هنر انیمیشن و پویانمایی تقریبا برای اولین بار توسط کارگردانی فرانسوی به نام جرج ملیس در فیلم (سفر به ماه) آنهم با تکنیک توقف ضبط دوربین و تغییر محتوای قاب تصویر و سپس ضبط دوباره آن و تکرار این روند که تقریبا همان تکنیک استاپ موشن (Stop Motion) در انیمیشن و پویانمایی است، انجام پذیرفت.
انیمیشن و یا همان پویانمایی، هنر جان بخشیدن به اشکال و تصاویر ثابت است. هنر انیمیشن و یا پویانمایی در تعریفی دیگر، یعنی تصاویر متحرک ضبط شده بر روی فریمهای به هم پیوسته و تفاوت و تمییز آن نسبت به فیلم، این است که هنرمند و خالق اثر بر تک تک فریمهای ضبط شده آن قابلیت دست بردن و تغییر داشته باشد. به بیانی دیگر انیمیشن و پویانمایی، مجموعهای از فریمهای پیوسته است که هنرمند، آنها را تک تک ایجاد کرده و توهم حرکت را در آن به وجود آورده است. با این تعریف میتوان فیلم زنده و انیمیشن و پویانمایی و یا حتی جلوههای ویژه بصری ایجاد شده بر روی فیلم زنده را از هم تفکیک کرد.
هنر انیمیشن و پویانمایی تقریبا برای اولین بار توسط کارگردانی فرانسوی به نام جرج ملیس در فیلم (سفر به ماه) آنهم با تکنیک توقف ضبط دوربین و تغییر محتوای قاب تصویر و سپس ضبط دوباره آن و تکرار این روند که تقریبا همان تکنیک استاپ موشن (Stop Motion) در انیمیشن و پویانمایی است، انجام پذیرفت.
در سال ۱۹۰۸ میلادی هنرمند دیگری از فرانسه به نام امیل کول با نقاشی کردن فریم به فریم تصاویر بروی کاغذ نقاشی و سپس عکس گرفتن از تک تک فریمها اثری دو دقیقهای با ۷۰۰ فریم تولید کرد به نام (Fantasmagorie) که کاراکتر های اصلی آن یک دلقک و مرد نجیب زادهای بودند. از آن زمان تا به امروز انیمیشن و پویانمایی راهی پر از فراز و نشیب را گذراند و دارای چندین مکتب گردید که مهمترین آنها مکتب زاگرب، مکتب دیزنی و مکتب انیمه و یا مانگا میباشد.
انیمیشن و پویانمایی در این مسیر طولانی با بسیاری از مسایل و مشکلات دست و پنجه نرم کرد که مهمترین آنها بحران اقتصادی دهه ۳۰ آمریکا بود و در آن برهه از زمان بسیاری از کمپانیهای فیلمسازی و انیمیشن و پویانمایی دچار ورشکستگی و تعطیلی گردیدند. از آن زمان تا به امروز صنعت انیمیشن و پویانمایی با روند رشد فناوری و تکنولوژی همسو بوده و پیشرفتهای بسیاری را داشته است.
در این روند رشد تکنیکهای انیمیشن و پویانمایی نیز افزایش داشته که مهمترین آنها با آمدن تکنولوژی کامپیوتری شکل گرفت از جمله تکنیکهای انیمیشن و پویانمایی کامپیوتری میتوان به انیمیشن ۳ بعدی(3D) و ۲بعدی وکتور(2d vactor)و جلوه های ویژه تصویری (Video Special Effects) اشاره کرد.
برای انیمیشن و پویانمایی کاربردهای گوناگونی را از قبیل: تیزرهای تبلیغاتی، برنامههای علمی آموزشی، جلوههای ویژه یا انیمیشن ترکیب شده با فیلم، ساخت انیمیشن برای سرگرمی کودکان و نوجوانان، ساخت محیطهای شبیه سازی شده واقعی، ساخت بازیهای کامپیوتری و ... بر شمرد.
در انیمیشن و یا پویانمایی با چند عنصر اصلی سر و کار داریم که به تعریف آنها میپردازیم. فریم و یا قاب تصویر به تک تصویری ثابت که توسط هنرمند و یا ابزار ، ایجاد شده که با پخش این فریم ها در پس هم تصویر متحرک دیده می شود.
کلید اصلی (key frame): اگر ما یک حرکت در انیمیشن و یا پویانمایی را به بخشهای کوچکتری تقسیم کنیم به فریم ابتدا و یا انتهای یک بخش آن حرکت، کلید اصلی آن حرکت گفته می شود برای مثال اگر در نظر داشته باشیم که دست یک کاراکتر را که به صورت مستقیم از بالا به پایین میآورد ، انیمیت کنیم دو کلید اصلی داریم.
