اگر حاج قاسم آنجا نبود

یکی از جملات معروف و تاریخی حضرت امام خمینی (ره) که در طول حیاتشان فرمودند، این جمله است: «راه قدس از کربلا می‌گذرد»[1] شاید در برخورد اول وقتی با این جمله مواجهه می‌شویم، به نظر بیایید که این جمله مربوط به زمان جنگ ایران و عراق بوده و الان دیگر اهمیتی ندارد. اما وقتی این را در کنار جملات دیگر حضرت امام قرار می‌دهیم مفهوم دیگری از این بیان مقدس بیرون می‌آید که در برخورد اول متوجه آن نشده‌ایم طبق این بیان، نظر حضرت امام خمینی (ره) در مورد روش مبارزه با اسرائیل، اتحاد مسلمین است. از این رو در این کوتاه نوشته تلاش داریم به نقش شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در اتحاد دو کشور ایران و عراق و سرانجام فروپاشی صهیونیسم جهانی اشاره نماییم. 

 تشکیل جبهه واحد منطقه‌ای
قرآن کریم زمانی که در مورد نبرد با کفار سخن می‌گوید، این‌طور می‌فرماید:«فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ» [2] نکته زیبایی که در مورد این آیه و دیگر آیات جهاد، در قرآن، وجود دارد، این است که تمام دستورات قرآن در قبال جنگ و نبرد رودررو با کفار، با افعال جمع آمده است. در تمام این آیات جمع مسلمین مورد خطاب قرار گرفته است و به طور مشخص هم در اینجا می‌فرماید: «فَقَاتِلُوا» و با فعل جمع مؤمنین را خطاب می‌کند. یعنی پیش فرض اول آیات جهاد در قرآن این است که مسلمین زمانی که قصد نبرد با کفار را داشته باشند، ابتدا باید متحد شوند و یک جبهه واحد تشکیل دهند. مثلا جهاد انفرادی با کفار ما را به هدف نمی‌رساند. در واقع اگر می‌خواهیم بر اساس قرآن و نظر بنیان گذار انقلاب اسلامی عمل کنیم، باید مراحل مبارزه با اسرائیل را این‌طور فراهم آوریم.
اول باید سایه دولت بعث را از سر مردم عراق برداشت و یک دولت اسلامی تشکیل داد. شاید فکر کنید که خوب الحمدلله این موضوع بعد از مرگ صدام و فروپاشی دولت بعث، خود به خود حاصل شد و بعد از صدام ما باید مستقیم می‌فتیم به مرحله بعد که همان وحدت میان ملت‌ها باشد. اما این تفکر صحیح نیست و بعد از مرگ صدام سایه حزب بعث از سر مردم عراق برداشته نشد بلکه تغییر شکل داد.

افسران دوره صدام یا مزدوران داعشی
خبرگزاری رویترز در خبری اوضاع حزب  بعث عراق را بعد از صدام این طور تحلیل می‌کند: افسران دوره صدام، عوامل مهمی در ظهور و بقا گروه تکفیری داعش هستند، که منصب‌های کلیدی در این گروه دارند و با تسلط بر حزب بعث تعداد زیادی از اعضای این حزب را جذب کردند. طبق گفته‌های هشام الهاشمی تحلیلگری که با دولت عراق همکاری می‌کند؛ از 23 نهادی(چیزی معادل وزارتخانه) که داعش برای خود ایجاد کرده است بخش حیاتیِ امنیتی، نظامی و اقتصادی آنها را افسران سابق رژیم بعث عراق اداره می‌کنند. در ادامه هم تأکید می‌کند که بعد از سرنگونی دیکتاتوری صدام، تعداد زیادی از بعثی‌ها شروع به همکاری با شاخه القاعده در عراق نمودند که بعدها به داعش تبدیل شد. بعثی‌ها و افراطییون تکفیری با اینکه بر سر مسائل مختلفی اختلاف پیدا کرده و بارها مقابل هم قرار گرفتند اما در سال 2014 بطور کامل باهم متحد شدند؛ زمانی که بعثی‌ها گروه نظامی‌ای به نام «نقشبندی» را تشکیل دادند.[3]

