غصب فدک یکی از واقعیات تاریخی صدر اسلام است که سند مظلومیت و حقانیت اهل بیت (علیهم السلام) میباشد.
داستان تاریخی-سیاسی فدک، یکى از غم انگیزترین و پرغوغاترین داستانهاى زندگى فاطمه بانوى اسلام (علیها السلام) و اهل بیت (علیهم السلام) است، که همراه با توطئههاى سیاسىِ دشمنانِ منافق بوده و دارای فراز و نشیبهاى فراوانى مىباشد.
«فدک» بطورى که بسیارى از مورّخان و ارباب لغت نوشتهاند: قریهاى آباد و حاصلخیزى بود در سرزمین حجاز نزدیک «خیبر» که میان آن و مدینه دو یا سه روز راه بود، بعضى این فاصله را یکصد و چهل کیلومتر نوشتهاند، و در آن چشمه اى جوشان و نخل هاى فراوانى بود[1] و بعد از خیبر نقطه اتکاى یهودیان در حجاز به شمار مىرفت.
فدک سرزمینی است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به دستور خداوند متعال و برطبق آیه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّه[اسراء/26] حق خویشاوندان را ادا کن» به حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) واگذار کرد.[2] ولی در زمان خلفا، این حق فاطمه (سلاماللهعلیها) غصب شده و بعد از درخواست فاطمه(سلاماللهعلیها) به ایشان واگذار نشد.
غصب سرزمین فدک و عدم پس دادن آن، دلایل متعددی دارد که ابنابیالحدید، در خاطرهای از استادش به این مسأله اشاره میکند: «از استاد مدرسه غربی بغداد پرسیدم: آیا فاطمه(سلاماللهعلیها) راست نمیگفت؟ گفت: آری. پرسیدم: اگر چنین بود، چرا فدک را به او پس ندادند؟ لبخندی بر لب استاد نشست و گفت: اگر آن روز فدک را به او میداد، فردا خلافت شوهر خود را ادعا میکرد و او هم نمیتوانست سخن وی را نپذیرد، چون قبول کرده بود که هر چه دختر رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) میگوید، راست است».[3]
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در مسجد به نزد ابوبکر میرود و فدک را مطالبه میکند. حضرت خطاب به ابوبکر میگوید: «ای ابوبکر! قرآن میگوید که سلیمان از داود ارث برد، مگر داود پیامبر نبود، خدا در قرآن از قول زکریا نقل میکند که به خدا فرمود: «يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوب؛[مریم/6] خداوند به من فرزندی عطا بفرما که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد ...» بعد از این استدلال محکم، حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) به ابوبكر فرمود: رسول الله(صلیاللهعليهوآله) آنرا به من بخشيده است، ولی ابوبكر از فاطمه شاهد خواست[4]در روایت آمده که فاطمه(سلاماللهعلیها)، علی بن ابیطالب(علیهالسلام) و ام أيمن را برای شهادت آورد.[5]
چون احتجاج فاطمه و علي در مردم موثر واقع شد و ابوبكر نتوانست جواب آنها را بدهد، بعد از رفتن علي و فاطمه ابي بكر رفت بالاي منبر وگفت: ايها الناس اين چه هيا هويي است كه بر پا كرده ايد و گوش به حرف علي وفاطمه مي دهيد. ( چون حضرت زهرا شاهدش را به مسجد آورد كه امير المومنين بود و خداوند طبق آيه تطهير آنها را از هر رجسي دور كرده است( رو به مردم كرد وگفت: " انما هو ثعاله شهيده ذنبه" «او روباهی است که شاهدش دم اوست. او همانند امطحال است، همان زنی که دوست داشت نزدیکان او دامنآلوده باشند. ببینید او چگونه فتنه انگیزی میکند. نگاه کنید او چگونه زنان را به یاری خود دعوت میکند»[6]
بارالها منظور ابوبکر از این سخنها کیست؟ یعنی چه کسی را روباه و چه کسی را دم روباه میداند؟ منظور ابوبکر این است که امیرالمومنین(علیهالسلام) برای برپا نمودن فتنه، فاطمه(سلاماللهعلیها) را جلو انداخته است؟ به راستی امطحال که بود!؟ او زن بدکارهای بود که در دوران جاهلیت به فسق و فجور مشهور بود، او زنان فامیل خود را به زنا تشویق میکرد، اکنون ابوبکر، چه کسی را به آن زن تشبیه میکند!؟
بسیار مایه تأسف برای خلفا و پیروان آنان است که حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) که آیهی «تطهیر» در شأن او نازل شده و به گفته خود اهل سنت راستگوترین انسانها بعد از رسول خداست[7] و شهادت امیرالمومنین(علیهالسلام) که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) درباره او فرمود: «علی مع الحق و الحق مع علی»[8] را مورد قبول نمیداند؟!!!
فریادی از میان زنان به گوش میرسد: «ابی ابوبکر! آیا تو به فاطمه(سلاماللهعلیها) چنین طعنی میزنی؟ مگر نمیدانی فاطمه(سلاماللهعلیها) همچون جانِ پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و پاره تن اوست؟... چرا فراموش کردهاید که شما در حضور پیامبر(سلاماللهعلیها) هستید و او شما را میبیند؟ وای بر شما، به زودی سزای کارهای خود را میبینید.» این صدا، صدای ام سلمه، همسر رسول خداست. وی به خاطر دفاع از حریم اهل بیت(علیهمالسلام) تا یک سال از بیت المال محروم میشود.[9] از کسی درخواست شاهد میشود که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) هرگاه به بهشت مشتاق میشود، وی را میبوئید.[10]
پی نوشت:
____________________________________
[1]. معجم البلدان، ماده فدک
[2]. تفسیر عیاشی،ج2،ص287؛ تفسیر قمی،ج2،ص18.مسند أبی يعلى، ج 2، ص334.
[3]. شرح ابن ابی الحدید، ج 16، ص 284.
[4]. الاحتجاج،ج1،ص122 ـــ بحارالانوار، ج29،ص128
[5]. فتوح البلدان للبلاذري، ج1، ص35 ـ معجم البلدان للحموي، ج4، ص239 ـ شواهد التنزيل للحاكم الحسكاني، ج1، ص444.
[6]. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 4، ص80.
[7]. الاستيعاب ابن عبد البر ، ج ،4 ص 1896- سير أعلام النبلاء، ذهبي، ج 2، ص 131.
[8]. مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، دار الريان للتراث/دار الكتاب العربي - ج7، ص235؛ مسند أبي يعلى، دار المأمون للتراث ج2، ص318.
[9] . شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ج16، ص 215؛ بحارالانوار، ج29، ص 328.
[10].منتخب كنز العمّال ج 5 ص 97/ نور الأبصار ص 51/ مناقب الإمام علي لابن المغازلي ص 360.
در مسألة غصب فدک، بعد از استدلال قرآنی حضرت فاطمه زهرا (س) در ارث بردن از رسول الله (ص) و انکار ابوبکر، ایشان ادعای هبه بودن فدک را مطرح کردند و ابوبکر در مقابل مطالبه حضرت، شاهد درخواست کرد. بعد از شهادت امیرالمؤمنین (ع) پیرامون فدک، ابوبکر به امیرالمؤمنین (ع) توهین هایی ناروایی نموده و شهادتشان را نپذیرفتند.