اولی حالت و جایگاه دست در ابتدای حرکت و دومی حالت و جایگاه دست در انتهای حرکت اما اگر در بین این مسیر، بخواهد چیزی را بردارد، حرکت به سه بخش تقسیم میشود ابتدا حرکت سپس برداشتن جسم و در نهایت حرکت دست با جسم برداشته شده به سمت پایین که هر بخش کلیدهای اصلی خود را دارد. در نهایت میتوان اینطور بیان کرد که به نقاط عطف و کلیدی یک حرکت، فریم اصلی و یا key frame گفته میشود.
فریم میانی (between frame): به فریم مابین کلیدهای اصلی در یک حرکت، فریم میانی گفته می شود که محتوا و تعداد آن به نوع و سرعت حرکت بستگی دارد.
در انیمیشن و یا پویانمایی با پخش ۲۵ فریم در ثانیه برای فرمت پخش پال pal ایجاد توهم حرکت میشود بنابراین اگر یک حرکت پایین آوردن دست میخواهد یک ثانیه طول بکشد ما ۲ فریم اصلی و ۲۳ فریم میان در انیمیشن کامل یاfull frame Animation) ) داریم و اگر میخواهیم این حرکت سریعی باشد تعداد فریم کمتری به آن اختصاص میدهیم. این مبحث یعنی تخصیص تعداد فریم مناسب یکی از مهمترین مباحث در فیزیک انیمیشن و یا پویانمایی است. برای آشنایی بیشتر با فضای انیمیشن باید معرفی کوتاهی از تکنیک های انیمیشن داشته باشیم تا بتوانیم شناخت بهاری از این فضا داشته باشیم
انیمیشن و پویانمایی روی طلق (Cell Animation) :
روشی است که در آن طراحیها روی طلق اجرا و رنگ آمیزی میشوند و سپس روی زمینه یا "بک گراند” قرار میگیرند و معمولا دو فریم از هر تصویر فیلمبرداری میشود. تعداد فریمهای برای هر تصویر متناسب با موضوع و نوع حرکت، قابل تغییر است.
بزرگترین محدودیت در این تکنیک هزینه زیاد تهیه برگه های سل و عدم توانایی از استفاده دوباره آنها و همچنین محدودیت در تعداد سلهای روی هم قرار داده شده در حین فیلبرداری از آنهاست به طوری که اگر از تعداد بیشتر از حد مجاز روی هم برگههای سل استفاده گردد، تصویر به زردی میزند این محدودیت تعداد به کیفیت برگههای سل بستگی داشت که از ۴ تا ۱۰ لایه متغیر بود. برای مثال میتوان به فیلمهای والت دیزنی تا دهه ۴۰ میلادی اشاره کرد.
انیمیشن و پویانمایی روی کاغذ (Paper Animation) :
در این روش به دلیل عدم استفاده از طلق، زمینهها سادهتر انتخاب میشده و تمامی اجزای صحنه برای هر نقاشی مجددا کشیده میشود. از ویژگیهای مهم این روش یکی مواج بودن تصاویر و سادگی پس زمینه است. از ابزاری که در این روش به کار میرود، میتوان به مدادهای مختلف، راپید، قلم فرانسه، پاستل، آبرنگ، رنگ روغن و ... اشاره کرد. برای مثال میتوان به فیلم تداعی ساخته نورالدین زرین کلک اشاره کرد.
انیمیشن و پویانمایی بدون دوربین (Animation Without Camera) :
یکی از سادهترین و ارزانترین راههای ساخت فیلم انیمیشن ، شاید همین روش باشد. زیرا می توان با استفاده از نوار فیلم خام یا نور خورده، بدون استفاده از دوربین و مراحل لابراتوری، فیلم ساخت.
اگر فیلم خام را ظاهر کنیم و یا فیلم های قدیمی و مستعمل را با مقداری آب ژاول شستشو دهیم ، نوار شفا فی به دست می آید که می توانیم با ابزار مختلفی مثل مداد چرب، مرکب، رنگ روغن و یا وسایل دیگری ، روی هرفریم آن پی درپی طراحی کنیم که حاصل آن ، فیلم انیمیشن است، همچنین با ایجاد خراش روی فیلم می توان انیمیشن های خالص، زیبا و موثری را خلق کرد. برای اجرای این روش از فیلم ۱۶ میلیمتری می توان استفاده کرد ، ولی بهتراست برای تسهیل کار و گرفتن نتیجه بهتر از کادرهای بزرگتری مثل ۳۵ میلیمتری و یا حتی ۷۰ میلیمتری استفاده شود.
