اسطوره در قرآن از گفتار تا واقعیت

08:06 - 1400/09/14

قرآن کامل ترین و جامع ترین کتاب برای تربیت، هدایت و سعادت بشر است.

 

 

خرافات در قرآن

برخی بر این باورند قرآن کتابی است که به نشر افسانه و خرافات می پردازد. آنها با استناد به برخی قصه ها، شواهد و تمثیل های قرآنی، از آن به اسطوره و افسانه تعبیر نموده، آن را غیر معقول نشان داده و مسلمانان را مقلدی محض برای قبول این افسانه ها شمرده اند. آنچه از این ادعا به ذهن متبادر می شود این است که آیا قرآن برای افسانه پردازی نازل شده است؟ آیا قرآن مروج افسانه ها و برگرفته از خرافات عصر جاهلیت است؟ آیا چنان که ادعا شده مسلمانان چشم بسته به آیات افسانه ای و خرافی قرآن عمل می کنند؟

در پاسخ به این سؤالات می گوییم:

1. برخلاف ادعای فوق، قرآن کامل ترین و جامع ترین کتاب برای بیان هر چیزی که جوامع بشری به آن نیازمندند می باشد.[1] بی شک تمثیل ها، قصه ها و شواهد قرآنی برای فهم برخی مسائل اعتقادی و اجتماعی و با رویکرد عبرت آموزی است. این قصه ها و تمثیل ها بیشتر سرنوشت پیامبرانی است که مردم آن زمان، کم و بیش از زندگی آنها آگاهی داشته و نام برخی از آنها در تورات و انجیل نیز آمده است.
تمسک و بیان آیاتی که به عنوان افسانه و خرافات از آنها یاد شده بیشتر درباره مسائلی است که از قیامت، نزول فرشتگان، زنده شدن مردگان، سیطره قدرت انبیاء بر عالم دنیا (مانند حضرت سلیمان)، معجزات پیامبران (مانند معجزات حضرت موسی برای بنی اسرائیل)، عمر طولانی برخی انبیاء (مانند حضرت نوح)، خشوع جمادات در مقابل خداوند و ... سخن می‌گویند؛ و از آن جا که مشرکان و کافران نگاهشان به امور دنیا غالبا با عینک تجربی و مادی نگری بوده است از این رو، منکر آخرت و امور غیبی شدند. این عدم باور به آخرت، بی شک انکار داده های قرآنی را در پی خواهد داشت.

2. طرح چنین شبهاتی با نگاه افسانه و خرافی خواندن قرآن، از همان دوران پیامبر وجود داشته و دشمن برای جلوگیری از پیوستن جوانان به اسلام و پایین آوردن جایگاه پیامبر نزد آنان اقدام به چنین ترفندی نمود. بی شک استفاده از چنین طرحی زمانی در دستور کار جبهه شرک قرار گرفت که پیامبر برای مبارزه با بت پرستی، ظلم و ستم، عقاید خرافی و سوق دادن جامعه به سوی پرستش خدای یگانه طرح اندیشه ای جدید در قالب وحی را پیاده نمود و منجر به واکنش های تند جبهه کفر علیه اسلام و پیامبر و بنیان فکری نهضت یعنی قرآن شد. به کارگیری برچسب افسانه نگاری و خرافی نگاری قرآن، از جمله واکنش های مشرکان در مقابل اسلام و پیامبر بوده است.[2]

قرآن کریم از زبان مشرکان در این‌باره چنین می‌گوید: «وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَىٰ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا؛[3] (این کلماتی که پیامبر ادعا می کند کلام خدا است) افسانه‌های پیشینیان و حکایات سابقین است که خود از آنها نسخه برداشته و آن [نوشته] ها هر صبح و شام بر او خوانده می شود [تا حفظ کند و بر ما بخواند و بگوید: این وحی آسمانی است!!]» این آیه نشان می دهد طرح شبهه «اساطیر الاولین؛ افسانه های پیشینیان»، در هنگام نزول وحی بیشتر با نگاه تخریب و دروغ نشان دادن ادعای پیامبر و نیز جلوگیری از نشر مکتب توحیدی اسلام بوده است.

بی شک، مخالفت مشرکان و کفار با پیامبر بر سر نزول آیات قرآنی یا بیان قصه های گذشتگان یا آوردن تمثیل ها و ... نبود - زیرا در این آیات هیچ توهینی به مقدسات آنها وجود نداشت-، بلکه مخالفتشان با آن دسته از آیاتی بود که به صراحت باورهای خرافی و اعتقادی و آداب و رسوم آنها را مورد هجمه قرار می داد، از این رو اتهام اسطوره و افسانه پردازی قرآن را مطرح نمودند.

