چهره یهود در آیینه قرآن

با ظهور دین اسلام و علنی شدن دستورات قرآن، منافع عده ای به خطر افتاد. همین امر باعث شد عده ای به مقابله با اسلام برخیزند. از بین این دشمنان، یهود در راس آنها قرار گرفت. قوم یهود با ویژگی های خاصی که دارد، به عنوان بدترین دشمن اسلام معرفی شده و هیچ کس به سرسختی او با این دین الهی مقابله نمی کند.  در اینجا لازم است برای آشنایی بیشتر با افکار و عقاید یهود به برخی مستندات قرآنی اشاره کنیم.

1- سرسخت ترین دشمن اسلام
هیچ گروهی به اندازه یهود، سر دشمنی با اسلام ندارد. خطاب خداوند به پیامبر در این باره چنین است: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا؛[1] مسلماً يهوديان و كسانى را كه شرك ورزيده‌اند، دشمن‌ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت.» در این آیه چند نکته مهم نهفته است. اول اینکه دشمنی یهود با اسلام، قطعی و مسلم است. دیگر اینکه این دشمنی به گونه ای است که در شدت دشمنی، مقام اول را دارد. نکته مهم دیگر این است که یهود در کنار مشرکین و حتی قبل از آن مطرح شده است. تمام این نکته ها روی هم رفته شدت دشمنی یهود نسبت به مسلمینن را گوشزد می کند.

2- قوم پر توقع
هدف یهود از دشمنی با اسلام، تبعیت محض و همه جانبه از آموزه ها و سبک زندگی آنان است.  آنها بر این عقیده اند که چون ما نژاد برتریم  پس دستورات آیین یهود، برترین نسخه شفا بخش بشر است. قرآن در این رابطه می گوید: «وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ؛[2] و هرگز يهوديان و ترسايان از تو راضى نمى‌شوند، مگر آنكه از كيش آنان پيروى كنى.» این عقیده خطرناک باعث شده آنها تمام امکانات و توانایی خود را در جهت تغییر سبک زندگی و آداب و رسوم و حتی تغذیه مسلمانان، به کار گیرند. بررسی ابعاد این تغییر خواهی به گونه است که همه ابعاد زندگی مسلمانان حتی نام گذاری برای فرزندان را تحت الشعاع قرار داده است.

3- خداوند صاحب فرزند است.
فرزند داشتن خدا با صراحت در سوره توحید رد شده است و فرمود: «لَمْ یَلِدْ»: فرزندی نزاده است. یعنی نه کسی فرزند او است، و نه او پدر کسی است. در حالی که یهود دقیقا برخلاف قرآن در آیه «وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ؛[3] و يهود گفتند: «عُزَير، پسر خداست.»

4- یهود یان پسران خدا هستند.
بی شرمی یهود به جایی رسیده که قرب خودشان به خدا را در حد فرزندی او می داند. «قَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَىٰ نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ؛[4] یهود و نصاری گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان (خاصّ) او هستیم.» این چه عقیده باطلی است که خدا را پدر خود می دانند؛ در حالی که لازمه آن ازدواج و کفو داشتن و لازمه دیگر آن جسم داشتن خداوند است. علاوه بر آن باید پرسید، معمولا بین پدر و فرزند، شباهت است. چهره خدا چگونه است که شما خود را شبیه او می دانید؟

دنیای امروز غرب که تفاله یهود است، خود را همه کاره عالم و نجات بخش بشر می داند. اگر آنها نسخه ای دارند اول فکری به حال منجلاب های فسادی کنند که تا خرخره در آن فرو رفته اند. فسادهای اقتصادی و اخلاقی از یک سو، آمار قتل و خود کشی از سوی دیگر و حذف مفاهیم ارزشی مثل خانواده از طرف دیگر، تنها بخشی از آنهاست.

با همه این توضیحات، چیزی که باعث شده چهره غرب را زیبا و مطمئن جلوه دهد، نقاب خوش رنگ و فریبنده ای است که   برچهره دروغین خود، آن هم در قالب انواع و اقسام نو آوری های تو خالی، کشیده است. غرب به دنبال استحاله ملتهاست و به چیزی جز رسیدن به منافع خویش فکر نمی کند.

غرب به دنبال این است که همه ملتها، رنگ و قیافه آنها را بگیرند. از همه اصالت های دست برداشته و مثل آنها بخورند، مثل آنها رفتار کنند، مثل آنها بپوشند و از همه بدتر مثل آنها فکر کنند. از بین همه این موارد تغییر فکر و نگرش، حرف اول را می ند؛ چرا که پشت هر رفتاری، فکر و اندیشه ای خوابیده است. تغییر باورها با انواع حربه های تبلیغاتی، باعث سلب اصالت از عده زیادی شده است. از همینجا معلوم می شود که مهمترین وظیفه مسلمانان در مبارزه با غرب، جلوگیری از نشر و ترویج افکار غرب گرایانه است. این افکار لزوما وابسته به مرزهای جغرافیایی نیست. ممکن است فرزند یک خانواده مسلمان و متدین، غربی و یهودی بیندیشد.

باید اعتراف کرد که غرب در کار خود تا حدودی موفق بوده است. برخی از نمونه های این موفقیت را می توان در رواج معماری غیر اسلامی در مسکن سازی مسلمانان، اسامی غیر اسلامی در بین فرزندان مسلمین، افزایش سن ازدواج و کاهش فرزند آوری، مشاهده کرد. وظیفه مقابله با چنین خطراتی بر دوش همه است. هر کس به نوبه خودش و در حد توان موظف به ترویج و بیان آثار شوم فرهنگ بی ریشه غرب است.

[1] مائده، 82.
[2] بقره، 120.
[3] توبه، 30.
[4] مائده، 18.