انیمشن ماجراهای عصر یخبندان باک وایلد، انقراض محبوبیت
با شروع انیمیشن «ماجراهای عصر یخبندان باک وایلد»، ششمین قسمت از سری فیلم انیمیشن هایی که در هر قسمت پر تر و جذاب تر می‌شد، بیننده احساس می‌کند یک چیزی اشتباه است و این اشتباه تو ذوق مخاطب می زند.
بعد از انتظاری نسبتا طولانی وقتی به تماشای آخرین قسمت از مجموعه‌ی انیمیشنی «عصر یخبندان» می نشینید با حذف تقریبا تمامی صداپیشگان مشهور قبلی این مجموعه و جایگزینی هنرمندان مشابه و همچنین نبود کاراکترهای محبوبی چون اسکرات مواجه می شوید که این بسیار نا امید کننده است و خاطرات ما را با این انیمیشن به هم می زند.
ضد حال اصلی را زمانی می خورید که فیلم را با صدای اصلی تماشا کنید متوجه تغییر صدای اغلب صدا پیشه گان این انیمیشن می شوید که سعی شده با صدای پیشگانی با صدای مشابه جایگزین شوند. جایگزینی بازیگران و صدا پیشه گان، چیز عجیب و نا آشنایی نیست ولی سعی در وفادار ماندن به بازیگران و صدا پیشه گان جدای از حس خوب به مخاطب، حواس مخاطب را از دیالوگ ها پرت نمی کند.
جدای از صدای نا آشنا با حجم زیادی از دیالوگ روبرو می شویم، که این حجم بالای دیالوگ را می توان یکی از ایرادات وارده به این قسمت از انیمیشن دانست. در این قسمت باک راسوی یک چشم قصه با برادران پوسوم و پر حرفی با نام های کراش و ادی همراه می شود. کراش و ادی را در قسمت های قبلی فقط به عنوان دستیار نیمه باهوش و یا حتی خنگ در خدمت بازیگران اصلی می دیدیم. اما این دو این بار با ماجراجویی راسوی یک چشم، باک همراه و متحد می‌شوند و در تلاش اند تا جنگل زیرزمینی مزوزوئیک از دست پروتوسراتوپ‌های مستبد نجات دهند.داستان این قسمت بسیار ساده‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد و شما فکرش را می کنید.
زوریلای معقولی به نام زی، مهار هرج و مرج را به دست می‌گیرد آن هم زمانی که پسرها را از دردسر نجات می‌دهد. او با این کار خود به ما می آموزد که شجاعت چیزی خارج از ما نبوده و از درون ما نشأت می‌گیرد. همراه شدن و همراهی کردن با این دسته‌ی جانوری می‌تواند مغز انسان را به نقطه انفجار نزدیک کند.
اما یک سؤال خیلی مهم و حیاتی؛ اسکرات کجاست؟! ما عادت کرده بودیم در کنار دیدن فیلم عصر یخبندان داستان جست و جوی بی دریغ سنجابی برای رسیدن به بلوط که اغلب حکم نجات بخش و طنز داستان بود را نیز دنبال کنیم. اما در این قسمت خبری از او نیست، اسکراتی که حتی نیازی به یک صدای جانشین هم نداشت. حذف این سنجاب خنگ و دوست داشتنی همچنین خرابکار از این انیمیشن گناهی است نا بخشودنی.
این انیمیشن نتوانسته چه در بین منتقدین و چه در بین تماشاگران رای و نمره خوبی را کسب کند و در بین منتقدین نمره 30 از صد را به خود اختصاص داده است و در بین مخاطبین نمره‌ی ۴٫۶ را از آن خود کرده است.
مخاطبین در حالی که نماهای خاصی از فیلم را مشاهده می کنند که کشش عاطفی اش را برمی‌انگیزاند، که خواه این ترس، غم و اندوه یا شگفتی باشد، ولی متوجه کیفیتی مصنوعی در آن‌ها می شود. و نمی گذارد تماشاگر از غوطه ور شدن دنیای ساختگی لذت ببرد
ما تا قبل از قسمت آخریک فرنچایز بسیار دوست‌داشتنی را دنبال می کردیم ولی در قسمت آخر یعنی ماجراهای عصر یخبندان باک وایلد، ادامه ای را دنبال می کنیم که به شدت کهنه و بدون الهام از قسمت های گذشته است. سازندگان عصر یخبندان قبلا هم در «عصر یخبندان: مسیر برخورد» (Ice Age: Collision Course) به شدت مورد انتقاد قرار گرفته بودند که به‌شدت به بازخوانی قلمرو های آشنا متکی هستند ولی با این حال، در این قسمت به طور کلی در بچگانه بودن فاحش و مفتضح است و طنز آن به شدت کهنه شده است و مخاطب تقریبا هیچ یک از جوک های این قسمت همراه نشده و نمی خندد. تمامی خصلت های خوبی که در این انیمیشن جمع شده بود از جمله اصالت کار، انرژی دیوانه‌وار موجود در انیمیشن و حس سرگرمی و حس خوب شگفتی که در قسمت های قبلی شاهدش بودیم اصلا در این قسمت وجود ندارد و به طور خلاصه، تصور اینکه کسی خارج از محدوده سنی زیر ۱۰ سال با چنین ماجراجویی بی‌هدفی بسیار سرگرم شود، سخت است.
بعد از انتظاری نسبتا طولانی وقتی به تماشای آخرین قسمت از مجموعه‌ی انیمیشنی «عصر یخبندان» می نشینید با حذف تقریبا تمامی صداپیشگان مشهور قبلی