- هدف اصلی این است که منکر از جامعه برچیده شود تا مردم از پیامدهای آن در امان باشند و یکی از راههای رسیدن به این هدف، توجهدادن مرتکبِ منکر به زشتی عمل خود است.
بدی و منکر اگر در جامعه رواج یابد، همه را گرفتار میکند و آثار شوم آن برای همه خطرناک است؛ درست مثل منبعی که سم و آلودگی را در هوا منتشر میکند؛ که اگر جلوی آن گرفته نشود، رفتهرفته تمام فضا را در بر میگیرد و اجازهی تنفس به کسی نمیدهد.
اهمیت «نهی از منکر» در همین نکته نهفته است که مانع گسترش پلیدیها و خباثتها در اجتماع، و همچنین در امان ماندنِ یک گروه عظیم از انسانها میگردد.
بر این اساس، نهی از منکر بر فرد فرد جامعه واجب است که البته مراتبی دارد؛ که کمترین آنها انزجار درونی نسبت به منکر است. به عبارت دیگر، تا کسی از عمق دل و باطن خود، نسبت به گناهی متنفر نباشد، نمیتواند برای ممانعت از گسترش آن، اقدامی انجام دهد؛ پس لازم است که همه نسبت به همهی منکرات و گناهها احساس نفرت و بیزاری داشته باشند تا در مراتب و مراحل بعدی یعنی اظهار زبانی و اقدام فیزیکی -که شرایط خاص خود را دارد- بتوانند به ایفای نقش بپردازند.
از این رو هدف اصلی این است که منکرات گوناگون -از اختلاس گرفته تا بدحجابی- از جامعه برچیده شود تا مردم از پیامدهای آن در امان باشند و یکی از راههای رسیدن به این هدف، توجه دادن مرتکبِ منکر به زشتی عمل خود است. از این رو در برخی آموزههای دینی، دستور به ترشرویی در برخورد با چنین افرادی داده شده و در برخی دیگر از روایات، ائمه (علیهمالسلام) با برخوردهای ملاطفتآمیز، فرد را متوجه کار نادرست خود میکردند.
بنابراین، ابراز نفرت نسبت به گناه و ترشرویی نسبت به گناهکار را نمیتوان به طور کلی تقبیح کرد و آن را عملی نادرست برشمرد. بله! این نکته را هم باید در نظر گرفت که در برخی موارد، میتوان از راه و رفتار دیگری برای نهی از منکر بهره برد که البته در جای خود، نیاز به توضیح و تفصیل دارد.