3. اگر قرآن حاوی افسانه یا خرافات بوده چرا مشرکان و ملحدان را به مبارزه طلبی و هماورد جویی دعوت نموده است؟ قرآن به عنوان معجزه برتر برای پیامبر در مقابل سیل تهمت های مشرکان به آن حضرت و افسانه خواندن بنیان فکری نهضت، آنها را به مبارزه طلبی در آوردن همانند قرآن دعوت می کند. حال اگر قرآن افسانه بود چرا مشرکان به این تحدی بر پایه برهان و استدلال پاسخ ندادند و نتوانستند مثل این قرآن بیاورند و به قول خودشان افسانه پردازی کنند؟ بی شک، اگر قرآن کلام بشری بود، انسان ها به ویژه عرب ها - که در آن برهه از زمان سلاح و منطق آنها فصاحت و بلاغت بود - باید می‌توانستند مثل آن بیاورند در حالی که این تحدی به شکست جبهه کفر و بت پرستی ختم شد و تاکنون نیز ادامه دارد؛ چنان که قرآن در آیات مختلفی بر این امر تاکید می‌کند.[4]

4. داده های قرآنی همه بر پایه برهان و استدلال به مسائل زمانه و جوامع پرداخته و بیان قصه های قرآنی، تمثیل ها، معجزات و ... برای فهم مسائل اعتقادی، اجتماعی و با رویکرد عبرت آموزی بوده است. بیشتر آیاتی که مورد هجمه دشمنان قرار گرفته در مکه نازل شده و طبیعی است که پیامبر برای هدایت جامعه عرب که در باورها گرفتار بت پرستی و شرک به خدا بودند از مثل ها و قصه هایی استفاده کند که رویکرد آخرت باوری داشته و می تواند دل ها را به سوی توحید سوق دهد. ترویج چنین باورهایی بی شک مخالفت هایی را به همراه داشت زیرا پذیرش چنین مسائلی با توجه به جو حاکم بر قبایل و ترویج آنها در جامعه جاهلی کار بسیار دشواری بود. از این رو اقدام علیه بنیان فکری نهضت یعنی قرآن، یکی از ترفندهای جبهه دشمن علیه اسلام و پیامبر بود و تا کنون نیز ادامه دارد.

5. در مقابل این گروه معاند، عده ای از مستشرقان غربی هستند که از قرآن و اسلام دفاع نموده و آن را کتاب مبارزه با خرافات معرفی نموده اند. چنان که ویل دورانت تمدن شناس غربی قرآن را کتاب اصول نظم اجتماعی و وحدت جمعی برای مسلمانان دانسته و معتقد است این کتاب جامعه اسلامی را به پیروی از مقررات بهداشت ترغیب و عقول آنها را از بسیاری اوهام، خرافات و از ظلم و خشونت رهایی داده است ... .[5]

از جمع بندی سخنان نتیجه می شود هرچند دشمنان اسلام به ویژه صهیونیزم جهانی امروز تلاش می کنند تا با طرح چنین شبهاتی قرآن را کتاب افسانه و خرافات معرفی کنند اما باید توجه داشت که دشمن به دنبال رد داستان های قرآنی به عنوان افسانه نیست بلکه آنان به دنبال آن هستند تا با طرح چنین شبهات بی اساسی، اصل قرآن را که جامعه بشری را به سوی خدای تعالی، قیامت و پیامبر دعوت می کند، مورد هدف قرار دهند.

پی نوشت
1. نحل(16) 89.
2. نصیری، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ص 89.
3. فرقان (25): 5.
4. اسراء (17): 88؛ هود(11): 13؛ یونس(10): 38.
5. تاریخ تمدن، ج۴، ص ۲۳۶.

قرآن به عنوان کامل ترین کتاب آسمانیِ مسلمانان، از گذشته تاکنون مورد هجمه های فراوانی از سوی دشمن قرار گرفته است. یکی از این هجمه ها افسانه و خرافی خواندن آیات قرآن می باشد. آنها با استناد به بعضی آیات قرآن که محتوای آنها بیشتر ناظر به آخرت باوری و امور غیبی است قرآن را برگرفته از اسطوره های عصر جاهلیت شمرده و آن را فاقد ارزش علمی شمرده اند. دیدگاه افسانه و خرافه نگاری آیات قرآن با عینک تجربی و مادی نگری مورد استفاده قرار گرفته و بیشتر با رویکرد تخریب اسلام، جایگاه پیامبر و رد اصل قرآن بوده است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 8 =
*****