- جایگاه طبیعی و جغرافیایی ایران در میان کشورهای منطقه که همانند پلی خاکی میان آبهای گرم جنوب و دریاچه خزر گرفته است و همچنین وجود نقشه ایران در میانه راه ابریشم و دالان شرق به غرب یک فرصت استثنایی و بینظیر اقتصادی و تجاری برای کاهش وابستگی به نفت و رها شدن از تحریمهای سخت است که متأسفانه تاکنون به این نعمت خدادادی و ارزش ژئوپلیتیکی خاک ایران توجه چندانی صورت نگرفته است.
راهاندازی مسیرهای ریلی، جادهای و هوایی و ترانزیت کالا از طریق ایران، افزون بر کسب درآمد دلاری و جاری شدن ارز ارزان و بدون هزینه به خزانه کشور، میتواند راهبردی در جهت کاهش تنشهای منطقهای باشد و با تقویت دیپلماسی ترانزیتی با کشورهای همسایه، همبستگی و تعلق منطقهای بیشتری را در پی داشته باشد و در نهایت، با توسل به وابستگی اقتصادی کشورها به یکدیگر، اجازه داده نشود تا بازیگران فرا منطقهای به سادگی با امنیت کشورهای پیرامونی بازی کرده و آنها را به تنش با یکدیگر تحریک کنند.
ظرفیت ترانزیتی، فرصتی تاریخی بوده که به تندی در حال از دست رفتن است؛ چرا که کشورهای رقیب ایران به دنبال تعریف گذرگاههای جایگزین بوده و با دخالت آمریکا و تلاشهای پشت پرده دشمنان ایران، کشورمان در حال حذف شدن از این مسیرها ست، بهگونهای که متأسفانه در سال آخر دولت پیشین، شاهد کاهش 50 درصدی درآمد ترانزیتی بودهایم که با هدفگذاری کشورهایی همانند ترکیه برای تبدیلشدن به هاب ترانزیتی و بارانداز تخلیه و ترابری کالا، باید شاهد کاهش بیشتر درآمدها باشیم.
خوشبختانه دولت سیزدهم که نشان داده است در صدد تغییر اقتصاد سنتی و دور شدن از سیاستهای اقتصادی کلیشهای است، به مباحث نوپدید اقتصادی توجه کرده و به دنبال آن است تا از سرقت مسیر تجاری ایران توسط برخی رقبا جلوگیری کرده و با بهرهمندی از این ظرفیت، از بحرانهای ارزی و تحریمهای ناجوانمردانه خلاصی یابد.
هرچند طراحی مسیر موازی برای ترانزیت ایران از سوی برخی کشورها بهتنهایی عاملی برای بایکوت کردن ایران نیست و صرفه اقتصادی مسیر ایران با کاهش مدت زمان حمل کالا، از هیچ مسیر دیگری قابل تحقق نیست، ولی تلاشهای دیپلماتیک کشورهای رقیب به شدت افزایش یافته و دورنمای خوبی را برای ایران نشان نمیدهد؛ در این میان به ترفندهای ترکیه میتوان اشاره کرد.
رجب طیب اردوغان رئیسجمهور بلندپرواز ترکیه با تشکیل اتحادیه کشورهای ترکزبان، برگزیدن مسیرهای جدید بدون حضور ایران را بر سر میز این اتحادیه گذاشته و با پیشنهاد مسیر اتصال بندر ترکمن باشی در ترکمنستان به بندر باکو در آذربایجان و همچنین برقراری جاده ترانزیتی کشورهای افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه نشان داد که در پی دردسرآفرینی برای ایران بوده و در این راه جدی است.
آقای رئیسی با درک واقعی از این شرایط، در این مدت کوتاه، توانست مانع کنار گذاشتن ایران شده و با پایان بخشیدن به عملکرد نامناسب ترانزیتی دولت روحانی، زمینههای بسیار مناسبی را فراهم کند که در اين زمينه، میتوان به قرارداد عبور خط لوله گازی ترکمنستان به آذربایجان از طریق شمال کشور اشاره کرد که تغذیه گازی پنج استان، جايگزين درآمد آن شده است.
همچنین در طی چند روز گذشته کشور امارات، پیامهای امیدوارکنندهای را برای بهکارگیری مسیر دبی، تهران و آنکارا ارسال کرده و خواهان بهرهبرداری از مسیر ایران برای کاستن مدت زمان رسیدن کالا به ترکیه شده است که پیشتر از راه دریا انجام میشد.
این تحولات مثبت میتواند به جریانی ادامهدار از تمایل دیگر کشورها تبدیل شده و گنج پنهان ایران و پتانسیل عظیم کشور برای عبور کانتینرهای تجاری، اثر خود را بر اقتصاد کشور آشکار کند. واضح است تا تبدیل ایران به قطب عبور و مرور، راه چندانی نمانده است و تنها یک عزم ملی و تعامل جدی با کشورهای دیگر را میطلبد.
آقای رئیسی با درک واقعی از این شرایط در این مدت کوتاه از حضور خود توانست مانع کنار گذاشتن ایران شده و با پایان بخشیدن به عملکرد نامناسب ترانزیتی دولت روحانی، زمینههای بسیار مناسبی را فراهم کند