آمار کشته شدگان حمله مسلمانان به ایران، توهمی است که برخی از اسلامستیزان برای دفاع از کیان ایرانی مطرح کردهاند؛ ولی ناخواسته غیرت و شجاعت ایرانی را تحت الشعاع قرار دادهاند.
از مهمترین آموزههای دین مقدس اسلام از همان آغاز، برقراری صلح و آرامش بوده و با جدیت، تدابیر پیشگیرانه از وقوع جنگ را دنبال میکرده است.[1] بر این اساس بیشترین سفارش دین، جلوگیری از نزاعهای میان مسلمانان و غیرمسلمانان است. این حرکت مسالمتآمیز، از مسلمات دین است؛ هر چند برخی مسلمانان از روی جهالت، با پشت پا زدن به این آموزه، باعث زحمت دینداران میشوند.
از طرفی دین اسلام برای ایجاد آرامش در جامعه، مبارزه با زیادهخواهیها و فسادهای اجتماعی را نیز در دستور کار خود قرار داده است؛[2] از این روی کسانی که منافع خود را در خطر میبینند، در مقابل آن مقاومت کرده و دشمنی آنها نیز از همین جهت بوده است.
آری! زمانی که مسلمانان به ایران حمله کردند و ایرانیان مسلمان شدند،[3] در طی آن، افرادی کشته شده و افرادی نیز اسیر شدند و این یک امر طبیعی در هر مبارزهای است؛ ولی به این معنی نیست که هر کسی در هر مکانی و در هر زمانی کشته شود، یا هر خونی که در این سرزمین ریخته شود را به حساب اسلام گذاشته شود و برخی در این میان، اهداف مرموز خود را بر مردم غالب کنند.
هر چند در بین مسلمانان افرادی جاهل و ناآشنا با آموزههای جنگی اسلام، مانند خالد بن ولید، نیز وجود داشتند که گاهی برخی از کشتارها به آنها نسبت داده شده است؛[4] ولی هرگز در اسلام چنین آموزههایی نیست و این نوع گرد و غبارها بر دامن اسلام نمینشیند.
برخی با این شلوغ کاریها به خیال خام خود در پی آن هستند که ایرانیان را بزرگ کنند،[5] غافل از این که با این کار، ایرانیان را زبون و نفهم میشمارند. میگویند: «ایرانیان با زور مسلمان شدند» در حالی که معنای این جمله این است که ایرانیان تحت فشار و بدون اختیار مسلمان شدند[6] و طی این چهارده قرن، نیز از آن دست بر نداشتهاند!
توهم آمارهای هفتصد هزار کشته ایرانی
اما درباره کشتارهایی که در آمارهای این واقعه ادعا شده و به این بهانه، مسلمانان را خونریز، بیرحم و... معرفی میکنند و حتی آمار کشتهها را به هفتصد هزار نفر میرسانند، باید گفت:
اول اینکه: این آمارها دارای سند معتبر و محکمی نیست؛ زیرا این مطالب توسط کسانی نگاشته شده است که از نظر اعتبار سندی، قابل اعتماد نیستند.
دوم اینکه: بر فرض که این حملات صحیح باشد،[7] هرگز چنین کشتارهایی مورد تائید اسلام ناب نبوده است. علاوه بر اینکه ملاک برای شناخت اسلام، افراد نیستند و این را هر انسان عاقلی درک میکند.
سوم اینکه: کتابهایی که این آمارها را آوردهاند [بر فرض صحت] حدود سیصد سال بعد از حمله مسلمانان به ایران، نوشته شده است بنابر این منبع اینگونه نقلها معلوم نیست؛ علاوه بر اینکه نقلهای تاریخی در این زمینه بسیار با هم در تناقض است.
نکته پایانی اینکه، کشته شدن هفتصد هزار نفر چه قدر زمان میبرد! در جنگ ایران و عراق که هشت سال طول کشید از ایران، کمتر از دویست و بیست و دو هزار نفر شهید شدند؛ با اینکه طرف عراقی از سلاحهای کشتار جمعی و به روز شده استفاده میکرد، حال باید خود قضاوت کرد که با شمشیر و نیزه بخواهند هفتصد هراز نفر را بکشند چه زمانی لازم دارد! و چه قدر ایرانیان بیعرضه و ترسو بودهاند!؟
بنابراین راه دفاع از کیان و هویت ایرانی این نیست و به یقین این گونه شبهات از حلقوم یک ایرانی بیرون نمیآید، پس باید زیرک بود و همچنان به ایرانی بودن بعد از اسلام، افتخار کرد.
پی نوشت
[1]. سوره بقره، آیه208.
[2]. همان، آیه190.
[3]. اسرار شیعه شدن ایرانیان
[4]. کتاب المغازی، واقدی، ج۳، ص۸۷۵ـ۸۸۲.
[5]. محبت پیامبر به ایرانیان
[6]. گرایش ایرانیان به اسلام
[7]. حمله عرب ها به ایران
از آموزههای اساسی دین اسلام، برقراری صلح و آرامش است. حتی در زمان جنگ نیز دستوراتی دارد که در هیچ مکتب دیگری نیست، بنابراین از اساس آمار کشته شدگان در فتح ایران توسط مسلمانان، توهم است و هدف این گونه سمپاشیها، اسلامستیزی است.