حجاب، زن را به موجودی گرانبها تبدیل می کند که در سایه آن، موجب آرامش خود و خانواده اش می شود و به راحتی می تواند توانمندی های خود را جلوه گر سازد و مردم به جای سودجویی از ظاهر او از توانمندی های او در جامعه بهرمند می شوند.
حضور زن مسلمان در جامعه اقتضا می کند که این مظهر زیبایی خدا به حجاب کامل مسلح باشد. چادر، پوشش کاملی برای زن ایجاد می کند، همچنین حجاب، زن را در جامعه به عنوان یک انسان معرفی می نماید و امکان انواع فعالیتهای اجتماعی را به او می دهد.
فرهنگ چادر، زن را در مقابل افراد چشم چران مستور می کند و مانع از گناه ناپاکان و لذت و هوسرانی آنان می شود.
تامین آرامش روحی با حجاب
آرامش روحی و روانی عاملی است که بدون آن ادامه مسیر زندگی میسّر نیست؛ زیرا ترس و دلهره سبب می شود انسان در فعالیت های خود در محیط اجتماعی و حتی محدوده خصوصی و درونی خویش از موفقیت و کمال مادی و معنوی دور بماند.
اگر زنی از وظایف مهم خویش سر باز زند و با بی حجابی خود افراد ناشایست و چشم چران را به خود جلب نماید، این آرامش روحی را از خانواده خود دور می نماید؛ در این صورت، خانواده او دچار ترس و دلهره می شوند.
بی حجابی زن موجب می شود همواره سایه هراس از مورد سودجویی واقع شدن او بر سر همسرش سایه افکند و متعاقباً آرامشی که زن باید نثار همسرش کند تحت الشعاع قرار گیرد و این رفتار، در جامعه نیز آثار مخربی بر جای می گذارد. این مطلب نشان دهنده این نکته است که حجاب، یک مساله فردی و شخصی نمی باشد بلکه رابطه مستقیم با اجتماع دارد؛ از این رو، یکی از ابزارهای ضربه دشمنان به جامعه اسلامی مساله حجاب می باشد. [1]
بی حجابی جذاب تر است
برخی بر این باور هستند که اگر زن در جامعه بی حجاب باشد، به خاطر نمایان شدن زیبایی هایش، مورد تحسین اطرافیان قرار می گیرد و این حسن توجه مردم موجب شادابی خود او نیز می شود.
در پاسخ چنین افرادی باید گفت که به نمایش گذاشتن زیبایی های ظاهری، موجب غفلت از زیبایی های باطنی می گردد و همچنین این گونه نیست که همیشه دیگران از روی خیرخواهی تحسین کنند؛ بلکه برخی در پشت این نقاب تحسین، نیت سود جویی نسبت به زن دارند.
همچنین عقل همه تحسین ها را مطلبوب قلمداد نمی کند؛ زیرا برخی اوقات مشاهده شده است که جامعه یک امر ناپسند را خوب جلوه می دهد و موجب رواج فساد می شود.
همچنین این تحسین بدون پشتوانه، اعتماد به نفس کاذب در شخص ایجاد می کند که موجب افسردگی شخص در هنگام مواجهه با واقعیت می شود. علاوه بر آن باید تا آخر عمر طبق دیدگاه مردم همواره زندگی خود را مورد تغییر قرار بدهد.[2]
دکتر ناتالی راجرز، نویسنده کانادایی در کتاب زن شاداب می گوید: «اینکه اجتماع ما برای ظاهر خوب و محبوبیت چنین ارزش بالایی قائل است، یک ناهنجاری است، چرا که هیچ یک از این دو، معیار ارزش های واقعی نیستند. انسان های زشت و فاقد جذابیت هم می توانند محبوبیت به دست آورند.»[3]
حجاب تقویت نقش زن در اجتماع
زن در سایه حجاب، علاوه بر اين که در تحولات اجتماعی و ساختن فرد و اجتماع نقش ايفا می کند؛ در عين حال، کرامت و ارزش ذاتی خود را نيز حفظ می کند و همچنان شکوه و اعتبار خود را در نزد مردان حفظ می کند.
استاد شهيد مطهری در اين رابطه مي‌نويسد: «زن يک نقش در تاريخ داشته و دارد و کسي منکر اين نقش نيست و آن، نقش غير مستقيم زن در ساختن تاريخ است. مي‌گويند زن، مرد را مي‌سازد و مرد، تاريخ را، يعني بيش از مقداري که مرد در ساختن زن مي‌تواند تأثير داشته باشد، زن در ساختن مرد تأثير دارد.»[4]
این وظیفه بزرگ زن ایجاب می کند که در جامعه با حجاب حضور پیدا کند، تا ناهنجاری های برخاسته از سوی افراد سودجو او را از این وظیفه خطیر که بر گردن اوست باز ندارد.
در نتیجه، زن در سایه حجاب خود، به نقاط والا از جایگاه فردی و اجتماعی می رسد و نه تنها حجاب مانع از او نخواهد بود بلکه او را از چشم سودجویان دور می کند.
پی نوشت
[1] پاسداران عفت مشایخی، ص 83.
[2] استانداردی برای زیبایی، ص۸۳.
[3] همان.
[4] مجموعه آثار، ج17، ص398-397.
عقل یکی از ملاک‌ها در تعیین خوب یا بد بودن می باشد؛ یعنی چیزی که عقل آن را نیکو می شمارد شایسته تحسین و چیزی که قبیح می شمارد شایسته تقبیح است. بنابراین، تحسین جامعه زمانی ملاک خواهد بود که برخاسته از خوب و بد عقلی باشد. در مساله بی حجابی نیز چون عقل آن را ناپسند می داند تحسین دیگران موجب خوب و پسندیده بودن آن نمی شود.