قهرمان ساخته اخیر اصغر فرهادی است که به عنوان نماینده ایران در آکادمی اسکار ۲۰۲۱ معرفی شده است. اصغر سینمای ایران، مجددا راه سیاه نمایی را برای جشنوارههای خارجی انتخاب کرده است. راهی ساده و سهل الوصول برای دریافت عناوین و اعتبارات بینالمللی برای ایران!
قهرمان ساخته اخیر اصغر فرهادی است که به عنوان نماینده ایران در آکادمی اسکار ۲۰۲۱ معرفی شده است. اصغر سینمای ایران، مجددا راه سیاه نمایی را برای جشنوارههای خارجی انتخاب کرده است. راهی ساده و سهل الوصول برای دریافت عناوین و اعتبارات بینالمللی برای ایران!
پس از سالیان سال که از دور تازه و سیاه ساخت فیلم های جشنوارهای میگذرد، اکنون ابتذال این فستیوال پرستی از سوی کارگردانانش بقدری عیان شده که هیچ ابایی ندارند که مردم سرزمین خویش را در راه وصالش تحقیر کنند. اگر اصغرفرهادی را آغاز کننده این سیاه سازی ها بدانیم، تمام کننده این وقاحتها نیز هست.
جوانی شیرازی که در این مملکت زندانی مالی است و درنهایت با فشارهای مختلفی که از طرف ارگانهای حکومت برایش درست میشود، مشکلاتش ادامه پیدا میکند و راهی برای حل مشکلش نمییابد. روح تحقیرگری از سوی شخصیتهایی که به عنوانهای مختلف در حال ایفای نقش مسئولین نظام در فیلم هستند، حاکم است. اهانت به مردم، مهم نبودن کرامت نفس مردم برای حاکمیت، سوءاستفاده از آبروی مردم برای توجیه معذورات سازمانی حاکمیت از جمله عقده گشاییهای جناب فرهادی است که به شکل اغراق آمیز و سیاه نمایی بی سابقهای در "قهرمانِ ساختگی" جناب فرهادی دیده میشود.
زمانی متوجه حال بد فیلم میشویم که فیلم از قالب یک اثر سینمایی به یک بیانیه سیاسی علیه حکومت تغییر جهت داده و کشور را یک بنبست بزرگ و غیرقابل فرار برای انسانهای پاک و سالم میداند. انسانهایی که یا باید در ایران بمانند و زندانی باشند و یا از ایران بروند و به سلامت خویش ادامه دهند. فحاش، عقدهای و هتاک نشان دادن مسئولین نظام در این اثر به قدری ساختگی است که حتی بهترین فردشان(طاهری مسئول زندان) در نهایت کسی است که به خاطر منافع سازمان خود، آبروی فرزند این جوان شیرازی را مورد هدف قرار میدهد.
این جامعهی ساختگی که جناب فرهادی از تراوشات ذهنی خود طراحی کرده، هیچ سنخیتی با واقعیت ندارد و این را به راحتی میتوان از حال بد مخاطبین فیلم هنگام خروج از سینما دید. وقتی جامعه و مناسبات آن را از ذهن بسازیم و کاری با واقعیت نداشته باشیم و پیش فرض های خود را بر آن حاکم بدانیم، نتیجه یک دنیای کاریکاتوری و سیاه میشود که فقط در حال غر زدن و در بهترین حالت در حال بیانیه خوانی سیاسی با سوادی تقریبا "زیر صفر" است.
تعجبی از جناب فرهادی و ساختههای تخیلی ایشان نیست، تعجب از هیئت انتخاب فیلم است که باید از ایشان پرسید این فیلم با چه معیاری و بر اساس چه شاخصههایی به عنوان نماینده ایران در آکادمی اسکار ۲۰۲۱ انتخاب شده؟
پس از سالیان سال که از دور تازه و سیاه ساخت فیلم های جشنوارهای میگذرد، اکنون ابتذال این فستیوال پرستی از سوی کارگردانانش بقدری عیان شده که هیچ ابایی ندارند که مردم سرزمین خویش را در راه وصالش تحقیر کنند. اگر اصغرفرهادی را آغاز کننده این سیاه سازی ها بدانیم، تمام کننده این وقاحتها نیز هست.