- نباید اجازه داد حقایق تلخ تاریخی دربارهی محمدرضا پهلوی از توجه و اطلاع افکار عمومی، پنهان بماند و از چنین فرد فاسد و آلودهای، یک قهرمان ساخته شود. بدون شک، اطلاع از این حقایق، قدرشناسی از انقلاب اسلامی به دلیل خاتمهدادن به حکومت چنین فاسدی را افزایش خواهد داد.
درست و دقیق روایت نکنیم، غلط و مغشوش روایت خواهند کرد و ذهن مردم -مخصوصاً نسل جوان که نه آن روزها را دیده و نه چندان اهل مطالعه است- را به سمت و سوی دلخواه خود خواهند برد. متأسفانه درسالهای اخیر تا حدودی این اتفاق افتاده است و دستگاههای عریض و طویل رسانهای با پشتیبانی مالی سنگین و با غفلت برخی خودیها به تطهیر دوران ستمشاهی مشغول شدند و شبهاتی را رواج دادند.
یکی از مهمترین اقدامات در جهت خنثیکردن این ترفند، روایت خلق و خوی شاه پهلوی و رفتارهای شخص اوست تا همه بدانند چه کسی و با چه خصوصیاتی در رأس این مملکت قرار داشت و انقلاب اسلامی سبب شد چه موجود خطرناک و معلومالحالی کنار برود.
از جمله نکات مهم در این زمینه، اشاره به ذلت و خواری محمدرضا پهلوی در مقابل اربابان غربی است که متأسفانه در لحظه لحظهی سلطنت 37 سالهی او مشهود بود و نمونهها در این زمینه بسیار فراوان است. برای شاه از خارج، نخست وزیر تعیین میکردند و او حق مخالفت نداشت! فرمانده برای نیروی هوایی انتخاب میکرد و همهی مقامات به او تبریک میگفتند ولی قضیه منتفی میشد، چون سفارت آمریکا در ایران با این انتصاب موافق نبود! برای چند دقیقه دیدار با چرچیل در لندن، نامهی ملتمسانه مینوشت. حتی زمانی که فهمید دیگر جای او درایران نیست و باید فرار کند، دائماً از آمریکا کسب تکلیف میکرد که کِی و کجا باید بروم؟!
همین شاه که در برابر بیگانه در نهایت ذلت و سرسپردگی بود، در مواجهه با مردم ایران به شدت خودخواهانه و متکبرانه عمل میکرد. برجستهترین نمونه برای این بخش از روحیات محمدرضا پهلوی به عدم اعتقاد مطلق او نسبت به مشارکت مردم در امور کشور مربوط میشد. همه میدانند که هر دو شاه پهلوی با پشتیبانی انگلیس و حمایت آمریکا روی کار آمدند و ادامهی سلطنت دادند و رأی مردم هیچ نقشی در این زمینه نداشت. کار به جایی رسید که شاه نسبت به عدم اتکا به آرای عمومی افتخار میکرد و آن را نشانهی آزادی خود میدانست!
ریخت و پاشهای عجیب شاه در شرایط فقر و فلاکت مردم ایران از بدترین صفحات کتاب سلطنت پهلوی است. فقط یکی از تفرجگاههای شاه که اغلب در زمستان به آن سفر میکرد، ویلای سنت موریس در سوئیس بود که به قول فرح، از گرانترین املاک موجود در جهان به حساب میآمد و دکوراسیون داخلی آن را طراحانی از فرانسه و دانمارک، سالانه تغییر میدادند تا به گفتهی فرح، از یکنواختی بیرون بیاید!
مشکلات اخلاقی شاه نیز بسیار است؛ که رسوایی ارتباط جنسی با کلفت سوئیسی، ارتباط بیشرمانه و گسترده با معشوقهها و دوست دخترها، ارتباط با دختران تلفنی پاریس و در اختیار قراردادن زنان و دختران ایرانی برای برخی مهمانان خارجی، فقط چند نمونه از آنها به حساب میآیند.
بدون تردید، بررسی تمام جنبههای رفتاری پهلوی دوم در این یادداشت نمیگنجد و جویندگان حقیقت باید تمام سعی خود را برای محافظت از واقعیتها انجام دهند تا دستخوش تحریف نشوند. در همین راستا، نباید اجازه داد این حقایق تلخ تاریخی که محمدرضا شاه، مفتخر به آنهاست پنهان بماند و از چنین فرد فاسد و آلودهای، یک قهرمان ساخته شود. بدون شک، اطلاع از این حقایق، قدرشناسی از انقلاب اسلامی به دلیل خاتمهدادن به حکومت چنین فاسدی را افزایش خواهد داد.
درست و دقیق روایت نکنیم، غلط و مغشوش روایت خواهند کرد و ذهن جامعه را به سمت و سوی دلخواه خود خواهند برد. یکی از مهمترین اقدامات در این راستا، نقل رفتارهای شخص محمدرضا پهلوی است تا همه بدانند چه کسی و با چه خصوصیاتی در رأس این مملکت قرار داشت و انقلاب اسلامی سبب شد تا چه موجود خطرناک و معلومالحالی کنار برود.