بیزارم از آن خدایی که به طاعت من از من خشنود شود

13:00 - 1400/09/11

تذکرة الاولیاء از جمله آثار عطار نیشابوری است که حاوی مطالب ارزشمندی در حوزه عرفانی است.

عطار نیشابوری

برخی عبارتی از تذکرة الاولیاء عطار نیشابوری نقل می کنند که در این عبارت عطار، از خشنودی و غضبی که خداوند به سبب طاعت و گناه بنده برایش حاصل می شود ابراز تنفر و چنین خدایی را در بند انسان دانسته است! عبارت عطار چنین است: «بیزاری می جوید، بیزارم از آن خدای که به طاعتِ من از من خشنود شود و به معصیتِ من از من خشم گیرد، پس او خود در بند من است تا من چه‌کنم...؟!» با توجه به شخصیت عطار نیشابوری آیا چنین عباراتی از او صادر شده است؟ مراد عطار از نقل این عبارت چیست؟

هر چند توجیه و تبیین افکار اشخاص و افراد بر عهده‌ی ما نیست، ولی این سخن را با توجه به برخی از جملات آن، دو گونه می‌توان توجیه کرد:

1. با توجه به این جمله که «پس او خود در بند من است تا من چکنم»، می‌توان گفت؛ مقصود این است که نباید چنین پنداشت که خداوند محتاج به عبادات ما بوده و نیازمند دوری ما از محرمات است. اگر چنین برداشتی مراد باشد، عبارت بالا را می‌توان سخنی صحیح ارزیابی کرد؛ چون خداوند نیاز به عبادات و طاعات ما ندارد، بلکه عبادات و طاعات برای مصلحت ما است. خداوند، اگر خشنود از طاعت عبد می‌شود به این جهت است که خداوند عین عشق و محبت و رحمت است، و این عبد با طاعتش مصلحت و خیر خود را به دست آورده است؛ از این‌رو خداوند نیز خوشحال و خشنود می‌شود. هم‌چنین خشمگین شدن خداوند از معصیت عبد به جهت این است که عبد با عصیانش خود را به هلاکت و بدبختی می‌اندازد؛ بنابراین خشنودی و خشم خداوند نه به جهت این است که طاعت و معصیت، نفع و سودی برای خدا دارد، بلکه برای نفع و سود بندگان است. پس من خدایی را نمی‌پرستم که نیازمند طاعت و دوری از گناه من باشد، بلکه خدایی را می‌پرستم که به من عشق می‌ورزد.

2. با توجه به جمله «نه بلکه دوستان در ازل دوستانند و دشمنان در ازل دشمنان»، باید گفت شاید نظر گوینده‌ی سخن آن باشد که خشنودی و خشم خداوند را نباید به گونه‌ای تصور کرد که موجب تغییر و تحول در ذات خدا گردد؛ البته اصل این نظریه که صفات خداوند را نباید به گونه‌ای تصور کرد که موجب تغییر و تحول در ذات خدا گردد، صحیح است، اما این‌که مقصود آیا صفات ذات است، یا شامل صفات فعل می‌شود و این‌که خشنودی و خشم آیا از صفات ذات هستند یا صفات فعل، نیاز به توضیح بیشتر دارد که در جای خود توضیح داده شد.[1]

3. رجوع به «تذکرة الاولیاء» نشان می دهد این جمله از عطار نیشابوری نیست بلکه ایشان در این کتاب در ذکر و یادنامه ابوبکر واسطی این جمله را از او نقل می‌کند که وی گفت: «بیزارم از آن خدای که به طاعت من از من خشنود شود و به معصیت من از من خشم گیرد. پس او خود در بند من است تا من چکنم نه بلکه دوستان در ازل دوستانند و دشمنان در ازل دشمنان.»[2]

4. همان طور که در اول مقاله بیان شد ما در توجیه و تبیین افکار جملات عطار نیستیم و نمی دانیم مراد واقعی وی از این جملات چیست؟ تفاسیری نیز که برای این عبارت بیان شد هرچند ما را به معنای واقعی عبارت نزدیک می کند اما نباید فراموش کرد که ظاهر این جمله معنایی دیگری را می رساند که در این صورت اگر چنین مراد باشد باید به جناب عطار گفت تعبیر و استدلال شما نادرست و ناشی از عدم درک جایگاه انسان نسبت به خداوند است. زیرا ما به جناب عطار می گوییم: شما فرض کنید اگر پزشکی از بیمار خود به دلیل نافرمانی از دستورات او ناراحت شود و بیمار را مورد سرزنش قرار دهد و او را هشدار بدهد که اگر به این رویه غلط ادامه دهی هلاک خواهی شد، آیا می شود گفت این کار پزشک نشانه این است که او در بند بیمار است؟ بی شک هیچ انسان عاقلی چنین تعبیری نمی کند و همه می دانند طبیب بر پایه خیر و مصلحت بیمار کاری را انجام می دهد. بنابر این خداوندی که از هر کسی به انسان نزدیک تر است به طریق اولی چنین اهدافی را دنبال می کند.

از جمع بندی سخنان استفاده می شود استناد چنین عباراتی به عطار صحیح نیست. برای مفهوم عبارتی که به عطار استناد داده شده تفاسیری مختلفی بیان شده که به نظر می رسد این تفاسیر برخلاف ظاهر عبارت باشد. خشنودی و غضبی که با رفتار انسان برای خداوند ایجاد می شود بیشتر ناظر به هدایت و گمراهی بنده است که با عبودیت او که راهی به سعادت است خشنود و با گناه او که مسیری به سوی شقاوت و گمراهی و هلاکت است خشمکین می شود.

پی نوشت
1. ر ک: «چگونگی ارتباط صفات فعل با حوادث زمانی»، 2229؛ «فرق صفات ذات و صفات فعل»، 84409، برگرفته از سایت اسلام کوئیست، مدخل:  سخن عطار نیشابوری در وصف خدای متعال، https://b2n.ir/w42058.

عطار نیشابوری از بزرگ‌ترین شعرای صوفی ایرانی بشمار می‌رود. وی دارای دیوانی است که صرف نظر از غزل‌ها، حاوی چکیده اشعار او با مضامین دینی و از داستان‌ها و حکایت‌های حماسی برخوردار است. تذکرة الاولیاء از جمله آثار مشهور اوست که در بخشی از آن به گزارش هایی از زندگی صوفیان می پردازد. در یکی از عبارات به نقل از ابوبکر واسطی می گوید: «بیزارم از آن خدایی که به طاعت من از من خشنود شود ...»، این عبارت حاوی مطالب مختلفی بوده و برای آن تفاسیر مختلفی شده است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 4 =
*****