شکرگزاری مفهومی است که در کنار تلاش انسان، موجب برکات الهی میشود.
شبهه: برای مرگِ افرادی که در همین امروز بر اثر شدت گرسنگی، دچار مرگ دردناکی شده اند، باید خدا را مقصر دانست؛ برخی برای خوردن غذا میگویند «الهی شکر»؛ تشکر از خدا برای غذایی که میخوریم، این مفهوم را میرساند که خداوند تصمیم میگیرد، چه کسی غذا بخورد و چه کسی نخورد، پس دلیل مرگ این افراد، خداوند است؛ زیرا او اجازه رسیدن غذا به آنها را نداده است.
در پاسخ میگوئیم:
در ابتدا باید پرسید که آیا گرسنگیِ بندگان را میتوان به خدا نسبت داد؟
از لحاظ عقلی بدیهی است که هر انسانی باید برای تهیه نیازهای اولیه خود مانند خوراک، پوشاک و مسکن، اقدامات اولیهای را انجام دهد تا خود را از خطرهای جانی و ... حفظ کند.
در واقع خداوند در هنگام آفریدنِ مخلوقات، برای انسان و سایر موجودات عقل و غریزه قرار داده است. ادامه بقاء برای آنها با تلاششان به جهت رفع نیازهای غذایی و ... میسر خواهد بود.
خداوند رزاق است و روزی هرکس را برای وی مقدَّر کرده است؛ خداوند در قرآن کریم انسان را در خوردن و آشامیدن آزاد قرار داده است تا خود از هر آن چه برای او حلال نموده است بهره بگیرد و تنها در مواردِ حرام و زیادهروی، از نظر شرع برای او ممنوعیت ایجاد کرده است: «وَ كُلُوا وَاشْرَبُوا وَ لَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛[1] و بخوريد و بياشاميد و[لى] زيادهروى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمىدارد» پس انسان برای استفاده از نعمتهای حلال مانعی از سمت خدا ندارد؛ با وجود چنین کرامت و بخششی به انسان در کنار قدرت انتخاب و اختیار وی، اگررزق و روزی او کم بود باید به دنبال مانع بود و نمیتوان گرسنگی را به خدا نسبت داد.
جایگاه تلاش
علاوه بر غریزه، مواردی در سرشت انسان نهادینه شده است که انسان قابلیت دارد که با اختیار خود، بسیاری از نیازهایش را رفع کند؛ به گفته قرآن کریم، سعی و تلاش یک انسان به او جایگاه و شایستگی بخشیده است و فرموده است: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى؛[2] و اين كه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست.»
در واقع هر انسانی باید از تنبلی بپرهیزد و از جانب خودش حرکتی داشته باشد تا خداوند به کار نیکوی او 10 برابر برکت ببخشد.
از همین رو میفرماید: «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ؛[3] هر کس کار نیکو کند او را 10 برابر آن خواهد بود و هر کس کار زشت کند، به قدر کار زشتش مجازات شود و بر آنها به هیچ وجه ستم نخواهد شد.»
شکرگزاری
آیا شکر به این معنا است که خدا تصمیم میگیرد چه کسی غذا بخورد و چه کسی نخورد یا بدین معناست که وقتی انسان برای نعمتها شکرگزاری میکند، در پی کمک و مددی است که خداوند در سایه تلاش و حرکت او به وی عنایت نموده است؟
واضح است که جایگاه شکر منافاتی با تلاش ندارد؛ زیرا هر دو نزد خدا دارای ارزش هستند. قرآن کریم درباره سپاسگزاری این چنین آورده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ؛[4] هان اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از نعمت هاى پاكيزه اى كه روزى شما ساخته ايم، بخوريد و سپاس خدا را بگزاريد؛ اگر تنها او را مى پرستيد.»
مرگ
درست است که مرگ حقیقت است و هر شخصی به ناچار طعم آن را میچشد؛ «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ؛[5] هر كسى چشنده طعم مرگ است و به سوى ما بازگردانده میشويد»، اما این که کسی به غیر از مرگ طبیعی از فرط گرسنگی و سوء تغذیه دچار ضعف شدید و حتی مرگ شود، ناشی از ستمی است که دیگران و یا خود او در حق خود روا داشته و ربطی به خداوند ندارد.
به دلایل عقلی و نقلی ظلم در خدا راه ندارد و هرگز به بندگان خود ستم نمیکند؛ او روزی هرکس را از آنجا که فکرش را هم نمیکنند، اعطا میکند؛ «و َيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ؛[6] و از جایی که گمان نبرد به او روزی عطا کند.»
اما این انسانهای دیگر هستند که با جور و جفای خود باعث فقر، بیچارگی و سوء تغذیه مردم کشورهای مختلف میشوند.
پس معلوم میشود که دلیل مردن عدهای از گرسنگی، خداود نیست تا بحث شکرگزاری مطرح شود و این ناشی از دلایل دیگری است که در هر مورد باید عوامل آن مورد بررسی قرار گیرد.
پی نوشت
1. سوره اعراف، آیه 31.
2. سوره نجم، آیه 39.
3. سوره انعام، آیه 160.
4. سوره بقره، آیه 172.
5. سوره عنکبوت، آیه 57.
6. سوره طلاق، آیه 3.
از لحاظ عقل و شرع هر یک از مخلوقات خدا این قدرت را دارند تا در صدد رفع نیازهای مختلف خود برآیند؛ زیرا که خداوند رحمان، رزق و روزی هر کس را معین کرده است. جایگاه شکر به گونهای است که منافاتی با تلاش انسان ندارد و حتی موجب برکت میشود. اگر بر انسانی ستم شود و از نیازهای اولیه همچون تغذیه، محروم بماند، اشکالی بر خداوند نیست؛ زیرا که به دلایل عقلی و نقلی خداوند از ظلم به دور است. عامل آن سایر انسانها هستند که باعث این بدبختی و بیچارگی در ملتها میشوند.