بهترین نمونه روش خراش روی فیلم، کار خانم “کارولین لیف” آنسی ۹۱ (Annecy91) را به خود اختصاص داد. همچنین می توان ” مک لارن”(Mc Laran) را که سالهای بسیاری از عمرش را صرف تجربه این روش نمود و دستاوردهای با ارزشی را خلق کرد، به عنوان ابداع کننده و توسعه دهنده این روش دانست.در این روش هنرمندان مختلف، حتی از ترکیبات شیمیایی مختلف که تاثیرات خاصی را روی فیلم می گذاشت برای زیبا شناسی این آثار انیمیشن و یا پویانمایی استفاده کرده اند.
انیمیشن و پویانمایی کات اوت (cut out) یا پویانمایی با بریده مقوا :
کاراکتر و یا کاراکترها با بریده مقوا ساخته و مفصل گذاری می شود و گاه به صورت کولاژ (Collage) یعنی با بریده مواد دیگری مانند پارچه، نخهای مختلف، کاموا، کاغذهای گوناگون روزنامه و یا عکس شکل میگیرد و زیر دوربین، فریم به فریم حرکت داده و فیلمبرداری میشود. لی لی حوضک ساخته وجیه الله فرد مقدم، از نمونههای خوب این روش به شمار میرود. این تکنیک به صورت کات اوت سایهای نیز اجرا میشود، با این ترتیب که اشکال لازم را از مقوای سیاه میسازند و از پشت به آن نور میتابانند. در این صورت بیننده میتواند تصویر را به صورت سایههای بسیار مشخص که حرکت میکنند، ببیند. در واقع میتوان سایه بازیهای خاور دور را سرچشمه این تکنیک دانست.
انیمیشن و پویانمایی سه بعدی :
این تکنیک با فیلمبرداری تک فریم از کاراکترهای عروسکی یا هر کاراکتر سه بعدی دیگر اجرا میشود. یعنی از هرحرکت عروسکهایی که مفصلهای فرم پذیری دارند، یک یا دو فریم فیلم گرفته میشود. این تکنیک گاهی نیز با احجام و اشیایی مانند میخ و چکش، چراغ مطالعه، مهرههای شطرنج و یا هر شی سه بعدی دیگری اجرا میشود. کلیمیشن (Claymation) نیز کار سه بعدی دیگری است. در گذشته کاراکترها و برخی از عناصر پس زمینه با گل ساخته و سپس حرکت داده میشدند. ولی امروزه با استفاده از خمیر مجمسهسازی و موم یا مواد مشابه دیگری ساخته و حرکت داده میشوند.
انیمیشن با عکس (Photo Animation) :
ازسوژه در حال حرکت، عکسهای پی در پی گرفته میشود و با انتخابی از آنها و تغییرات دیگر، دور عکسها بریده شده و سپس روی پس زمینه، که ممکن است عکس یا نقاشی باشد، قرار میگیرند و فیلمبرداری میشوند. گاه ممکن است به جای عکس، از فتوکپی استفاده شود. این شیوه نیز به علت تغییراتی که در عکس به وجود میآید، جذابیتی ویژه پیدا میکند، که میتوان با استفاده از مداد رنگی یا پاستل جلوههای گرافیکی ویژهای را خلق نمود، همچنین از فتوکپی رنگی هم میتوان استفاده کرد.
پیکسیلیشن ( زنده نمایی) (Pixilation):
در این روش، کاراکتر زنده، بازیگر نقش اصلی است و مقاطعی از حرکت کاراکتر انتخاب شده و چند کادر فیلمبرداری میشود. حاصل، حرکت منقطع بازیگر است که با سرعتهای متفاوت و متناسب موضوع فیلم، حالتی تازه و بدیع را القا میکند. به عنوان نمونه میتوان فیلم سیاه و سفید، ساخته سهراب شهید ثالث را نام برد.
پین اسکرین (تخته سنجاق)(Pin Screen):
برای اجرای این تکنیک، هزاران سوزن در یک صفحه جاسازی شده و با تغییر ارتفاع این سوزنها و نیز نور پردازی از یک زاویه بخصوص، تصاویری به وجود میآید که حاصل انعکاس نور بر مقطع سوزنها میباشد. در این روش انیماتورها در پشت و جلو صفحه عمودی (pin Screen) قرار میگیرند و سوزنها را به حرکت در میآورند. برای مثال میتوان به فیلم زیبایی ناب، کار مشترک الکساندر الکسیف(Alexander Alexeieff) و کلر پارکر (Claire Parker) ، که ابداع کننده این تکنیک بودهاند، اشاره نمود.
