آشنایی با زبان قرآن، انسان را از هر گونه انحرافی در ترجمه و فهم مفاهیم قرآن حفظ میکند.
قرآن کریم به زبان قوم پیامبر نازل شده است[1] و چون رسول خاتم، پیامبر برای تمام جهانیان است،[2] پس باید زبان قومش نیز تناسب با زبان قرآن کریم باشد. با توجه به آیات متعدد قرآن کریم، از جمله آیه فطرت، زبان قوم پیامبر همان زبان فطرت همه انسانهاست؛ پس قرآن کریم با زبان فطرت انسانها سخن میگوید.
تطابق زبان قرآن با فطرت
موافق آنچه روانشناسان تصریح کردهاند،[3] دستورات قرآن کریم، مطابق فطرت بوده و با سرشت همه انسانها سازگاری دارد؛ زیرا قرآن کریم دین را فطری دانسته و به همین خاطر مجموعه قوانین دین را مطابق با فطرت و سرشت آدمی معرفی کرده است.[4]
بنابر این مجموعه قوانین و دستورات دین، بر پایه فطرت و سرشت انسانها استوار شده است که انسان را به توحید و دوری از شرک هدایت میکند.[5]
به هر حال باید زبان قوم پیامبر نیز رعایت شود، به همین خاطر خداوند متعال پیامبر را در بین عربها فرستاد و زبان قرآن را عربی قرار داده، آن را زبان فطرت انسانها معرفی کرد؛ زیرا عربی بودن قرآن باعث فعال شدن قوه عقل انسانها خواهد شد.[6]
نقشه واحد برای همه انسان ها
قرار دادن سرشت انسان و حتی آفرینش جهان، بر پایه فطرت، برای ایجاد یک نقشه واحد با ساختاری عظیم است که انسانها با پذیرش اسلام و عمل کردن بر اساس دستورات دین، این ساختار را کامل میکنند.
اینجاست که چینش دستورات بر اساس فطرت بیشتر معلوم میشود. پس زبان قرآن، همان زبان فطرت و برآمده از جان و جوهر انسان است که تک تک افراد بشر را به صورت مساوي مورد خطاب خود قرار داده است.
توصیه ای به افراد نا آگاه
یک. به هر حال هر جامعهای نیاز به قانون دارد و گرنه دچار هرج و مرج میشود و چه قانونی بهتر از قانونی که آفریدگار جهان قرار داده است که موافق فطرت همه انسانهاست.
دو. وجود خداوند هرگز توهمی نیست؛ زیرا وی کسی است که جهان هستی، انسان، عقل، فطرت و... را آفریده است. انکار خدا مساوی است با انکار عقل؛ زیرا مانند کسی که بگوید خانهای بدون سازنده به وجود آمده است!
سه. در حال حاضر، قتل و غارتها و هرج و مرجهای جامعه، نتیجه عمل نکردن بر اساس قوانین الهی است؛ زیرا هر جا مقداری از قوانین عمل شد، به اعتراف همه روشنفکران هرج و مرج و غارت کمتر بوده است.
چهار. برای فهم و درک هر کتابی، باید تمام مجموعه کتاب را کنار هم دید، مانند یک سخنرانی که از ابتدا تا انتها را با هم نگاه کرده و نظر میدهند نه اینکه یک جمله از آن را بگیرند و اشکال کنند.
پنج. زبان قرآن کریم به شکلی است که در هر زمانی قابل فهم است، به همین خاطر به کار بردن کلماتی مانند کنیزک و... که با برخی از ذهنها انس ندارد باید به زبان روز برگردانده شود.
شش. دین به صورت عام، تمام نیازهای بشر را پاسخ داده است به همین خاطر حقوقی که اسلام برای زن قائل است هیچ دینی قائل نیست! و همین باعث شده است که این دین مورد تهاجم شدید افراد معاند قرار گیرد.
هفت. گره زدن مشکلات اقتصادی و... به دین و اسلام، کاری بس جاهلانه و در نهایت بی انصافی است؛ زیرا بسیاری از مشکلات، از سوی دیندانانی است که با دین در ستیزند.
نتیجه اینکه: به یقین دنیای امروز، هنوز به ابعاد مختلف قرآن کریم پی نبرده است تا زبان فطرت او را گویا کند، به همین خاطر برخی به ظاهر آیات و برخی مغرضانه به گوشهای از ترجمه آیهای استناد کرده و آن را با دنیای امروز ناسازگار میدانند؛ در حالیکه برای فهم آیات قرآن کریم باید از زبان قرآن استفاده کرد.
پی نوشت
[1]. سوره ابراهیم، آیه4.
[2]. سوره انبیاء، آیه107؛ سوره سبا، آیه28.
[3]. مقاله فطری بودن زبان قرآن، خوش منش، ص90.
[4]. سوره روم، آیه30.
[5]. سوره یونس، آیه105.
[6]. سوره یوسف آیه2.
قرآن کریم با زبان فطرت و سرشت درونی همه انسانها، سخن می گوید، بنابر این کسی که با زبان فطرت آشنا باشد منحرف نمی شود؛ زیرا تمام دستورات و قوانین دین مطابق سرشت و فطرت انسانها مهندسی شده است.
دنیای امروز، با دور ماندن از آموزههای الهی، خود را در گرداب فساد غرق کرده است ولی گاه با بیدار شدن فطرت خداجوی برخی، باعث نجاتشان میشود. برای نجات دنیای امروز باید زبان قرآن را خوب فهمید.