- فرقهسازی برای به انحراف کشاندن مکاتب الهی از ترفندهای قدیمی و خطرناک اهل باطل است که یکی از محصولات آن فرقهی ضالهی بهائیت است.

فرقهسازی و تلاش برای تحمیل کاریکاتوری از حقیقت، یکی از ترفندهای خطرناک و نقشههای قدیمی پیروان شیطان است. نگاهی به کارنامهی استعمارگران دیروز و مستکبران امروز، نشان میدهد که هر زمانی از ناحیهی ادیان الهی، احساس خطری متوجه منافع نامشروع مستکبران شده است، به ابداع و جعل فرقههای جدید اقدام کردهاند تا با شبههپراکنی و مشابهتسازی، حقیقت و جبههی حق را به انزوا بکشانند.
در این میان، فرقهی فاسد و ضالهی بهائیت یکی از برجستهترین نمونههای جعلی است که همواره سعی کرده تا با اجرای سیاستهای ضداسلامی مخصوصاً ترویج جدایی دین از سیاست به ایفای نقش خود در جهت تحقق نقشههای استکبار جهانی بپردازد که نمونههای آن را در زمان مشروطه و دوران پهلوی در زمینهی همکاری با اجنبی و مقابله با روحانیت اصیل شیعه، ملاحظه کردهایم.
نگاهی به تاریخچه و عملکرد این فرقه که پس از انشعاب از بابیت در قرن سیزدهم به وجود آمد، نشان میدهد که در حقیقت به عنوان یک حزب سیاسی و برای تحقق اغراض خاصی عمل میکند. استقرار پایگاه اصلی آن در اسرائیل و دریافت عمدهترین پشتیبانیها از کاخ سفید، به وضوح از خط و ربط آن پرده برمیدارد. جالب است بدانید که صهیونیسم و بهائیت، روابط دیرین و صمیمانهای با هم دارند و رژیم جعلی و اشغالگر اسرائیل اولین دولتی بود كه بهائیت را به عنوان یك دین به رسمیت شناخت. یکی از چهرههای سیاسی اسرائیل به نام نرمان تیویج میگوید: «امر بهائی كه مركز آن حیفا و عكا است و این دو شهر، زیارتگاه پیروان آن میباشد، به درجهای از پیشرفت رسیده است كه مقام دیانت جهانی و بینالمللی را کسب نموده است؛ به همین جهت بهائیان در بسیاری از كشورها به نفع دولت اسرائیل جاسوسی میكنند.»[1]
در دوران پهلوی، جایجای حکومت را وابستگان بهائیت با چراغ سبز شاه، اشغال کرده بودند تا بر اساس دستورات انگلیس و آمریکا، سرنوشت کشور را به سمت دلخواه خود ببرند که البته برای مصونیت از اعتراض روحانیت و مردم مسلمان ایران، عقاید خود را مخفی و تظاهر به مسلمانی میکردند. انقلاب اسلامی که پیروز شد، قطع دست این فرقه از مناصب حکومتی در ایران نیز رقم خورد و به همین دلیل، طبیعی است که سران بهائیت به دلیل عقدهها و کینههایی که از انقلاب و نظام اسلامی دارند، بدون وقفه در حال توطئه و دسیسه علیه نظام اسلامی باشند.
در همین راستا، شبکهی معاند «من و تو» که در این سالها از لندن به پمپاژ دروغ و شیطنت علیه جمهوری اسلامی ایران مشغول بوده است را میتوان یکی از مظاهر همین عقده و کینه دانست که توسط عناصر بهائی اداره میشود و حتی شرط پذیرش افراد در این شبکه را اعتقاد راسخ به این فرقه اعلام کرده است![2]
توضیح و تفصیل دربارهی ماهیت خباثتآلود بهائیت، به وقت زیاد و نوشتههای فراوان احتیاج دارد و این یادداشت کوتاه، فقط به فهرست کوچکی از اقدامات این فرقه اشاره دارد تا سبب تشویق آحاد جامعه مخصوصاً جوانان به مطالعه و تحقیق بیشتر در این زمینه شود؛ چرا که عناصر این فرقه -مانند همهی مظاهر باطل- برای پیشبرد اغراض خود، روی ناآگاهی مردم، حساب زیادی باز کردهاند.
پینوشت:
[1] اسماعیل رایین، انشعاب در بهائیت، صص169ـ170
[2] گرداب (gerdab)
فرقهی فاسد و ضالهی بهائیت یکی از برجستهترین نمونههای جعلی برای به انحراف کشاندن تشیع اصیل است که همواره سعی کرده تا با اجرای سیاستهای ضداسلامی مخصوصاً ترویج جدایی دین از سیاست به ایفای نقش خود در جهت تحقق نقشههای استکبار جهانی بپردازد. استقرار پایگاه اصلی آن در اسرائیل و دریافت عمدهترین پشتیبانیها از کاخ سفید، به وضوح از خط و ربط آن پرده برمیدارد. جالب است بدانید که رژیم اشغالگر اسرائیل اولین دولتی بود كه بهائیت را به عنوان یك دین رسمی (!) به رسمیت شناخت.