زنی که هفت سال آب و غذا نخورد

فاطمه زهرا سلام الله علیها بانوی نمونه جهان اسلام، الگوی بسیار مناسبی برای دختران و مادران و حتی پسران و مردان جامعه هستند، در تاریخ به  افراد زیادی برخورد می‌کنیم که تحت تعلیمات آن بانوی نمونه به درجات بالای انسانی رسیدن، امّ ایمن یکی از زن‌هایی هستن که با تبعیّت از حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها، نزد خداوند به مقامات عالی رسیدن و بارها مورد لطف خدای مهربون قرار گرفتن. امروز یکی از الطاف خدا به ایشون  رو تعریف می‌کنم.
 توی شهری که پیامبر خدا اونجا بود، یه زن مهربونی زندگی می‌کرد. مدینه جای بسیار خوبی برای اُمِّ اَیمَن بود، اون که دوست‌دار دخترعزیز پیامبر خدا حضرت فاطمه زهرا(عليهاالسلام) بود، همیشه سعی می‌کرد توی سختی‌ها کنار فاطمه(عليهاالسلام) باشه. آخه نمی‌خواست که حضرت زهرا، جای خالی مادرش حضرت خدیجه که در سه سالگی  از دنیا رفته بود رو احساس کنه و غصّه بخوره. امّا وقتی پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) از دنیا رفت، اتفاقات خیلی بدی افتاد. اتفاق‌هایی که باعث شد زندگی توی مدینه، برای امّ‌ایمن غیر قابل تحمّل بشه.
وقتی که حضرت زهرا(عليهاالسلام) از غصّه از دست دادن پدر به شدت ناراحت بود، یه عدّه‌ به زور خودشون رو جانشین اون‌حضرت معرّفی کردن. اونا با ترسوندن و فریب مردم، مسلمون‌ها رو از حضرت علی(عليه السلام) دور کردند. از همون روزهای اوّل، چندبار به خونه حضرت علی(عليه السلام) که با اون‌ها مخالفت می‌کرد، حمله کردن. آخرش هم خونه‌ی اون‌ها رو  محاصره کردن و اونجا رو به آتیش کشیدن. حضرت زهرا(عليهاالسلام) برای حمایت از امام خودشون  پشت در اومدن، وقتی‌که در خونه نیمه باز بود و می‌سوخت، با دشمنان حضرت علی (عليه السلام) و مسلمون‌هایی که تماشا گر این همه ظلم بودن، صحبت ‌کردن. سفارش‌های پیامبر(صلی الله علیه و آله) رو یادشون آوردن، از مردم خواستند که از جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله)، یعنی حضرت علی(عليه السلام) طرفداری کنن، اما مسلمون‌ها با اینکه روز عید غدیر قول یاری اون حضرت رو داده بودن، هیچ‌کاری نکردن. اون روز یه اتّفاق درد ناک دیگه‌ای هم افتاد.
بزرگترین دشمن حضرت علی(عليه السلام) وقتی دید دختر پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) و تنها یاور امام علی(عليه السلام)  پشت در ایستاده، حمله کرد وبا لگد طوری به  درکوبید که حضرت فاطمه (عليهاالسلام) بین در و دیوار قرار گرفت وبه شدّت مجروح و بیهوش شد. ماجرا همین جا تموم نشد، فاطمه زهرا(عليه السلام) باردار بودند، نام فرزندشون رو محسن گذاشته بودند، محسن که سه ماه دیگه باید به دنیا می‌اومد، توی شکم مادر کشته و شهید شد. براثر این همه ظلم و جنایت حضرت زهرا(عليهاالسلام) به شدّت مریض شدن و دو سه ماه بعد در سنّ هیجده سالگی، شهید شدن.(1)
امّ اَیمن كه نمى‌تونست جاى فاطمه (عليهاالسلام) رو خالى ببينه، قسم خورد كه دیگه توی مدينه زندگی نکنه، برای همین به سمت مکّه حركت كرد.  بين راه گرم بیابان، آبی که همراهش بود، تموم شد.  سرش رو به سوى آسمان بلند كرد و گفت: خدایا من خادم فاطمه (عليهاالسلام) هستم، بعد از چند لحظه، ظرف آبی از آسمان پایین اومد و از اون آب گوارا خورد، تشنگی و گرسنگی او چنان بر طرف شد که تا هفت سال نه آب خورد و نه غذا. (2).
اگه کسی واقعا حضرت زهرا رو الگوی خودش قرار بده و تمام کارهای توی زندگیش رو برای خدا انجام بده، خدا هم آرزوهاش رو برآورده می‌کنه.
.........................................

1. برگرفته از اثبات الوصیة، مسعودی، (چاپ بیروت) ص153 و در برخی چاپ‌ها ص 23 ـ 24 

2. بحارج 43/ص28