همانطور که در قرآن آمده است حضرت عیسی(علیهالسلام) در قرآن سخن گفته و خود را پیامبر خدا معرفی کرده است، میتوان برخی روایات که از سخن گفتن حضرت امیر(علیهالسلام) پس از تولد حکایت دارند؛ پذیرفت؛ گرچه از لحاظ سندی قابل خدشه هستند.
در برخی کتب روایی آمده است:
«پس از تولد حضرت علی(علیهالسلام) در کعبه، پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) برای دیدن حضرت، نزد مادرِ امام؛ فاطمه بنت اسد میروند.
هنگامی که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) داخل خانه میشوند، امام علی(علیهالسلام) با آنکه نوزاد بودهاند به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) سلام کرده و سپس آیات ابتدایی سوره «مومنون» را بر زبان جاری میکنند:
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ؛[۱] مؤمنان رستگار شدند. آنها كه در نمازشان خشوع دارند.»[۲]
سوالی که در مورد این روایت به ذهن میآید این است که چگونه پیش از نزول قرآن، حضرت علی(علیهالسلام) آیات قرآن را تلاوت کردهاند؟
برای پاسخ به این سوال به چند نکته باید توجه کنیم:
ولادت حضرت علی(علیهالسلام) در کعبه و حوادث پیرامون آن
اصل تولد حضرت علی(علیهالسلام) در کعبه مشهور و مورد قبول علمای شیعه و بسیاری از دانشمندان اهل تسنن از جمله حاکم نیشابوری، ابن جوزی حنفی، مالکی، حلبی و... میباشد.[۳]
اما نسبت به جزئیات ماجرا و اتفاقاتی که رخ داده است احادیث و روایات مختلف است.
یکی از نکاتی که برخی محققین نسبت به این احادیث بیان کرده و باید در اینجا مد نظر قرار بدهیم داستانپردازیها و قصهپردازیهایی است که برخی راویان و تاریخنویسان برای بالابردن جذابیت و تاثیرگذاری داستان، در اصل ماجرا وارد کردهاند.[۴]
در روایتی که در بالا به نحو مختصر بیان شد؛ به ماجرای ولادت حضرت امیر(سلاماللهعلیه) و دیدار پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) با امام(علیهالسلام) اشاره شده است.
بررسی سند روایت
این روایت را برخی محدثین و بزرگان از جمله شیخ طوسی در «الامالی»[۵]، ابن شهرآشوب در «مناقب آل ابی طالب(علیهمالسلام)»[۶] و مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار[۷] ذکر کردهاند.
اسنادی که در این کتابها ذکر شده دارای اشکال است و نمیتوان گفت روایت از سند قوی برخوردار است.
ابن شهر آشوب دو سند برای این روایت ذکر میکند که هر دو مرسل هستند؛ به این معنا که افراد و وسائط میانی حذف شدند و در واقع تمام راویان حدیث بیان نشدند. در این گونه موارد علما، حدیث را مرسل دانسته و آن را از لحاظ سندی قوی نمیدانند.
شیخ طوسی نیز روایت را از راویان ضعیف نقل کرده است؛ «احمد بن محمد بن ایوب»، «عمر بن الحسن القاضی» و «احمد بن عمر الربیعی» ضعیف و مجهول هستند. همچنین «سفیان عیینه» مورد مذمت علما واقع شده است.[۸]
وجود معارف قرآن نزد اولیای الهی پیش از نزول الفاظ قرآن
صرف نظر از سند روایت، به طور قطعی و کامل نمیتوان مضامین این حدیث را انکار کرد.
گرچه بدون شک قرآن برای اولین بار بر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نازل شده و الفاظ قرآن پیش از نزول وحی سابقه نداشته است. اما دستکم برخی معارف قرآن پیش از نزول وحی، نزد اولیای الهی قرار داشته است.
به عنوان نمونه «عدم شرک به خداوند» از حکمتهایی است که لقمان حکیم به فرزندش آموزش داده است:
«وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيمٌ؛[۹] (به خاطر بياور) هنگامى را كه لقمان به فرزندش- در حالى كه او را موعظه مىكرد- گفت: «پسرم! چيزى را همتاى خدا قرار مده كه شرك، ظلم بزرگى است.»
بنابراین برخی معارف قرآن پیش از نزول، نزد اولیای الهی بوده است.
همانطور که گفتیم برخی محدثان و راویان برای تزیین و زیباتر کردن داستان، گاهی آیات قرآن را به اصل آن اضافه میکردند.
