صحنه تلخی از جامعه - قسمت اول

11:58 - 1401/01/14
صحنه زنی

فیلم صحنه زنی داستانی است متفاوت از پدیده‌ ای نه چندان جدید در قشر آسیب ‌پذیر جامعه. پدیده‌ ای که سلامتی و گاهی حتی جان را با پول تعویض می‌کند.

فیلم صحنه زنی سعی دارد نگاهی متفاوت به پدیده ‌ای اجتماعی داشته باشد که همچون آتش زیر خاکستر سطح کشور خفته است. این آسیب اجتماعی باعث می‌شود که انسان ‌ها برای ادامه زندگی از جان خود مایه می گذارند. فیلم صحنه زنی قصه آدم ‌هایی است که بر اثر فقر، اعتیاد یا مشکلات دیگر اجتماعی، حاضر هستند با به خطر انداختن جان خود و ایجاد یک تصادف ساختگی از بیمه پول دیه را دریافت نمایند.

فیلم صحنه زنی برای نخستین بار در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای مخاطبان به اکران شد. این فیلم توانست برای کارگردان خود یعنی علیرضا صمدی سیمرغ نقره‌ای بهترین کارگردانی را به همراه داشت. قبل  از این علیرضا صمدی با کارگردانی فیلم «بی نام» می شناختیم اثری که در حد اسامی ستارگانی که  در آن به ایفای نقش پرداخته بودند نبود.

این فیلم صحنه زنی از اثر قبلی صمدی خوش ساخت ‌تر است. فیلمی با کارگردانی خوب که سوژه ‌ای را به پرده سینما آورد که جذاب است. این سوژه که روایت آسیب‌ های اجتماعی مناطق پایین شهر است، که تا به امروز بدان پرداخته نشده بود. این سوژه ‌حاصل برخورد خود کارگردان با این نوع اتفاق و کسب درآمد از طریق صحنه زنی و یا همان تصادف ساختگی بوده است.و این مهم‌ترین نکته فیلم صحنه زنی است، که کارگردان اثرش را برمبنای تخیلاتش از یک پدیده نساخته بلکه با برخورد خود با موضوع سعی کرده تا این اثر را پدید بیاورد.

داستاناصلی این فیلم روایت گر  سه خلافکار از مناطق پایین شهر تهران است که برای کسب درآمد تصادف‌ های ساختگی ایجاد می کنند و از بیمه پول دیه را می گیرند. این پیرنگ اصلی فیلم است که مخاطب را با سوژه‌ای جدید روبرو می‌کند.

همین پیرنگ اصلی فیلم را می‌توان نقطه قوت اثر دانست که در تلاش است این پدیده اجتماعی را فقط روایت کند و از ورود به حیطه قضاوت کردن بر حذر است. اگر کارگردان وارد حیطه قضاوت می شد اثر را تبدیل به یک اثر غیر واقعی می کرد و این باعث می شد که مخاطب فیلم را پس بزند.

 هرچند که در کنار پیرنگ اصلی به یک سری خرده پیرنگ ‌های دیگری نیز مورد بررسی قرار می گیرد همچون مسئله سقط جنین، مشکلات حضانت فرزندان، طلاق و پدیده نو ظهور بادیگار داشتن ...

این خرده پیرنگ‌ ها می توانست به خوبی مسیر فیلم را هدایت کند ولی تعدد این پیرنگ ها، باعث شده که روایت کلی فیلم پیوستگی خود را از دست بدهد. مخاطب در انتهای این فیلم با یک پرشس مواجه می شود که حرف این فیلم چه بود ؟ از ایجاد این پرسش نتیجه می گیریم که کارگردان توانسته سوژه ‌های جدیدی که برای فیلمش انتخاب کند، اما به علت تعدد این سوژه ‌ها نمی تواند پرداخت خوبی را برای همه سوژه ها داشته باشد و باعث ناقص ماندن داستان ها و پیرنگ های فرعی فیلم می شود.

این فیلم قطعا اثر بهتری می‌شد، اگر کارگردان از این 5 پیرنگ تمرکز خود را تنها بر یک پیرنگ موجود در فیلم می‌گذاشت. هرچند که تلاش کارگردان بر این بوده که پیرنگ اصلی فیلم ماجرای زندگی اسد با بازی بهرام افشاری را به خوبی پیش ببرد. اسد پدری است که به خاطر افتادن در زندان حضانت فرزند خود را از دست داده و بعد از آزادی به دنبال پیدا کردن دختر خود است.

فیلم صحنه زنی داستانی است متفاوت از پدیده‌ ای نه چندان جدید در قشر آسیب ‌پذیر جامعه. پدیده‌ ای که سلامتی و گاهی حتی جان را با پول تعویض می‌کند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 1 =
*****