پندانه‌های دردانه «ساده‌ی بی تشخیص»

تنها کسی که می‌تونه جانشین و خلیفه مشخص کنه، خداست. امام علی علیه‌السلام از جانب خدا امام واقعیست. بعد از 25 سال که حق حکومت رو ازش گرفتن، اومدن و باهاش بیعت کردن. این یعنی حق به حقدار رسید. یه عده با روی کار اومدن حضرت علی علیه السلام مخالف بودن. چون حضرت جلوی غارتگری اون‌ها رو گرفته بود. یکی از این افراد، معاویه و یارانش بودن که مردم زیادی رو با خودشون همراه کرده بودند. اون‌ها با تمام این افراد و یاران اومده بودن تا با حضرت علی علیه السلام بجنگن. از این طرف هم حضرت علی علیه السلام، لشگری فراهم کرد و به مبارزه‌ی معاویه رفت. توی درگیری اولی که بین دو سپاه اتفاق می‌افته، معاویه می‌بینه که زورش به لشگر علی علیه السلام نمی‌رسه. تصمیم گرفت با نقشه یاران حضرت علی علیه السلام رو به طرف خودش بکشه. در این درگیری یکی از یاران امیرالمومنین به نام عمار کشته شد. اکثر مسلمونا از پیامبر خدا شنیده‌اند که عمار رو کسایی می‌کشن که بدترین انسان‌ها هستن. خوب الان عمار کشته شده و طبق سخن پیامبر کسایی که اون رو کشتن، بدترین انسان‌ها هستن. پس نباید مسلمونا با اونا باشن. اینجا معاویه گفت: آره پیامبر خدا درست فرمود. کسانی که عمار رو کشتن، بدترین انسان‌ها هستند. اما کی عمار رو آورد توی میدون جنگ؟  قاتل عمار کسایی هستن که اون رو آوردن توی میدون جنگ. اگه کسی بصیرت و آگاهی نداشته باشه، حرف معاویه رو قبول می‌کنه. دیگه به این فکر نمی‌کنه که بابا! عمار رو که با زور نیاوردن تو میدون جنگ؛ خودش اومده. برای دفاع از حق اومده. برای یاری امام زمانش اومده.
برخی از افراد سپاه امام علی علیه السلام وقتی این رو شنیدن، به سپاه معاویه پیوستن. این جریان دقیقا میشه مثل جریانات و فتنه‌های امروزیه. یه عده میان تو خیابون اعتراض می‌کنن به خاطر گرونی، یه عده افراد سودجو هم با اونا همراه ‌میشن و می‌زنن اموال مردم رو خراب می‌کنن، یا به مردم آسیب می‌رسونن و مردم رو می‌کشن بعد که نیروهای امنیتی برای مبارزه میان، میگن نیروهای امنیتی مردم رو زدن و کشتن در حالی که خودشون بودن و اینجا اگه بصیرت نباشه بعضییا باور می‌کنن.
بصیرت یعنی قدرت تشخیص حق از باطل