ایران و استعمار سرخ و سیاه

09:15 - 1400/10/21

همکاری استعمار سیاه و سرخ، را در طی چهار دهه‌ی گذشته، به وضوح می توان لمس کرد. پپیوند شومی که هرچند گمان می‌بردند، با مثلث جنگ اقتصادی ، جنگ فرهنگی و جنگ نظامی، توان به زانو درآوردن حکومتی برآمده از خواست مردم و اداره الهی را دارند.

ایران و استعمار سرخ و سیاه

استعمار در اصطلاح سیاسی یعنی تصرف عدوانی دولت‌های مستکبر در ملت‌های مستضعف و غصب اموال و پایمال کردن حقوق و فعال مایشاء بودن، اما به زبان ساده و راحت، استعمار، چیزی جز توحش نیست، این همهٔ آن‌چیزی است که تاریخ به آن شهادت می‌دهد. شاید نتوان در صفحات کتب تاریخی، نقطهٔ آغازی برای این رفتارِشوم یافت، اما پیشینه‌ای کهن داشته، تا امروز ادامه دارد.

استعمارِ کهنه یا سرخ، با لشکرکشی، دست به  تجاوز و قتل و غارت ملت‌های ضعیف می‌زنَد؛ اما استعمار نو یا سیاه، با حیله و تلبیس و به قصد تحمیق و استحمارِ جوامع، ابتدا ملت‌ها را از دورن تهی کرده و سپس جان و مال جوامع را، در مسیر نیل به اهداف خود به استضعاف می‌کشانَد. استعمار، سرخ و سياهش ، کهنه و نويش، روح تجاوز و تسلط و چپاول دارد.

در روزگاری که سیاهی و سرخی استعمار، در حال خاموش کردن آخرین بارقه‌های انسانیت در جهان بود، پرتو قیام نورانی ملت ایران در 19 دیماه سال 56 علیه استعمارگران جهان شروع تابشی بود، که در زمستان 57 در میان بهت مستکبران پرده تاریک جهان را از هم گسست. قیامی که با مبانی اسلامی درپی استقلال و آزادیِ بشر بود.

جنبشی که در ابتدا برای حمایت از یک رهبر دینی به غَلَیان درآمد، اما هدفش رساندن انسان به آزادگی در مقابل نظامی بود که با پس زدن بندگیِ خداوند عبدِ شیطان شده و با خوی استکباری به دنبال بهره‌کشی از انسانیت بود.

با نگاهی به چهار دهه گذشته از حیات سیاسی جمهوری اسلامی، آنچه همواره به چشم می‌خورد دشمنی و خباثت استعمار سرخ و سیاهی است که هر روز درپی ضربه زدن به ملت ایران و کندن ریشه‌ی استقلال طلبی و آزاد منشی آنان است‌.در ساختار سکولار جهانی ارتجاع سیاه  به هر اندیشه سیاسی اطلاق می‌شود که در پی آمیختن دین و حکومت بوده و از اصول سکولاریسم تخطی کند.

اما در معرفت دینی، استعمار سیاه، خواهان استیلا بر سرنوشت انسانها ومخالف تعالی انسانیت است، آنها با نشرِ عقائد منحطِّ خود، به دنبال دور ساختن انسان از معارف الهی و به بند کشیدنِ ذات تعالی جوی بشرند، و در این مقصد چه مکتبی غیر از اسلام مانع رسیدن به اهدافش تصور می‌شود؟ خداوند متعال در قرآن کریم صراحتا هدف ارسالِ رسل و نزول کتاب را برای اقامه عدالت بیان فرموده است:«لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ .(حدید/۲۵)»،

ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ قسط، یعنی استقرار عدالت اجتماعی در جامعه. چه کسی جز یک حکومت برخاسته از مبانی اسلامی می‌تواند عدالت را در جامعه جاری و ساری کند؟ واضح است که تشکیل حکومت نیز یک کار سیاسی است و این، هدف تمام انبیاست.

از سوی دیگر استعمار سرخ همواره در طی تاریخ خود _با تحمیل جنگها و از کشته، پشته ساختنِ انسانها _در پی به برده کشیدن جوامع انسانی است، خداوند نیز آنان را در قرآن معرفی می‌کند:« وَإِذا تَوَلّى سَعى فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فيها وَيُهلِكَ الحَرثَ وَالنَّسلَ  وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الفَسادَ.(بقره/۲۰۵)» (نشانه آنها، این است که) هنگامی که روی برمی‌گردانند.

در راه فساد در زمین، کوشش می‌کنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود می‌سازند؛ درحالی‌که خدا فساد را دوست نمی‌دارد. مصادیق روشنِ این آیه،_در کشتار سرخ پوستان و جنگهای جهانی و استفاده از بمب‌های شیمیایی، فسفری، میکروبی و اتمی که موجب نابودی انسانها و حتی منابع طبیعی می‌شود_ در تاریخ حاکمان مستکبران جهان قابل مشاهده است.

همکاری استعمار سیاه و سرخ، که اولی، به دنبال شبهه افکنی بر عقاید و دین مردم‌ به منظور دور کردن جامعه از فطرت پاک الهی_انسانی است و دیگری در پی تحمیل جنگ و ترور  علیه جمهوری اسلامی هستند را در طی چهار دهه‌ی گذشته، به وضوح می توان لمس کرد. پپیوند شومی که هرچند گمان می‌بردند، با مثلث جنگ اقتصادی(تحریم) ، جنگ فرهنگی(شبهه افکنی دینی و تحقیر ملیت ایرانی) و جنگ نظامی، توان به زانو درآوردن حکومتی برآمده از خواست مردم و اداره الهی را دارند، اما این وعده خداوند است که «وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ.(صف/۸)» حال آنكه خدا گر چه كافران را ناخوش افتد نور خود را كامل خواهد گردانيد.

با نگاهی به چهار دهه گذشته از حیات سیاسی جمهوری اسلامی، آنچه همواره به چشم می‌خورد دشمنی و خباثت استعمار سرخ و سیاهی است که هر روز درپی ضربه زدن به ملت ایران و کندن ریشه‌ی استقلال طلبی و آزاد منشی آنان است‌.در ساختار سکولار جهانی ارتجاع سیاه  به هر اندیشه سیاسی اطلاق می‌شود که در پی آمیختن دین و حکومت بوده و از اصول سکولاریسم تخطی کند.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 0 =
*****