مدیریت سیاسی و اجتماعی امام علی علیه السلام

13:00 - 1400/09/20

بهترین الگوی مدیریتی برای حکومت داری اسلامی مدیریت حضرت علی (علیه السلام) است.

مدیریت سیاسی امام علی

مدیریت سیاسی و اجتماعی امام علی علیه السلام

از مهمترین ویژگی های حضرت علی (علیه السلام) آشنائی به مسائل کلان مدیریتی و برخورداری از کفایت و درایت سیاسی بوده است. برخلاف ادعای برخی از مخالفان که حضرت را فاقد کفایت سیاسی در امور حکومتی شمرده اند، اخبار نشان می دهد حضرت علی (علیه السلام) از تمام افراد زمان خودش در مسائل سیاسی و حکومتی کشور خبره تر و کارآمد تر بوده است. در ادامه برای روشن شدن تمام زوایای این موضوع آن را تحت چند عنوان مورد بررسی قرار می دهیم:

1. کفایت سیاسی امام علی (علیه السلام) در عصر پیامبر
امام علی (علیه السلام) از همان روز های آغاز رسالت پیامبر، با رصد دشمن، نقشه ها و فتنه های آنان، راه را برای ضربه زدن به اسلام و پیامبر به روی آنها بست. در اولین فراخوان خصوصی برای معرفی اسلام که از سوی پیامبر برای بنی هاشم ابلاغ شد، امیرالمومنین (علیه السلام) در آن مجلس در مقابل ابولهب طراح جبهه شرک و منکر رسالت پیامبر ایستاد و با تأیید راه و مکتب آن حضرت مهر باطلی بر نقشه های ابولهب زد.[1] ایمان امام علی (علیه السلام) در سن نوجوانی و حضور او در میدان سیاست سبب شد تا دشمن آن را زنگ خطری برای بنیان های فکری نظام قبیله ای خود بدانند، چرا که بنیان فکری جبهه کفر بر پایه فزونی سن و شیخ قبیله استوار بود و برای نوجوان ارزشی قائل نبودند، از این رو کینه و دشمنی نسبت به آن حضرت همانند پیامبر در دل دشمنان شکل گرفت.
آن حضرت در تمام دوران 13 ساله حضور خود در مکه از همراهی با پیامبر در مقابل دشمن دست برنداشت و توانست برای ترویج اندیشه توحیدی و مبارزه با بت پرستی قدم های اساسی بردارد. اوج این شجاعت، درایت و کفایت سیاسی را می توان در خوابیدن وی در بستر پیامبر که دشمن قصد ترور آن حضرت را داشتند مشاهده کرد.[2] این درایت و حضور به موقع در صحنه عمل، توانست ضربه مهلکی بر پیکره شرک و بت پرستی زده و نقشه آنها را خنثی کند.

پس از هجرت نیز با حضور در میادین سیاسی، نظامی، فرهنگی خدمات زیادی برای جهان اسلام و حکومت نوپای اسلامی به ارمغان آورد. رشادت های او در نبرد بدر، احد، تبوک، خندق و فتح مکه نمونه ای از درایت و کفایت نظامی و سیاسی اوست که توانست برگ برنده را به نفع سپاه اسلام به پایان رساند و راه را برای فتوح بزرگ تری برای پیامبر هموار کند چنان که در خندق با کشتن پهوان نامدار کفر «عمرو بن عبدود» سرنوشت جنگ را به نفع اسلام عوض نمود[3] و توانست بستر را برای شکل گیری یک تحول عظیم فراهم کند.

این تحول عظیم پس از حدیبیه شکل گرفت و پیامبر توانست از صلحی که بین مسلمانان و مشرکان به دست آمد نهایت بهره برداری را کرده و 182 نامه را برای حاکمان، رئسای قبایل، شیوخ، پادشاهان و امپراتوری رم و ایران ارسال و آنان را به اسلام دعوت کند.[4] انتشار اسلام به فرا مرزهای جغرافیایی عربستان و قدرت گرفتن حکومت نوپای اسلام و به حساب آوردن آن در مبادلات سیاسی دنیای آن روز بدون حضور حضرت علی (علیه السلام) کار بسیار دشواری بود.

