یکی از مهم‌ترین اولویت‌های جهاد تبیین در حال حاضر، روایت درست تاریخ فاطمیه بدون جنجال و با زبانی ملایم برای تمام مسلمانان جهان است.
اگر چه وقتی حادثه‌ای در تاریخ رخ می‌دهد دیگر قابل تغییر نیست؛ اما تحریف آن امکان‌پذیر است و می‌توان نحوه‌ی ظهور و بروز آن را تغییر داد.
حوادث مهم گذشته همواره در بینش و فرهنگ مردم جامعه‌ی کنونی حضور دارد و در حرکات و رفتارهای آنان موثر است.
از همین رو هر مکتب و تفکری براساس بینشی که دارد، تاریخ را به دلخواه خود روایت می‌کند تا رفتار جامعه را بر اساس باور‌ها و خواسته‌های خود جهت‌دهی کند.
استفاده‌ی باطل از تاریخ برای آمیختگی با حق
باطل هیچ‌گاه خودش را به طور کامل نمایان نمی‌کند. زمانی یک امت در شناخت مسیر حق دچار اشتباه می‌شود که باطل، عناصری از حق را به نفع خود مصادره می‌کند.
امام علی(علیه‌السلام) در این باره می‌فرمایند: «اگر باطل با حق مخلوط نمی‌شد، بر طالبان حق پوشیده نمی‌ماند و اگر حق از باطل جدا و خالص می‌گشت زبان دشمنان قطع می‌گردید.»[۱]
یکی از مناسب‌ترین بسترهایی که باطل برای آمیختگی با حق از آن بهره می‌برد، تاریخ است. تحریف‌پذیری و توان دستکاری تاریخ، حربه‌ای قوی در دستان عناصر باطل قرار می‌دهد تا به شکل و قالب حق درآیند.
در حادثه کربلا اگر تبیین‌ها و روشنگری‌های حضرت زینب و امام سجاد(علیهماالسلام) نبود دشمن تاریخ را به گونه‌ی دلخواه خودش روایت کرده؛ و جای ظالم و مظلوم عوض می‌شد.
مقام معظم رهبری در سخنان اخیر خود در این باره می‌فرمایند: «[حضرت زینب] نگذاشت و فرصت نداد که روایت دشمن از حادثه غلبه پیدا کند؛ کاری کرد که روایت او بر افکار عمومی غلبه پیدا کند. حالا تا امروز روایت زینب کبری(سلام الله علیها) از حادثه‌ی عاشورا در تاریخ مانده [است].»[۲]
فاطمیه؛ حقیقتی که به درستی روایت نکردیم
متاسفانه یکی از حوادث مهم تاریخی که به درستی روایت نشده، اتفاقات پس از شهادت رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. محکم‌ترین و جنایت‌آمیزترین ضربه بر پیکر اسلام در همین ایام رخ داد. در مدت اندکی پس از شهادت پیامبر، جریان ولایت از مسیر حقیقی خود خارج و به دست نااهلان سپرده شد.
دشمنان اسلام در آن زمان دو کار عمده انجام دادند: نخست خلافت و جانشینی حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به ناحق بر عهده گرفتند و در مرحله بعد خود را به عنوان جانشینان واقعی پیامبر معرفی کردند.
مهم‌ترین و سرسخت‌ترین معترض غصب خلافت، حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) بود. مخالفت‌های پاره‌ی تن پیامبر، لکه ننگ و رسوایی بزرگی برای سران وقت جامعه اسلامی به شمار می‌رفت.
از همین رو بعد از حمله‌ور شدن به خانه‌ی صدیقه طاهره و به شهادت رساندن حضرت، حقیقت تاریخ را نیز تحریف کردند. به گونه‌ای تاریخ را نوشتند و روایت کردند که گویی اینان دوست و محب حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) بوده اند و هیچ اعتراضی از سوی حضرت زهرا علیه آنان نبوده است.
در اذهان غالب مسلمانان و افراد جامعه، چنین القاء کردند که دختر گرامی پیامبر و برترینِ زنان عالم به مرگ طبیعی فوت کرده است. به مرور این روایت غلط و اشتباه به عنوان یک اصل مسلم تاریخی، مورد قبول بیشتر مسلمانان قرار گرفت.
تاریخ فاطمیه؛ اولویت نخست جهاد تبیین
بدون شک اگر در همان سال‌های اولیه پس از شهادت پیامبر و غصب خلافت، جلوی روایت اشتباه و غلط تاریخ گرفته می‌شد و بزرگان جامعه همچون طلحه و زیبر پایشان نمی‌لغزید، اکنون وضعیت به گونه‌ای دیگر بود.
امروزه و با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه مناسبی برای تبیین تاریخ و تصحیح روایت اشتباه تاریخ فاطمیه فراهم شده است. توجه و تمرکز بر فاطمیه و معرفی حقایق آن به دور از جنجال و توهین، آن گونه که سیره اهل بیت بوده، وظیفه‌ای مهم بر دوش شیعیان به شمار می‌رود.
مهم‌ترین و محکم‌ترین حادثه‌ی تاریخی که امروز می‌تواند سند حقانیت شیعه و ولایت اهل بیت(علیهم‌السلام) قرار بگیرد، توضیح و تبیین فاطمیه است.
اگر شیعه بتواند با تبیین درست و مطابق با اصول اخلاقی، تاریخ را آن گونه که بوده روایت کند، معارف و آموزه‌های اهل بیت به جایگاه واقعی خود در جامعه‌ی اسلام می‌رسند و بیشتر مسلمانان دوباره در مسیر اصلی ولایت قرار خواهند گرفت.
پی‌نوشت
[۱] کافی(چاپ‌دارالحدیث)، ج۱، ص۱۳۵.
[۲] سخنان مقام معظم رهبری در جمع پرستاران به مناسبت روز پرستار به تاریخ ۲۱ / ۰۹/ ۱۴۰۰.
دشمنان اهل بیت(علیهم‌السلام) علاوه بر انحراف جریان ولایت از مسیر اصلی آن، تاریخ را به گونه‌ای روایت کردند که بیشتر مسلمانان روایت آن‌ها را به عنوان حقیقت تاریخ پنداشته‌اند. یکی از وظایف شیعه در این زمان، تبیین و روایت درست تاریخ فاطمیه و اتفاقات بعد از شهادت پیامبر است.