- معضل اصلی افزایش و کاهش طلاق و ازدواج را باید در امور فرهنگی جستجو کرد که سبب تغییر منفی در ذائقهها و طرز فکرها شده و برای ترمیم آن نیز راهی جز محافظت از فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی وجود ندارد.
افزایش طلاق را باید از معضلات فرهنگی جامعه برشمرد که متأسفانه در چند سال اخیر افزایش چشمگیری داشته است. بر اساس گزارش مرکز آمار، در سال ۱۳۹۰ حدود ۱۴۳هزار طلاق ثبت شده، اما این رقم در سال ۱۳۹۹ به حدود ۱۸۳ هزار رسیده است. در مقابل، تعداد ازدواج در دو سال مزبور، از حدود ۸۷۴ هزار به حدود ۵۵۶ هزار کاهش یافته است!
دربارهی علل پیدایش این موضوع، حرفهای زیادی گفته شده است که هر کدام در جای خود قابل بررسی است، اما هر چه هست باید ریشههای آن را در تغییر سبک زندگی جستجو کرد، چون در گذشته به چنین چالشی مبتلا نبودهایم.
متأسفانه این نکته قابل انکار نیست که به همان اندازه که ذائقه و اشتیاق جامعه به تقلید سبک زندگی غربی افزایش یافته و ارزشهای دینی کمرنگ شده است، شاهد این واقعیت تلخ بودهایم که آسیبهای فراوانی به اجتماع تحمیل شده است که از برجستهترین نمونههای آن همین کاهش ازدواج و افزایش طلاق در سالهای اخیر است. طلاق در برخی موارد مذموم نیست، چون راهی است که شرع مقدس برای رهایی زوجین از یک شرایط دشوار و نامناسب در نظر گرفته است، ولی حقیقت این است که این دست از طلاقها بخش اندکی را تشکیل میدهند. اغلب موارد طلاق به دلیل تأثیرپذیری از سبک زندگی غربی است که در قالب فیلم، سریال و پیوستهای فرهنگی به مردم ما تحمیل میشود و مفاهیم مهم و سرنوشتسازی مثل خودداری از ارتباط خارج از ازدواج، وفاداری کامل به شریک زندگی، و کمرنگشدن نقش بزرگترها در پادرمیانی و رفع اختلافات را دچار چالش جدی کرده است.
القائات مراکز شیطانی برای تشویق جوانان به گریز از مسئولیتپذیری و در نتیجه، سوقدادن آنها به امور قبیح و زشتی مثل ازدواج سفید نیز از امور مهم و تأثیرگذاری است که سن ازدواج را بالا برده و در موارد متعددی نیز به از هم پاشیدن خانوادهها منجر شده است.
روی هم رفته، معضل اصلی افزایش و کاهش طلاق و ازدواج را باید در امور فرهنگی جستجو کرد که سبب تغییر منفی در ذائقهها و طرز فکرها شده و برای ترمیم آن نیز راهی جز محافظت از فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی وجود ندارد.