خانه ه های ستاره ای
شبهایی که آسمون پر از ستارههای درخشان و نورانیه، خیلی قشنگه. هر چقدر به ستارهها نگاه میکنیم، خسته نمیشیم.
حالا دوست دارید خونههای ما هم این قدر نورانی و قشنگ بشه؟ حتما میپرسید چه جوری؟
پیامبر عزیزمون فرمودند: خونههاتون رو با تلاوت قرآن نورانی کنید.
«نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن...فإن البیت إذا کثر فیه تلاوة القرآن... أضاء لأهل السماء کما تضیء نجوم السماء لأهل الدنیا»
با قرآن خواندن، خونهها رو روشن کنید، چون هروقت توی خونه زیاد قرآن خونده بشه، اون خونه برای آسمونیها می درخشه. همونجوری که ستارههای آسمون برای ما می درخشن. (آیین بندگی و نیایش، ج۱، ص۴۸۷).
البته این قرآن خوندن یه شرط داره.
قرآن خوندنى كه با تفکر و فهمیدن همراه نباشه، هیچ خير و فایدهایى نداره. ( کافی، جلد۱، صفحه۳۶).
يكي از بستگان امام سجاد (عليه السلام) به حضرت، حرف بدی زد؛
امام در جوابش رو ندادن، بعد از رفتنش به یارانشون فرمودند: شنيديد چی گفت؟ الان میاييد بريم و جواب من رو بشنويد؟
یاران امام گفتن بله حاضريم، ما دوست داشتیم همون موقع جوابش رو میدادید، زين العابدين (عليه السلام) کفشهاشون رو پوشیدن و حركت كردن؛ در بين راه مدام اين آيه را مي خواندند:
و الكاظِمينَ الغَيظِ وَ الْعافِينَ عَنِ النّاسِ وَ اللهُ يُحِبُ المحُسِنينَ. [آل عمران، 134]
و فروبرندگان خشم و در گذرندگان از مردم، خداوند نيكو كاران را دوست مي دارد.
یاران امام دیگه فهمیدند که امام براي تلافي نميرن. وقتی به خونه اون مرد رسيدن، امام اون رو صدا زدن و فرمودن: بهش بگين «علي بن الحسين» اومده .
اون فکر کرد امام (عليه السلام) براي تلافي اومدن. برای همین آماده دعوا شد و بيرون اومد. امام (عليه السلام) فرمود: برادرم! تو پيش من اومدي و یه حرفهایی گفتی، اگه اونا توی وجود من هست، خدا من رو بيامرزه. اگه اونها توی من نيست، از خدا ميخوام تو رو بيامرزه.
اخلاق بزرگ و زیبای امام، اون مرد رو شرمنده کرد، جلو اومد؛ پيشاني امام رو بوسيد و گفت: اعتراف میکنم هرچیزی که در مورد شما گفتم، اشتباه بود.
بله دیدین چقدر از این اخلاق حضرت لذت بردیم؟ اهمهی ما میتونیم وقتی که عصبانی میشیم، این برخورد رو داشته باشیم.
ارشاد مفيد، ص240
خانه ه های ستاره ای (متن موشن و پاپ آپ)