سقوط هیمنه پوشالی امریکا
 خدمت بزرگی که حاج قاسم کرد، نبرد با داعش در عراق و سوریه و پایان دادن به حکومت داعش در منطقه، ایجاد فرصتی برای اتحاد کامل بین دو کشور ایران و عراق بود. محوری که برای مبارزه با اسرائیل در صحبت‌های حضرت امام خمینی(ره) به آن اشاره شد. الان و در این زمان نوبت حرکت بعدی این نظریه است. باید با مردم منطقه یک اتحاد بزرگ برقرار کنیم. اینجا، اهمیت حرکت عظیم«اربعین» وسط می‌آید. حرکتی که حاج قاسم آن را «بزرگترین رژه قدرت اسلام و تشیّع» می‌دانست.[4] یکی از ثمراتی که حرکت عظیم اربعین دارد حس برادری و اتحادی است که در میان ملت‌های مسلمان ایجاد می‌شود. به قول حاج قاسم سلیمانی «وقتی این مرزها باز می‌شوند، یک حس برادری میان مسلمانان شکل می‌گیرد.»[5] این حس برادری که از دل امت‌های اسلامی نشأت گرفته است، سرانجام به «اتحاد کشورهای اسلامی به رهبری ایران» تبدیل خواهد شد. اتحادی که به طور قطع منجر به سقوط هیمنه پوشالی امریکا در منطقه و نابودی دولت اسرائیل می‌شود. ثمره اتحاد جریان اسلامی و شیعی در نهایت ایجاد یک سیل عظیمی می‌شود که اسرائیل را از میان بر می‌دارد. حضرت امام خمینی (ره) می‌فرماید: «اگر مسلمین مجتمع بودند، هر کدام یک سطل آب به اسرائیل می‌ریختند او را سیل می‌برد.»[6] 

اگر حاج قاسم آنجا نبود
خون ریخته شده شهید حاج قاسم سلیمانی در عراق، که با خون شهید ابو مهدی المهندس، مخلوط شد، بزرگترین فرصت را برای آزادسازی کامل عراق از دست نااهلان و اتحاد میان مسلمانان ایجاد کرد. فرصتی که شاید اگر حاج قاسم در هر جای دیگری از این کره خاکی به شهادت می‌رسید و یا اگر شهید ابو مهدی المهندس همراه با او به شهادت نمی‌رسید، ایجاد نمی‌شد. فرصتی که زمینه آن را هم خود حاج قاسم با تلاش‌هایی برای مبارزه با داعش فراهم کرد. با تلاش حاج قاسم بود که در چند سال اخیر ما شاهد بودیم همان فرماندهانی که زمانی با ما جنگیده بودند، آمدند و در کنار فرماندهان ما کار کردند.

 شکنجه‌گر حزب بعث یا مدافع حرم 
یکی از کسانی که در گذشته جزو شکنجه گران حزب بعث بود، کاظم عبدالامیر بود. کسی که یک زمان مسئول شکنجه سید آزادگان حاج آقا ابوترابی بود. اما به خاطر برخورد های زیبای ایشان، همان زمان و قبل از آزادی کامل اسرای ایرانی، توبه کرد. بعدها هم به ایران آمد. اوج این ماجرا جایی رقم می‌خورد که به عنوان یکی از مدافعان حرم، در سوریه به شهادت رسید. اطرافیان او نقل می‌کنند برای اینکه نسبت به گناهان گذشته خودش رضایت خدا را جلب کند، حتی تا روستاهای کوچک خراسان هم رفت و از کسانی که آنها را شکنجه کرده بود، رضایت گرفت. [7] ما این فرصت عظیمی که ایجاد شده است را به طور کامل مدیون تلاش‌های شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی و دیگر شهدای راه انقلاب هستیم.

نزدیک شدن روز مرگ اسرائیل 
اگر می‌خواهیم بتوانیم حق خون های ریخته شده این شهدا را ادا کنیم، باید همین راه ایجاد اتحاد که شهدا در آن قدم زدند را ادامه دهیم و از هر گونه رفتاری که موجب تفرقه بین مسلمانان شود و یا همراهی با کسانی که بر طبل تفرقه می‌کوبند پرهیز کنیم. ما تا می‌توانیم باید این نقاط وحدت را تقویت کنیم همین اربعین را و همین جبهه مقاومت را و ... انشاء الله که هر چه سریع‌تر و با دعای شما مؤمنین، به برکت خون به ناحق ریخته شده دو شهید جبهه مقاومت، حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس روز مرگ اسرائیل فرا برسد.

پی‌نوشت
[1]. سخنرانی امام خمینی(ره) حسینیه جماران 1361/3/31.
[2]. سوره توبه: آیه 12.
[3]. https://www.yjc.ir/00MkuC.
[4].  سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی در چهاردهمین یادواره سرداران شهید شهرستان رابر؛ 1393/9/24.
[5]. همان.
[6]. صحیفه امام خمینی، ج 9، ص 274.
[7]. کتاب مدافعان حرم،ص24.