تأملی درباره بی خانمانی و بِزِه دیدگی

11:28 - 1400/09/02

عواقب بی خانمانی، علاوه برخود فرد، بر خانواده و جامعه  نیزتأثیر می گزارد و هزینه‌های زیاد و گاهی جبران ناپذیر را به دنبال دارد. زنان بی خانمان نسبت به مردان بی خانمان، در معرض آسیب پذیری بیشتری هستند  و با مسائل و مشکلات اجتماعی زیادی روبرو می‌شوند؛ ضمن اینکه زنان بی خانمان توان کمتری برای مواجهه و مقابله با معضلات بی خانمانی و عوامل آزار دهنده آن دارند.

تأملی درباره علل بی خانمانی و بِزِه دیدگی

با توجه به اینکه مسائل و آسیب های اجتماعی روز به روز متنوع تر و گسترده تر می شوند؛ لذا به منظور مواجهه و مقابله با انواع مسائل و آسیب های اجتماعی باید تحقیق و رصد دقیق علمی صورت گیرد تا بتوان راهکارهای مناسب را در مورد هر نوع مسئله و آسیب اعمال نمود. یکی از این مسائل و آسیب های اجتماعی، مسئله بی خانمانی است که در گذشته شامل مردان بود ولی در حال حاضر شامل زنان نیز شده است؛ اگرچه مسئله بی خانمانی نسبت به زن و مرد تفاوتی ندارد ولی آسیب هایی که نسبت به زنان وارد می شود و عوارضی که فرد، خانواده و جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد بسیار است و باید رسیدگی گردد. مهمترین نیاز هر انسانی برقراری رابطه عاطفی و روانی است که افراد بی خانمان به خصوص زنان از این رابطه محروم هستند، اگر هم رابطه ای باشد، از روی سودجویی و با قصد سوء نیت است که انسانیت در آن وجود ندارد.     

عوامل بی خانمانی و بِزِه دیدگی
بسیاری از زنان بی خانمان قبل از بی خانمانی، در محیط خانواده از وضعیت نامناسبی رنج برده اند و آشفتگی هایی که بر محیط خانواده حاکم بوده، سبب جدایی آن‌ها از خانواده و بی خانمانی فعلی آنها شده است. طلاق، جدایی والدین، اعتیاد والدین، خشونت‌های خانوادگی، ازدواج در سنین پایین، ازدواج اجباری، بی‌سوادی، ترک تحصیل در سنین پایین، تجربه نامادری یا ناپدری، شرایط خانوادگی و به طور کلی روابط خانوادگی از هم گسیخته، بارزترین ویژگی‌های مشترک و عمومی افراد بی خانمان است.
بِزِه، بزه کاری و بزه دیدگی موضوعاتی هستند که بی خانمان ها(چه مرد و چه زن) با آن مواجه هستند و البته مواجهه زنان بی خانمان با مسأله بِزِه دیدگی بیشتر است. کریستمن ورگرسن بر این باور است «بزه دیدگی ترکیبی از احساس ناامنی و ترس از جرم را بر تجربه و درک قربانیان جرایم باقی می گذارد که می تواند اثرات مستقیمی بر کیفیت زندگی افراد داشته باشد.»[1]؛ بزه دیدگی را می توان علت و معلول سبک زندگی دانست، نوع و سبک زندگی افراد در میزان آسیب پذیری آنان نقش مهمی را ایفا می کند که سبب  ارتکاب جرم نیز می گردد.بر اساس شواهد و تحقیقات، افراد دارای سبک زندگی پُر خطر در معرض بِزِه دیدگی بیشتری قرار دارند. سبک زندگی این افراد دَربَردارنده ویژگی های فردی مثل(سن، جنسیت، شغل، وضعیت تأهل و...) می باشد که ارتباط مستقیمی با افزایش و یا کاهش بِزِه دیدگی فرد دارد که در این افزایش و یا کاهش سه عامل( نقش اجتماعی فرد، موقعیت او در ساختار اجتماعی و قدرت تشخیص رفتار مطلوب) تأثیر زیادی در بزه دیدگی دارند. زندگی زنان بی خانمان همراه با تجربه زندگی در پارک ها، انباری ها، خانه های مخروبه، قبرستان ها و....، سبک زندگی ویژه ای را به آنان تحمیل می کند. سکس برای بقا، رایج ترین مقوله زنان بی خانمان در کنار سرقت، تکدی گری، فروش مواد مخدر، جمع آوری ضایعات و... جهت کسب درآمد می باشد. دستاورد نهایی این کسب درآمد برای بقا چیزی جز، بیماری، بِزِه دیدگی های جسمی و روانی، سابقه کیفری و... نیست که سبب انزوای اجتماعی بیشتر آنان می گردد.

سخن آخر
افزایش زنان بی خانمان و به تبع آن آسیب های ناشی از آن نشان دهنده بی توجهی و غفلت مسئولان و نهاد های زیربط نسبت به آموزش و پیشگیری از آسیب های اجتماعی در این مقوله است؛ لذا می طلبد که مسئولین امر نسبت به این آسیب اجتماعی تا به مرز هشدار نرسیده اهتمام ویژه ای داشته باشند و نسبت به آسیب های بیکاری، فقر، طلاق و اعتیاد که از عمده عوامل معضل بی خانمانی است توجه نمایند، چرا که در این صورت از بروز و شیوع معضلاتی مثل تولد کودکان بی هویت و خرید و فروش آنها، رها بودن زنان خیابانی و... می توان جلوگیری کرد.
 

پی نوشت
[1] سهیلا صادقی و زیبا میرحسینی، «بررسی عوامل مؤثر بر بزه دیدگی زنان شهر تهران»، مجله زن در توسعه و سیاست

بزه دیدگی یک معضل اجتماعی، زیستی و روانی است که باتوجه به آسیب پذیری یک فرد و آنچه که متحمل شده، می تواند مشخص گردد. در میان بی خانمان ها، قشر زنان بی خانمان به دلیل موقعیت و جایگاه فرهنگی و اجتماعی ویژه ای که دارند در معرض بزه دیدگی بیشتری هستند.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 9 =
*****