از منظر قرآن کریم به همراه داشتن عوامل مختلفی ازجمله تقویت ایمان، داشتن ذکر و یاد خدا بودن، رعایت تقوای الهی و توجه به مسأله دعا و نیایش میتواند تقویت بینایی و نورانیت دل و درون و رهایی از غفلت و انحراف را به همراه داشته باشد تا انسان از رحمت و هدایت و سعادت ابدی برخوردار گردد.
بصیرت اساس زندگی انسانها و نوری است که موجب شناخت مسیر حق میگردد تا انسانها با پیمودن آن، به قرب الهی و کامیابی و سعادت هر دو جهان نائل شوند و ارزش و عظمت انسانی خودشان را پیدا کنند و هرگز در سختیها و فتنهها راه را گم نکنند. به خصوص این که در روایات، تعابیر فوقالعادهای درباره بصیرت و بینش درونی وارد شده است. به عنوان نمونه، حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودهاند: «لَيْسَ الْاَعْمَي مَنْ يَعْمَي بَصَرُهُ اِنَّمَا الْاَعْمَي مَنْ تَعْمَي بَصِيرَتُهُ؛[1] كور آن نيست كه چشم او كور است، كور آن است كه بصيرت او كورباشد.»
از منظر قرآن کریم نیز سعادت و خوشبختی انسان در گرو بصیرت اوست و بینای واقعی کسی است که دارای بصیرت درونی باشد؛ در غیر این صورت کوری بیش نیست. ازاینرو در این کوتاهنوشت تلاش داریم به برخی از شاخصه هایی که در بصیرت بخشی و بصیرت افزایی نقش دارند اشاره نماییم.
بصیرت افزایی و بصیرت بخشی در چهار سکانس
1-ایمان
ایمان یکی از عوامل مهم و اساسیِ بصیرتبخش به شمار میآید؛ آن هم ایمانی که خالص و از روی شناخت باشد. اگر کسی از این لطف سعادتبخش الهی بهرهمند باشد، درجه و مرتبهای از بصیرت را میتوان در او جستجو کرد و هر چه کمال ایمانش افزوده شود به درجه و نورانیت دلش نیز افزوده گشته و از بصیرت والایی برخوردار خواهد شد.
قرآن کریم در این باره میفرماید: «وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي هَذَا بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛[2] هنگامی که (در نزول وحی تاخیر افتد، و) آیهای برای آنان نیاوری، میگویند: «چرا خودت (از پیش خود) آن را برنگزیدی؟!» بگو: «من تنها از چیزی پیروی میکنم که بر من وحی میشود؛ این وسیله بینایی از طرف پروردگارتان و مایه هدایت و رحمت است برای جمعیّتی که ایمان میآورند.» در این آیه وحی را «بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ» قلمداد میشود. یعنی این بصائر آسمانی برای کسانی بصیرت میبخشد که اهل ایمان باشند و اگر کسی اهل ایمان نباشد آیات بصیرت آفرین برایش روشنی دل به ارمغان نمیآورد.
2- ذکر و یاد خدا
ذکر و یاد خداوند متعال، عامل دیگری است که تقویت بینایی دل و درون را به همراه دارد. شاهد بر این ادعا آیه ذیل میباشد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ؛[3] پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میگردند.»
اهل تقوا در مواجهه با تحرکات و وسوسههای شیطانی، خدا را به یاد آورده و در برخورد با گناهان ترمز کرده و هوشیار میشوند. در واقع ذکر و یاد الهی سبب بصیرتشان شده و به خواستههای شیطانی پشت میکنند. وسوسههای نفس و شیطان همانند میکروبهای بیماریزا است، که در همه وجود دارند، ولی به دنبال بنیههای ضعیف و جسمهای ناتوان میگردند، تا در آن جا نفوذ کنند اما آن ها که بنیهی سالم و نیرومند و قوی دارند، این میکروبها را از خود دفع میکنند. در حقیقت، وسوسههای شیطانی پرده بر دید باطنی انسان میافکند، آن چنان که راه را از چاه و دوست را از دشمن و نیک را از بد نمیشناسد، ولی یاد خدا به انسان بینایی و روشنایی میبخشد و قدرت شناخت واقعیتها به او میدهد، شناختی که نتیجهاش نجات از چنگال وسوسهها است.
