سخت ترین مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها

پیامبر خدا در روایتی خطاب به دختر گرامی خویش می فرماید:«یا فاطمةُ إنّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِکِ و یَرضى لِرضاکِ؛[1] اى فاطمه خدا به سبب غضب تو غضبناک و با رضایت تو راضى مى شود.» از این رو سزاوار است ما مسلمانان نیز در تمام اعمال و رفتارهایمان رضای حضرت زهرا سلام الله علیها را در نظر بگیریم وبه حکم آیه مبارکه: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏؛[2] بگو من هیچ پاداشى ازشما بر رسالتم درخواست نمى کنم جز دوست داشتن نزدیکانم.» محبت حضرت را بجوییم. همچنین در روایت دیگر بیان شده است: «كَانَ احب النَّاس إِلَى رَسُول الله من النِّسَاء فَاطِمَة وَمن الرِّجَال عَلی؛[3] محبوب ترین زنان نزد رسول خدا فاطمه و محبوب ترین مردان نزد ایشان، علی بود.» از این رو سزاوار است که مسلمانان به پیروی از رسول خدا ایشان را به عنوان محبوب‌ترین شخص نزد خود قرار بدهند.

ولی افسوس که این حرمت ها حتی در مدت زمان اندکی بعد از رحلت رسول خدا حفظ نشدند و حریم ها شکسته شد. این بانوی نمونه و گرامی که سرور زنان دو عالم است در همان ایام عزاداری پدر گرامیشان، مورد اهانت همان مسلمانانی واقع شد که روزی برای خواستگاری از ایشان از یکدیگر سبقت می گرفتند.[4]

سخت ترین مظلومیت
چند بار به خانه امیرالمومنین علیه السلام یورش برده و جسارت های فراوانی به ساحت حضرت زهرا علیها السلام روا داشته شد. دری که جبرئیل برای ورود از آن، اذن می گرفت سوخته شد و فرزندی که پیامبر نام محسن بر او نهاده بود سقط شد، پهلو و دست حضرت زهرا سلام الله علیها زخمی شد و... از همه این ها سخت تر برای حضرت زهرا سلام لله علیها این بود که دست شوهرش(امام زمانش) را بسته و به زور به مسجد ببرند تا بیعت نماید و تهدید به مرگش نمایند.[5]

مسعودي گويد: دست علي عليه السلام را گرفتند و به زور خواستند با دست ابوبكر به نشانه بيعت اصطكاک دهند و علي عليه السلام مشت خود را فشرد و فاطمه سلام الله عليها نگران و متأثر از اين امر كه اين هواپرستان چرا چنين می كنند؟ و چرا توصيه های رسول خدا صلي الله عليه و آله را ناديده می گيرند؟[6]

دنبال حیدر می دوید
وقتی امیر المومنین علی علیه السلام را از منزل به اکراه و اجبار بیرون کشیدند حضرت فاطمه با آن مجروحیت هایی که داشت به دنبال حضرت رفت و فریاد کشید: پسر عموی مرا رها کنید، به خدایی که محمد را به حق مبعوث کرد اگر او را رها نکنید موهای خود را پریشان می کنم و پیراهن پدرم رسول خدا را بر سر می گذارم و نفرینتان می نمایم.

امیرالمومنین به سلمان فرمود: «سلمان! فاطمه را در یاب!» سلمان می گوید: به فاطمه سلام الله علیها گفتم: ای بانو و سرور من، خداوند پدرت رسول خدا را رحمتی برای کل جهانیان فرستاد، این ها را نفرین نفرما.

حضرت فرمود: ای سلمان، می خواهند علی را بکشند و من دیگر نمی توانم صبر نمایم. این حرف‌ها را رها کن تا نزد قبر پدرم بروم و آن ها را نفرین کنم.

سلمان می گوید عرض کردم: مرا علی فرستاده و امر کرده به خانه برگردید. فاطمه فرمود: حال که علی می گوید برمی گردم و صبر می کنم.[7]

این نکات ولایت پذیری حضرت را حتی در آن شرایط سخت روشن می نماید و به همه درس ولایت پذیری یاد می دهد.

این روایت، رویگردانی مسلمانان در فاصله اندکی بعد از رسول خدا از فرامین و دستورات قرآن و کلام پیامبر مبنی بر احترام و رعایت حق اهل بیتش را بیان می کند و این که چگونه در این مدت کم، حق اهل بیت پیامبر را غصب و ایشان را مورد اهانت قرار دادند.

پی نوشت
[1] معجم الکبیر، ج2، ص108.
[2] سوره شوری، آیه 23.
[3] سنن ترمذی، ج5، ص362.
[4] دانشنامه فاطمی، ج 1، ص129.
[5] بیت الاحزان، ص 67.
[6] اثبات الوصیه، ص 262.
[7] مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص 339.