بنا بر منابع اهل تسنن تهدید و حتی هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا صحت دارد و نمیتوان این حقیقت را نکار کرد. نمونه آن اظهار ندامت خلیفه اول از هجوم و جنگ در خانه اهل بیت میباشد.
تحصُّن و دستور جنگ
در منابع شیعه و اهل تسنن حدیث غدیرمتواتر نقل شده است؛ پیامبر ولی و مولای بعد از خود را علی بن ابیطالب معرفی کرد.[1]
چندی بعد از غدیر، پیامبر از دنیا رفتند و حال نوبت به عمل کردن به وصیت پیامبر رسیده، اما عدهای با تشکیل شورایی به نام سقیفه به دنبال جانشینیِ بعد از پیامبر بودند.
در واقع شورای سقیفه، وصیت پیامبر را بر زمین گذاشته؛ ردای خلافت را غاصبانه بر تن کردند؛ مهم ترین شخصیتی که به مقابله با این تصمیم برآمد، حضرت علی(علیه السلام) بود که به همراه مخالفانِ با خلافت ابوبکر حاضر به بیعت با او نشدند و در خانه مولای متقیان به تحصّن نشستند.
ابابکر، عمربن خطاب را به سوی علی و همراهانش فرستاد تا آنها را از خانه فاطمه خارج کند و به او گفت: اگر از دستور تو سرباز زدند با آنها بجنگ![3]
حامی حق
منابع اهل تسنن تایید میکنند که حضرت صدیقه طاهره یکی از مخالفان اصلی شورای سقیفه و خلافت ابوبکر بود؛[4] خانه او مورد تهدید قرار گرفت که نمونه آن همین تهدید به آتش زدن خانهاش میباشد.[5]
بعدها خلیفه اول در زمان احتضار خود به چنین اقدامی، اعتراف و اظهار ندامت کرد.[6] پس طبق چنین اعترافی گذشته از تهدید، هجوم به خانه اهل بیت غیر قابل انکار است.
در این هجوم، صدیقه طاهره به خاطر جایگاه و نفوذ ویژه خود، راستگویی، سرور زنان بهشتی بودن و... در نزد همگان شهرت داشت؛ کلام او میتوانست جایگاه حقانیت علی بن ابیطالب را یادآور باشد و غبار از وجدانها کنار زده و اتمام حجتی برای تاریخ باشد.
حضرت به پشت درب آمد و از آنها خواست که برگردند اما عمربنخطاب دستور به جمع کردن هیزم و آتش زدن درب خانه را داد؛ شخصی گفت: فاطمه در خانه است! عمر پاسخ داد هرچند او در خانه باشد، آتش بزنید. حضرت زهرای مرضیه به سبب دفاع از حریم ولایت و ممانعت از بردن امیرالمومنین علی(علیه السلام) برای بیعتِ اجباری با ابوبکر، آسیب دید.[7]
جراحات زهرای مرضیه
در بیشتر منابع اهل تسنن، جراحتهایی را که به حضرت وارد شده و باعث شهادت ایشان شده است را با بیانهای مختلف آوردهاند، این نقلها به قدری زیاد است که به تواتر لفظی رسیده است.[8]
از جمله، آتش زدن درب خانه، کبودی بازو، جراحت وارده بر سینه، شکستن پهلو، سقط جنین و... میباشد.[9]
پس از ماجرای هجوم و هتک حرمت، مادر سادات در بستر بیماری افتاده و بعد از مدت کوتاهی به شهادت رسیدند.[10]
سند شهادت
در منابع اهل تسنن مستنداتی وجود دارد که برخی برای حفظ جایگاه خلفاء از بازگو کردن این گزارههای مسلم تاریخی خودداری نموده و آن را از تفکرات شیعه به حساب آوردهاند، اما برخی نتوانستند به روی واقعیت پرده بپوشانند؛ آنها در کتب معتبر خود این مطلب را بیان نمودهاند که هجوم به خانه حضرت فاطمه به دستور ابوبکر، توسط عمر، قنفذ و ... اتفاق افتاد.[11]
هم چنین مراسم تدفین شبانه و نداشتن بارگاه، سندی بر مظلومیت حضرت زهرا میباشد و بر طبق سخن عالم بزرگ سنی، کسی که با ظلم کشته شود، او شهید است.[12]
رمز سکوت
مولای متقیان در بیانی آکنده از درد و آه، رمز سکوت خویش را در خطبه شقشقیه بیان کرده و فرمود: «در این اندیشه بودم که آیا با دستِ تنها به پا خیزم و یا در این محیط پرخفقان و ظلمانی که پدید آمده صبر کنم؟ محیطی که پیران را فرسوده و جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا آخرین لحظه زندگی به رنج وا میدارد، سرانجام دیدم صبر کردن به عقل و خرد نزدیکتر است؛ پس صبر پیشه کردم ولی به کسی میماندم که خاشاک چشمش را پر کرده و استخوان راه گلویش را گرفته، با چشم خود میدیدم، میراثم را به غارت میبرند.»[13]
پی نوشت
1. الغدیر، امینی، ج 1، ص33.
2. ویکی شیعه، سقیفه، https://b2n.ir/z23531.
3. ملتقی اهل الحدیث، ج49، ص268.
4. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج2، ص47.
5. المصنف فی الاحادیث و الآثار، ج8، ص572.
6. تاریخ طبری، ابن جرير الطبري، ج2، ص619.
7. السقیفه و فدک، جوهری بصری، ص72 و73.
8. انساب الاشراف، بلاذری، ج1، ص586.
9. همان.
10. دلائل الامامه، طبری امامی، ص134.
11. الامامة و الخلافة، مقاتل بن عطيه ، ص160.
12. شرح صحیح مسلم، نووی، ج 15، ص 190.
13. نهج البلاغة، سید رضی، خطبه شقشقیه، ص48.
بنابر منابع اهل تسنن و شیعه خلافت، حق علی بن ابیطالب بوده است. خود حضرت و همسرش صدیقه طاهره به همراه عده ای از مخالفان سقیفه و بیعت با خلیفه اول میباشند. تحصن در خانه امام علی علیهالسلام با عکس العمل ناجوانمردانهای از سوی غاصبان مواجه میشود.
به راستی چه کسی به ذهنش خطور میکند که چنین به خود اجازه جسارت به ساحت مقدس دختر پیامبر دهد و درب خانه او را آتش زده و ایشان را مورد آزار و هتک حرمت قرار دهد!؟