در جنگ تبوک به سبب حساسیت بالای این نبرد با رومیان و فتنه احتمالی منافقان علیه حکومت اسلامی در مدینه، پیامبر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را به عنوان جانشین خود در مدینه گذاشت و سبب شد تا منافقان نتوانند در نبود رسول خدا (ص) با کمک قبایل بیابان نشین فتنه ای جدید را علیه دولت رسول خدا در مدینه شکل دهند.[5] انتخاب امام در سال دهم هجرت از سوی پیامبر به عنوان جانشین آن حضرت در امور سیاسی و اجتماعی نشان می دهد که پیامبر می دانست تنها فردی که می تواند جامعه اسلامی را به سوی سعادت و کمال هدایت و از اختلاف و فتنه جلوگیری کند حضرت علی (علیه السلام) است. 

2. کفایت سیاسی امام علی (علیه السلام) پس از پیامبر
پس از رحلت پیامبر عده ای از منافقان با توطئه ای که از قبل طراحی نموده بودند، توانستند با خلق فتنه ای جدید در سقیفه حضرت علی (علیه السلام) را از میدان سیاست کنار گذاشته و خود بر اریکه قدرت تکیه زدند. این غصب خلافت سبب نشد تا امام از میدان سیاست کنار رود بلکه از همان آغاز این توطئه به دفاع از حق خود پرداخت و توانست زوایای مختلفی از چهره نفاق گونه غاصبان را به جامعه عصر خود نشان دهند.[6]

امام در این مدت 25 ساله خلافت خلفا خدمات ارزنده ای انجام داد و توانست در میدان سیاست با حفظ وحدت جامعه اسلامی و مشاوه های به موقع به برخی خلفا جامعه را از دستبرد دشمنان خارجی حفظ کند. پس از قتل عثمان، به سبب درخواست های مکرر مردم حکومت را قبول کرد و توانست در مدت 4 سال و اندی حکومت داری به یکی از بهترین الگوهای حکومت‌داری اسلامی تبدیل شود. شایسته سالاری، مردم سالاری، مبارزه با کج‌فهمی، جهل و رفاه طلبی، مبارزه با انحرافات و بدعت‌ها و مبارزه با نابسامانی‌های اجتماعی بخشی از این مدیریت سیاسی - اجتماعی حضرت بوده است.

از جمع بندی سخنان نتیجه می شود که پس از پیامبر بالاترین مدیریت در امور سیاسی و اجتماعی متعلق به حضرت علی (علیه السلام) بوده است.

پی‌نوشت
1. الکامل، ج 2، ص 63.
2. بقره، 207.
3. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 50.
4. احمدی میانجی، مکاتیب النبی، ج 1 و 2.
5. تاریخ طبری، ج 3، ص 101 تا 103 و 108.

حضرت علی (علیه السلام) پس از خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) نخستین هسته جبهه اسلام است که به پیامبر ایمان آورد. او از آغاز رسالت تا زمان هجرت لحظه ای از پیامبر و اندیشه او دست برنداشت و توانست خدمات بزرگی را برای حفظ و ترویج اسلام انجام دهد. دشمن شناسی و آگاهی از فتنه های احتمالی دشمن وی را بلافاصله در صحنه توطئه حاضر نمود و با خوابیدن در بستر رسول خدا ترور جبهه کفر را نافرجام و توطئه آنها را خنثی ساخت. داده های تاریخی و روایی نشان می دهد پس از هجرت نیز حضرت بالاترین مدیریت را در امور سیاسی و اجتماعی داشته‌اند. حکومت داری حضرت نمونه ای کامل از بهترین مدیریت سیاسی آن حضرت است.

فایل ضمیمه: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****