3- تقوا
تقوا عامل مهم و اساسی در بصیرتبخشی و بصیرتافزایی اهل ایمان به شمار میآید. برای تبیین موضوع از آیات نورانی قرآن استمداد میطلبیم: «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ؛[4] و از خدا بترسید و خداوند هم به شما تعلیم مصالح امور میکند.» تقوا و پرهیزکاری اثر عمیقی در آگاهی و روشنبینی و فزونی علم و دانش دارد. هنگامی که قلب انسان به وسیله تقوا صیقل یابد، همچون آیینه حقایق را درمییابد و منعکس مینماید.
صفات زشت و اعمال ناپاک، حجابهایی بر فکر انسانمیاندازد و به او اجازه نمیدهد چهره حقیقت را آن چنان که هست ببیند. هنگامی که به وسیله تقوا حجابها کنار رفت، چهره حق آشکار میشود. وقتی که نور تقوا پیدا شد، راه از چاه تمییز داده میشود و انسان کمتر گرفتار میشود و اگر گرفتار شد در روشنی تقوا، بهتر روزنهی بیرون رفتن را پیدا میکند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا؛[5] ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، برای شما وسیلهای جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمیدهد.»
بنابراین اگر اهل ایمان تقوای الهی را رعایت کنند و به خاطر دستورات الهی از گناهان پرهیز نمایند، از طرف خداوند فرقان به آنان داده میشود که به وسیله آن قلبشان منور شده و قدرت آگاهی و تشخیص حق از باطل را خواهند داشت.
4- دعا و نیایش
دعا نیز زمینهساز و سبب بصیرتافزایی است. بر اهل توحید ضرورت دارد دائماً آگاهی و بصیرت خودشان را به روزرسانی کنند، تا در دام شیاطین و غفلتها گرفتار نشوند و این، به وسیله دعا میسر میگردد. امام سجاد علیه السلام در یکی از دعاهایش، ضمن ترسیم وسوسهها و نفوذهای شیطان، راه نجات از تسلط او را، قرار گرفتن در سایه قدرت الهی و کثرت دعا معرفی فرموده است: «اللَّهُمَّ فَاقْهَرْ سُلْطَانَهُ عَنَّا بِسُلْطَانِک حَتَّی تَحْبِسَهُ عَنَّا بِکثْرَةِ الدُّعَاءِ لَک فَنُصْبِحَ مِنْ کیدِهِ فِی الْمَعْصُومِینَ بِک؛[6] خداوندا زبردستی او را به زبردستی خودت از ما دور کن، تا به سبب کثرت دعایمان او را از ما بازداری، تا در پناهت از نیرنگ او در طایفه بیگناهان قرار گیریم.»
بنابراین دعای فراوان، سدّ راه وسوسههای شیطانی بوده و باعث نورانیت دل و رهایی از غفلت و انحراف خواهد بود. قرآن کریم نیز از زبان راسخون در علم و اندیشمندان با ایمان، این گونه بیان میدارد: «رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ؛[7] پروردگارا! دلهایمان را، بعد از آن که ما را هدایت کردی، (از راه حق) منحرف مگردان! و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش، زیرا تو بخشندهای!»
راسخون در علم از خداوند متعال طلب میکنند که دلهایشان را از راه حق منحرف نگرداند. از این معلوم میشود که حتی اندیشمندان والا مرتبه نیز در خطر انحراف هستند و کسانی که صاحبان قلبهای روشنبین و با بصیرت بودند، از غفلت دل و کور شدن آن نگران هستند و برای غلبه بر این نگرانی، با جان و دل به درگاه پروردگارشان استغاثه میکنند که مواظب دلهای آنان باشد تا مبادا از راه حقّ گمراه شوند.
پینوشت
[1]. میزان الحکمه، ج1، ص558.
[2]. سوره اعراف: آیه 203.
[3]. سوره اعراف: آیه 201.
[4]. سوره بقره: آیه 282.
[5]. سوره انفال: آیه 29.
[6]. صحیفه سجادیه، دعای25، ص141.
[7]. سوره آل عمران: آیه 8.
بصیرت همان شعور درونی مرموز و ادراک باطنی در وجود انسان است که قدرت تشخیص نیک و بد و حق و باطل را به او میدهد. بنابراین شخص را به پیروی از حق و دوری از باطل فرا خوانده و او را به آیندهنگری رهنمون ساخته و در ابعاد اعتقادی، اخلاقی و سیاسی ... او نمود پیدا میکند.