انیمیشن و پویانمایی زیر دوربین (Under Camera Animation) :
در این روش یک صفحه شیشهای را که از زیر نور پردازی شده، انتخاب میکنند ، و روی آن اجسام ریزی مثل ماسه، خردههای چوب، خردههای چای، منجوق و یا مواد ریز دیگری ریخته و به آن شکل میدهند. سپس با تغییر تدریجی و مرحلهای تصاویر و فیلمبرداری فریم به فریم از آنها فیلم انیمیشن میسازند. ویژگی این روش در این است که اکثر کارهای طراحی یا نقاشی، زیر دوربین و به هنگام فیلمبرداری تک فریم انجام میشود و چون تغییرات فی البداهه هستند، تصاویر زیبایی تشکیل میدهند که حس بیشتری را از فضای فیلم به بیننده منتقل میسازند. مثل فیلم، خیابان (Street) ساخته کارولین لیف (Carolin Leaf).
روتوسکپی (Rotoscopy ) :
ابتدا فیلمی از کاراکترهای زنده تهیه میشود، سپس با الگو قراردادن حرکت کاراکترها در فیلم، طراحیهای جدید تهیه شده و فیلمبرداری میشوند که البته تکنیکی است که در خدمت بعضی از روشهای فوق میتواند قرار گیرد. استفاده از روش روتوسکپی را در غالب فیلمهای به یاد ماندنی کمپانی والت دیزنی میتوان دید.
داینامیشن (Dinamation):
در این تروکاژ با استفاده از روش نمایش از پشت، صحنههای عروسکی، با طبیعت و تصاویر واقعی از موجودات زنده پیوند زده میشوند و دنیای خیالی با دنیای واقعی درهم میآمیزند. ابتدا هنرپیشهها به کمک تخیل و دکوپاژ دقیقی که کارگردان بر مبنای سناریو در دست دارد ، با موجودات خیالی که وجود خارجی ندارند، حرف میزنند و یا به ایفای نقش میپردازند. مثلا با یک اسکلت فرضی هشت دست که به وسیله شمشیری میجنگند. کلمه داینامیشن همواره نام ری هاری هاوزن (Ray Harry Hausen) را تداعی میکند. وی فیلمهای متعددی با این روش ساخته است که هفتمین سفر سندباد یکی از نمونه های خوب این روش است.
انیمیشن و پویانمایی کامپیوتری (Computer Animation ) :
در این روش طراحی های بین دو کلید، ایجاد بافت، پرسپکتی، رنگ، زاویه دید، جهت گردش و سیکلهای حرکتی به وسیله کامپیوتر انجام و کامل میشود، با این ترتیب که اطلاعات لازم به کامپیوتر داده، و حرکات مورد نظر برنامهریزی میشود و بقیه کارها با کامپیوتر است.
دیاگرام انیمیشن (Diagram Animation) :
در این روش از همه امکانات انیمیشن استفاده نمیشود، بلکه فقط از شکلهای ساده، خطوط و یا فلشها برای نشان دادن بعضی از موضوعات بسیار ساده استفاده میشودکه غالبا کاربرد آموزشی دارند. با آرزوی موفقیت و پیروزی برای شما مخاطبین و همراهان گرامی تا نوشته و آموزشی دیگر، روزگار خوش و بدرود.
هنر انیمیشن و پویانمایی تقریبا برای اولین بار توسط کارگردانی فرانسوی به نام جرج ملیس در فیلم (سفر به ماه) آنهم با تکنیک توقف ضبط دوربین و تغییر محتوای قاب تصویر و سپس ضبط دوباره آن و تکرار این روند که تقریبا همان تکنیک استاپ موشن (Stop Motion) در انیمیشن و پویانمایی است، انجام پذیرفت.
در سال ۱۹۰۸ میلادی هنرمند دیگری از فرانسه به نام امیل کول با نقاشی کردن فریم به فریم تصاویر بروی کاغذ نقاشی و سپس عکس گرفتن از تک تک فریمها اثری دو دقیقهای با ۷۰۰ فریم تولید کرد به نام (Fantasmagorie) که کاراکتر های اصلی آن یک دلقک و مرد نجیب زادهای بودند. از آن زمان تا به امروز انیمیشن و پویانمایی راهی پر از فراز و نشیب را گذراند و دارای چندین مکتب گردید که مهمترین آنها مکتب زاگرب، مکتب دیزنی و مکتب انیمه و یا مانگا میباشد.