نتیجه احکام الهی را بهتر درک می‌کنند، از این روی خدای مهربان برای آماده کردن ذهن و قانع کردن عقل، احکام را به صورت تدریجی بیان می‌کند. حرمت خمر از این نمونه است؛ زیرا خداوند ابتدا در ضمن گناه بزرگ، به فائده آن نیز اشاره می‌کند.[2] سپس از انجام عبادت در حال مستی نهی می‌کند.[3] بعد از آن با صراحت آن را حرام اعلام می‌کند.[4]

بیان احکام به صورت تدریجی علاوه بر آماده کردن جامعه، استفاده از مسائل و مبانی تربیتی و شرائط زمانی و مکانی؛ در برخی موارد به خاطر موانع و چالش‌هایی است که در جامعه وجود دارد؛ از جمله آنها می‌توان به وجود دشمنان، روشن نبودن فلسفه بسیاری از احکام و روشن نبودن احکام به طور جدی در فقه، اشاره کرد.[5]

بنابر این همان‌گونه که تشریع احکام به خاطر بعضی از شرائط تدریجی می‌شود؛ اجرای برخی احکام نیز به دلیل نبودن شرائط تحقق، یا وجود مانع به تاخیر می‌افتد.

منشا اجرا نشدن کامل احکام در دوران غیبت 
اجرای کامل دستورات اسلام، موجب آرامش و امنیت در جامعه می‌شود، از باب نمونه امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «آنچه برای خود می‌پسندی برای مردم نیز بپسند و آنچه برای خود نمی‌پسندی برای آن‌ها نیز نپسند.»[6] اگر همین یک قانون جامع، اجرایی شود بسیاری از مشکلات جامعه اصلاح خواهد شد. همچنین نتیجه پرداخت زکات، ریشه کن شدن فقر و ناداری در جامعه است. بنابر این قرآن کریم کسی که زکات مالش را نمی‌دهد بخیل نامیده و می‌فرماید: این اموال در قیامت، گریبانگیر او می‌شود.[7]

از مهمترین علت‌های اجرا نشدن کامل احکام، در راس حاکمیت نبودن معصوم (علیه السلام) است. به همین علت زمانی که حاکمیت به دست امام زمان (علیه السلام) بیفتد احکام به طور کامل اجرا خواهد شد.

اجرای کامل احکام در زمان ظهور
یکی از خصوصیات زمان ظهور، حکومت فراگیر حضرت مهدی (علیه السلام)، توسعه علم و دانش[8] و از بین رفتن و پاکسازی جامعه از وجود ظالمان و ستمگران است.[9] در نتیجه این اقدامات، اجرای کامل احکام از این جهت با هیچ گونه مانعی مواجه نمی‌شود.

پس در زمان غیبت با توجه به موانعی که وجود دارد اجرای کامل احکام ممکن نیست، بنابر این روایاتی که اجرای برخی از احکام را به دوران ظهور ارجاع می‌دهد به این معنی نیست که در زمان غیبت احکام حقیقی اجرا نمی‌شود، بلکه اجرا نشدن آنها به خاطر وجود مانع است. از جمله آنها حکم نپرداختن زکات است که در زمان غیبت اگر کسی زکات پرداخت نکرد با او کاری ندارند ولی در زمان ظهور امام زمان (علیه السلام) حکم او قتل است.[10]

از این روی کشته شدن مانع زکات، خشونت و سخت‌گیری نخواهد بود؛ زیرا علاوه بر اینکه حکومت فراگیر اسلامی تشکیل شده است، عقل‌ها رشد کرده و انسان‌ها به اموال و ثروت‌های زیادی رسیده‌اند.[11]

قضاوت به حکم داوودی
یکی از تفاوت‌هایی که بین زمان ظهور و غیبت وجود دارد، تفاوت در نوع قضاوت است؛ زیرا امام زمان (علیه السلام) در زمان ظهور به حکم داوودی قضاوت می‌کند.

امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «دنیا به پایان نمی‌رسد تا اینکه مردی از خاندان ما اهل بیت قیام می‌کند و در میان مردم به حکم حضرت داوود قضاوت می‌کند و از هیچ کسی بیّنه و شهادت طلب نمی‌کند.[12]

پیامبر و امامان قبل از امام زمان (علیهم السلام) از طریق دلیل و شاهد بین مردم قضاوت کنند. بنابر این از دو طرف دعوا، درخواست دلیل و شاهد می‌کردند؛ ولی در زمان ظهور، امام زمان (علیه السلام) از هیچ کسی دلیل و شاهد طلب نمی‌کند و به علم امامت قضاوت می‌کند.

نتیجه اینکه علت اجرایی نشدن برخی احکام در دوران غیبت، آماده نبودن شرائط و از طرفی وجود موانع است ولی در زمان ظهور مانع از بین می رود و مقتضی برای اجرای احکام به صورت کامل فراهم می شود.

پی نوشت
[1]. رک، الرسائل الاربع، سبحانی، ج3، ص89.
[2]. سوره بقره ، آیه219.
[3]. سوره نساء، آیه43.
[4]. سوره مائده، آیه90.
[5]. رک، جایگاه تدریج در بیان و اجرای احکام، حمیده حیدری، شهریور97، ص94.
[6]. تحف العقول، ابن شعبه، ص81.
[7]. سوره آل عمران، آیه180.
[8]. الخرائج، قطب راوندی، ج 2، ص841.
[9]. بحار الانوار، مجلسی، ج99، ص109.
[10]. محاسن، برقی، ج1، ص88.
[11]. کشف الغمة، اربلی، ج2، ص467.
[12]. بصائر الدرجات، صفار، ج1، ص259.

دوران ظهور ویژگی‌های خاص خودش را دارد؛ زیرا در زمان ظهور به دلیل فراهم شدن شرائط، و رفع موانع؛ از جمله ارتقای سطح معرفت انسان‌ها، رونق مسائل کشاورزی و ثروت در جامعه، همچنین از بین رفتن دشمنان، که مانع اصلی برای اجرای احکام است، تمام دستورات دین به طور کامل اجرا می شود.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 2 =
*****