آموزه های دینی از جمله دعا و نماز وارتباط معنوی با معبود، نقش مهمی در کنترل رفتار و پیشگیری از رفتارهای ناپسند در جامعه دارد. امروزه گسترش فرهنگ شهرنشینی و زندگی ماشینی و تغییر سبک زندگی، نقش مهمی در افسردگی و اضطراب و مشکلات روحی و روانی در افراد جامعه دارد که زمینه را برای خودکشی فراهم می آورد. در این میان، آموزهای دینی می تواند در پیشگیری و کنترل رفتارهای نابهنجار نقش موثری داشته باشند.
آموزه های دینی نقش مهمی در مهار افکار و رفتار انسان در سبک زندگی دارد. دین اسلام برای زندگی بهتر و رسیدن به آرامش و سعادت انسان، دستورالعملهایی را در نظر گرفته است که با پیروی از آنها می توان به خوشبختی و سعادت دست یافت. امروزه متأسفانه به سبب دوری از فرهنگ اصیل اسلام و معنویات، برخی از افراد در سردرگمی و بی هدفی زندگی می کنند و رفاه و زندگی پیشرفته، نتوانسته انسان را به آرامش برساند.
عوامل موثر در پدیده خودکشی
1- اختلالات روحی وروانی
یکی از عمده ترین دلایل خودکشی، مشکلات روحی و روانی در افراد است. بسیاری از افرادی که به خودکشی دست می زنند قبل از انجام آن، معمولاً افکار منفی و افسردگی و ناامیدی به آنها دست می دهد. چنین افرادی بایستی برای درمان خود با مشورت با یک مشاور مجرب بتوانند خود را از افسردگی نجات داده و با کمک ایشان بر افکار منفی تسلط یابند.
2- مشکلات جسمی
گاهی افراد در زندگی، به خاطر نقص عضو و یا یک بیماری، موقعیت خودر را درجامعه ازدست می دهند. چنین افرادی در زندگی بامشکلات متعددی روبرو می شوند که ادامه دار شدن این مشکلات باعث از بین رفتن روحیه و رسوخ افکارمنفی به ذهنشان می شود که می تواند آنها را به سمت خودکشی سوق دهد.
3- نداشتن مهارتهای زندگی
برخی از جوانها متأسفانه به دلیل ناتوانی در مقابله باشرایط و اتفاقات آسیب زا و عدم سازگاری با رویدادهای زندگی، دست به خودکشی می زنند که عامل مهم آن، از ضعف والدین و سیستم غلط آموزش وپرورش در تربیت ومهارت آموزی فرزندان نشأت می گیرد.
4- احساس یأس و نا امیدی از زندگی
برخی افراد در زندگی با شرایط سختی مواجه می شوند؛ طوری که زندگی را به نفع خود ترجمه نمی کنند. عوامل مختلفی در ناامیدی این افراد دخیل است. نا عدالتی و تبعیض، فقر و نداشتن شغل و مشکلات جنسی و..غیره عواملی هستند که میتوانند افرادرا به خودکشی سوق دهند.
5- دوری ازمعنویات
اکثرکسانی که به خودکشی دست می زنند افرادی هستند که باورعمیق دینی ندارند و ارتباط معنوی با خدای یگانه در برنامه زندگی آنها نیست. کسی که باور به خدا و قیامت دارد به راحتی در مقابل مشکلات تسلیم نمی شود زیرا می داند خداوند برای مشکلات و ناکامی های او اگر در راستای فرامین الهی باشد؛ اجر وپاداش میدهد. نگاه کسی که باوربه خدا و معنویات دارد به مشکلات و ناکامی ها خیلی متفاوت از کسی است که باور به خدا و معاد ندارد و در زندگی، مادیات برای او یک اصل می باشد. بنابراین کسی که باور به خدا و معاد دارد و از زندگی معنوی برخوردار است با سختی ها و مشکلات و ناکامی ها، هیچ موقع از زندگی دلسرد نمی شود و هیچ موقع بن بستی در زندگی نمی بیند.
