درست یا نادرست، مسائل اقتصادی سنگ محک مردم برای قضاوت درباره کارآمدی دولت است. با وجود تلاش چشمگیر دولت و دستیابی به منابع درآمدی، مردم بوی بهبود اقتصادی نمیشنوند. اگر دولت به هر بهانه، مردم را نسبت به موانع، از جمله میراث اقتصادی دولت قبل آگاه نکند، بعید نیست برعکس هدفی که دارد، امید و آرامش را از مردم بگیرد.
بیراه نیست اگر بگوییم مسئله اول کشور در انتخابات سال گذشته، مسئله امید بود. فضایی که گروه تبلیغاتی حسن روحانی در انتخابات 92 ایجاد کرده بود، بسیاری را به این باور رسانده بود که با کمی تغییر نگاه در شیوه مدیریتی، و رویکرد غربگرایانه در سیاست خارجی، میتوان به نتایج قابل توجه اقتصادی رسید. نماد این امید واهی تصویر معروفی است از راننده یک خودرو در جشن خیابانی برجام، که یک دلار و یک اسکناس هزار تومانی را در دستش گرفته بود، به این معنا که با برطرف شدن به اصطلاح سوءتفاهمها در سیاست خارجی، قیمت حدود سه هزار تومانی دلار در آن روزها به یک سوم کاهش یابد و تقریبا به قیمت 4 سال پیش از آن برگردد.
اما وعده صد روزه روحانی محقق نشد. در یک سال و دو سال هم اتفاق خاصی نیافتاد، و پس از 4 سال، تنها دستاورد اقتصادی دولت، خروج از فضای ملتهب اوایل دهه نود بود. البته همان هم زیر سوال بود؛ چرا که مردان دولت دهم ادعا میکردند در همان زمان در حال تسلط بر اوضاع بودهاند؛ ادعایی که با توجه به شواهد، چندان هم دور از واقعیت به نظر نمیرسید.
به هر ترتیب، حسن روحانی یک بار دیگر نیز با ترساندن مردم از بازگشت شرایط به پیش از سال 92 و با وعده به بار نشستن تلاشهای 4ساله اول در دور دوم، از مردم رای گرفت. اما کار را به جایی رساند که مردم آرزوی بازگشت به همان سالهای ملتهب را کرده و برای رفتنش لحظه شماری میکردند.
پس از هشت سال، آن تب تند جایش را به سردی داده بود؛ و این تن سرد به این سادگیها گرم شدنی نبود. تنها کسی که توانست با وجود فضای یاس آلود و تبلیغاتی که تلاش میکرد مردم را از گشایشها دلسرد کند، به اتکای سابقهاش در قوه قضاییه و آستان قدس رضوی تا حدی امیدها را زنده کند و به مردم دلگرمی بدهد، سید ابراهیم رئیسی بود.
اما تبلیغاتی که القا میکرد با رفتن این و آمدن آن اتفاقی نخواهد افتاد، با انتخاب رئیسی متوقف نشد. اگر پیش از انتخابات حسی که مردم نسبت به مدیریت تحول آفرین رئیسی داشتند، نگذاشت تبلیغات، آنچنان که بدخواهان میخواستند کارگر شود. ولی حالا پس از حدود هشت ماه از روی کار آمدن دولت مردمی، اگر تغییر محسوسی در اوضاع اقتصادی مردم دیده نشود، معلوم نیست تبلیغات منفی جواب نگیرد؛ چرا که درست یا نادرست، مسائل اقتصادی سنگ محک مردم برای قضاوت درباره تفاوت این و آن، و امید به تغییر است.
اظهارات نایب رئیس کمیسیون اصل نود درباره بدهیهای سنگین به ارث رسیده از دولت قبل و محل هزینه درآمدهای حاصل از اقدامات قابل توجه دولت، باید برای آگاهی مردم بارها و بارها توسط دولت و رسانهها بازگو شود؛ چرا که گاهی یک پرسش بیپاسخ در اذهان عمومی، موریانهای میشود که همه خدمات دولتی را در نگاه مردم تبدیل به ویرانه میکند.
ملاحظه اخلاقی آقای رئیس جمهور در کنار گذاشتن روش مرسوم و نپرداختن به آثار منفی به جا مانده از دولت گذشته و درگیر نکردن ذهن مردم با مشکلات صعب العلاج و بگو مگوهای سیاسی، تحسین برانگیز است، ولی گاهی همین بیخبری، مردم را نسبت به کارآمدی دولتمردان دچار تردید کرده، آرامش و امید را از مردم میگیرد، و فلسفه آن نگفتنها را زیر سوال میبرد.