گسست بنیان خانواده بر اساس اندیشه لیبرالیسم به سبب آزادی مطلق روابط جنسی و تفکرات اومانیستی بوده که اصالت آن به فردگرایی است به همین دلیل حوزه خصوصی افراد محترم و نباید مورد دخالت و کنترل قرار گیرد.
اندیشهی مدیریتی لیبرالیسم با تفکیک حیات بشر به دو حوزه خصوصی و عمومی بر این ادعاست که در مقام مدیریت اجتماع، حوزه خصوصی افراد محترم بوده و نباید مورد دخالت و کنترل قرار گیرد این گفتمان به معنی جدایی خانه (oikos) و شهر (polis) است. براساس این نوع نظریه انسان موجودی کاملا مختار است از این رو و براساس ورود لیبرالیسم به حوزه خانواده افراد از هرگونه آزادی فردی در حوزه خانواده برخوردار هستند. این نوع نگرش دگرگونی فاجعهباری پیرامون روابط عاطفی جنسی فرزندآوری در حوزه خانواده ایجاد خواهد داشت. بدین سبب بر طبق این تفکر روابط جنسی افراد فراتر از تصور آزاد گشته و همزیستی، همجنس بازی ازدواج با حیوانات و..... به رسمیت شناخته میشود.
این موضوع را از این زاویه می توان تحلیل کرد که به صورت کلی فردگرایی افراطی مبنای خانواده لیبرال است و اساس اصالت میل فرد است. ثمره این نوع نگرش به نظام خانواده بر اساس اندیشه لیبرالیسم که در جوامع غربی به خصوص ایالات متحده آمریکا به اجرا در میآید که شاهد گسترش روابط ناپایدار زناشویی عدم آرامش میان زوجین و پایمال شدن حقوق خانواده در کشورهایی هستیم که بیشترین ادعا را در زمینه حقوق بشر دارند. در صورتی که براساس تفکر اسلامی تمام ابعاد روابط زوجین بر اساس اصیل تحکیم نهاد خانواده مورد توجه قرار گرفته است.
این درحالی است که بر اساس اندیشه اسلامی رابطه زوجین صرفا بر اساس غریزه جنسی شکل نمیگیرد بلکه نگرش اسلام در حوزه خانواده براساس منشأ فطری و الهی شکل میگیرد. خانواده از نگاه اسلام بستری برای آرامش و تجلیگاه شکوفایی فرد چه از نظر مادی و چه از نظر معنوی میباشد. اما در نگرش غرب و آزادی وسیع در حوزه روابط جنسی و نقطه اتکاء بودن غریزه جنسی برای تشکیل خانواده شاهد گسست های روز افزون در جوامع غربی خواهیم بود.