در این حدیث نیز احتمال دارد حضرت امیر(علیهالسلام) پارهای از معارف سوره «مومنون» را بر زبان جاری کرده باشند نه عین الفاظ قرآن کریم را، منتها راویان و محدثان بعدی به خاطر شباهت عبارات حضرت با آیات قرآن، به جای نقل کلمات امام(علیهالسلام) الفاظ قرآن را به کار بردهاند.
احتمال دیگری نیز قابل تصور است که حضرت امیر علیه السلام همان الفاظ را بر زبان جاری کردهاند امام نه به عنوان قرآن.
سخن گفتن حضرت مسیح در گهواره
نظیر این روایت را نسبت به حضرت مسیح(علیهالسلام) نیز داریم. حضرت عیسی(علیهالسلام) طبق نقل قرآن اندکی پس از تولد به سخن درآمده و خود را پیامبر معرفی میکند:
«قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني نَبِيًّا؛[۱۰] (ناگهان عيسى زبان به سخن گشود و) گفت: «من بنده خدايم؛ او كتاب (آسمانى) به من داده؛ و مرا پيامبر قرار داده است!»
و به توصیه خداوند به نماز و زکات اشاره میکند:
وَ جَعَلَني مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصاني بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا؛[۱۱] و مرا هر جا كه باشم وجودى پربركت قرار داده؛ و تا زمانى كه زندهام، مرا به نماز و زكات توصيه كرده است!»
بنابراین بعید نیست وصی پیغمبر آخر الزمان که با اطمینان میتوان گفت مقامی بالاتر از پیامبران گذشته دارد در گهواره سخن بگوید و پارهای از معارف الهی بر زبان او جاری گردد.
اتصال ائمه به مخزن علوم الهی از دوران کودکی
میدانیم ائمه(علیهمالسلام) به مخزن علوم الهی متصل بوده و علمشان علم اکتسابی نیست.
علوم ائمه(علیهمالسلام) از طریق رفتن به مدرسه و یادگیری از معلم و استاد به دست نیامده؛ بلکه با الهام و توجه خداوند قلوب ائمه(علیهالسلام) سرشار از معارف الهی و دین نبوی شده است.
شاهد بر این مدعا رسیدنِ امام جواد(علیهالسلام) به امامت در سن هشت سالگی است. بدون شک، داشتن دانش کامل و اتصال به مخزن علوم الهی شرط اساسی و قطعی رسیدن به مقام امامت به شمار میرود.
از همین رو میتوان گفت خداوند متعال از همان بدو تولد و دوران کودکی، ائمه(علیهمالسلام) را مورد عنایت و علم ويژهی خود قرار داده و ایشان را از مخزن معارف الهی بهرهمند گردانیده است.
نتیجه
گرچه روایات مذکور از لحاظ سندی از اعتبار کافی برخوردار نیست؛ اما بنابر آنچه که گفتیم میتوان مضمون اصلی حدیث یعنی سخن گفتن امام علی(علیهالسلام) در گهواره و بیان پارهای از معارف الهی را از زبان حضرت بپذیریم.
پینوشت
[۱] سوره مؤمنون، آیه ۱ـ۲.
[۲] امالی شیخ طوسی، ص۷۰۸.
[۳] الغدیر، ج۶، ص۲۱ـ۲۳.
[۴] پاورقی بحارالانوار، ج۳۵، ص۳۹.
[۵] الامالی، شیخ طوسی، ص۷۰۸.
[۶] مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۷۴.
[۷] بحارالانوار، ج۳۵، ص۳۷.
[۸] مستدرک رجال الحدیث، ج۱، ص۴۲۳، ۸۲، ۹۲، ۳۸۶.
[۹] سوره لقمان، آیه۱۳.
[۱۰] سوره مریم، آیه۳۰.
[۱۱] سوره مریم، آیه ۳۱.
روایت قرآن خواند امام علی(علیهالسلام) پس از تولد و سلام ایشان به پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) به لحاظ سندی قابل پذیرش نیست. با این وجود میتوان محتوا و مضمون اصلی این روایت یعنی سخن گفتن امام علی(علیهالسلام) و آگاهی و علم امام به معارف الهی را در هنگام تولد پذیرفت. چنانکه نظیر این مطلب نسبت به حضرت عیسی(سلاماللهعلیه) در قرآن آمده است. بدون شک مقام حضرت امیر(سلاماللهعلیه) از انبیاء گذشته بالاتر بوده است.