پاسخ به شبهات دانش آموزی «خدا چگونه به وجود آمده؟»،پاسخ به شبهات دانش آموزی «خدا چگونه به وجود آمده؟»،پاسخ به شبهات دانش آموزی «خدا چگونه به وجود آمده؟»
شبهات دانش آموزی
1ـ خدا و این جهان چطوری به وجود آمدند؟ چطور خدا از اول بوده؟
اول: قبل از اینکه به این سوال جواب بدهیم یک نکته را بیان کنیم. اگر شما داخل یک اتاق باشید که یک پنجره به بیرون دارد و به شما بگویند بیرون را توصیف کنید، شما از پنچره نگاه میکنید. نهایتا چند درخت، یک جاده و چند پرنده میبینید. اما اگر شما بیرون خانه بروید، علاوه بر اینها دریاچه و کوهها و کل درختان را میبینید. از بالای کوه کل شهر را میبینید. اگر سوار هواپیما شوید، کل کشور را میبینید. اگر سوار سفینه شوید، کل کره زمین را میبینید. ولی هیچ وقت با رفتن بالای کوه، کل کره زمین و کهکشانها را نمیبینید. حال دید و دانش ما نسبت به خدا مثل این است. اگر ما بخواهیم با رفتن بالای کوه کل کهکشانها را ببینیم، ممکن نیست. ولی همین قدر میفهمیم که کهکشانها و سیارات وجود دارند. برخی ویژگیهای آنها هم با دید ناقص خودمان فهمیدیم. حالا دربارهی جهان و خدا ما عقل و علم و دیدمان ناقص است و همین قدر میدانیم که جهان را کسی درست کرده و اینکه آن کسی که جهان را درست کرده باید از اول بوده باشد دارای قدرت بی انتها باشد و به کسی هم نیاز نداشته باشد و همه به او نیازمند هستند و آن خداست.
دوم: برخی برای اینکه معنای خدا را بهتر توضیح بدهند، مثالهایی را زدهاند. مثلا گفتند: رطوبت هر چیزی از آب است. اما رطوبت خود آب از کجاست؟ یعنی رطوبت آب از اول بوده و در ذات و وجود آب رطوبت هست و از جایی نگرفته است. یا چرپی روغن یا شوری نمک، تمام شوریها به خاطر نمک است. ولی خود نمک شوریش را از کجا آورده؟
حال وقتی میگویم همه چیز آفریدهی خداست و آفرینندگی ذات خداست. از جایی نگرفته است و کسی او را نیافریده است.
سوم: اگر بگوییم هر چیزی یک دلیلی دارد، پس خدا هم باید دلیل داشته باشد. درست است هر چیزی دلیل دارد ولی آن آخرین دلیل که همهی دلیلها به او ختم میشود و دلیل همه دلیلهاست، خودش دلیلی نباید داشته باشد. چون آخرش باید یک جایی این زنجیره قطع شود و آن جایی که قطع شد و فهمیدیم دیگه دلیلی بعد از آن دلیل نیست همان میشود خدا.
نظرات
عالی بود ولی بازهم دانش آموز قانع نمیشود.
سلام علیکم.
به نظر بنده بهتر است به جای اینکه بفرمایید هر چیزی علت دارد پس یعنی همه چیز معلول است و خداوند معلول نیست. پس این گزاره صحیح نیست. بهتر است بفرمایید هر معلولی علت دارد.
یا به عبارت ساده تر هر چیزی که نیاز به علت دارد یا هر چیزی که باید علت داشته باشد علت دارد.
و بعد هم لطفا مفهوم اول را مشخص کنید.
این خود یک شبهه است که از اول یعنی از کی؟
خدا از اول بوده اول از کی شروع شده؟ ما هرچه طناب زمان را بگیریم و برویم آیا به نقطه شروع میرسیم؟و...