نقش رفتارهای دینی در کاهش خودکشی
1- آرامش روانی در پرتو ایمان به خدا
ویژگی همه عبادات آن است که یاد خدا را در دل انسان زنده می کنند. یاد خدا، بهترین نسخه دین برای آرامش روان در انسان است. عبادت و ارتباط با خدا به انسان یک حس آرامش و لذتبخشی می دهد که او را درمقابل مشکلات و سختی ها ایمن می سازد. معمولاً کسانی که با خدا ارتباط معنوی دارند در سختی ها و مشکلات زندگی به خدا تکیه می کنند؛ از اینرو کمتر درمعرض مشکلات روحی و افسردگی قرار می گیرند و بالتبع در زندگی به بن بست نیزنمی رسند. لذا خودکشی درچنین افرادی به ندرت اتفاق می افتد. خداوند متعال در قرآن، ایمان به خدا و یاد او را مایه آرامش می داند و میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنّ الْقُلُوبُ؛ [1] همان کسانى که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مىیابد.»
2- بالابردن ظرفیت روانی با عبادات
عبادت و ارتباط با معبود، توجه دادن انسان به عوالم بالاتر و پرواز دادن او از دنیای مادی به دنیای معنوی است. انسان وقتی با خدای خویش راز و نیاز می کند این ارتباط ، باعث آرامش درونی در وی شده و حس خوشایندی به او دست می دهد که باعث می شود حل مشکلات زندگی را منوط به این عالم مادی نبیند. چنین افرادی، خداوند توانا را تکیه گاه امنی می دانند که میتواند در مشکلات و سختیها او را یاری رساند. بدین جهت است که انسانهای دیندار در مراحل بالاتر ایمان، نه از چیزی هراس دارند و نه ازحادثه ای محزون و افسرده می شوند: «الاَإِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ [2] آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مى شوند.»
3- انسجام شخصیتی با پرستش خدای یگانه
پرستش خدای یگانه و ارتباط معنوی با معبود می تواند انسجام شخصیتی در انسان ایجاد کند و او را از سرگردانی و پوچگرایی نجات بخشد. کسانی که درمشکلات با خدای خویش در ارتباط نیستند درواقع یک حمایتگر محکم و قوی را ازدست می دهند. درمقابل، کسانی که درسختیها و مشکلات با عبادت و توسل، خود را به خدای خویش نزدیک می کنند و سرنوشت خویش را به خدای توانا می سپارند او را همیشه همیار و همراه خویش می دانند از سلامت روانی بهتری برخوردار می شوند و در زندگی به ندرت احساس تنهایی و افسردگی می کنند و کمتر افکارات منفی و پوچگرایی و خودکشی به آنها دست می دهد.
4- تقویت اراده و صبر با نماز و روزه
یکی از کارکردهای عبادت و ارتباط با خدا، تقویت اراده در انسان است. نماز و روزه به انسان کمک می کند تا صبر و خویشتن داری را در خود تقویت کند.
کسی که روزه می گیرد مکلف می شود در روز، از لذتهای خوراکی و غیره خودداری کند؛ لذا خویشتن داری از لذتهای مادی در طول روز به او تمرین صبر می دهد و اراده او را درمشکلات قوی می کند. خداوند به مومنان دستور می دهد از نیروی نهفته در عباداتی همچون نماز و روزه کمک بگیرند و با آنها به حل مشکلات خود بپردازند. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «هنگامی که با غمهای دنیا روبرو می شوید وضو بگیرید به مسجد بروید نماز بخوانید و دعا کنید زیرا که خداوند دستور داده است که: «اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ» از صبر و نماز(برای مشکلات) کمک بخواهید.»[3] بنابراین نماز و راز و نیاز با پروردگار، نیروی تازه ای درانسان ایجاد میکند که اراده او را در رویارویی با مشکلات وسختیها بیشتر میکند.
پی نوشت
[1] سوره رعد، آیه 26.
[2] سوره یونس، آیه 62.
[3] بحار الأنوار،ج66، ص342.
انسان امروزی با وجود رسیدن به پیشرفت های علمی و مادی وامکانات رفاهی، به سبب دوری از معنویات و اخلاق در سردرگمی و بی هدفی زندگی می کند. امروزه خلأ وجود خدا و معنویات در بسیاری از زندگی ها عامل مهم مشکلات روحی و افسردگی دربسیاری از افراد درجامعه می باشد.