اگر جنایت ترور سردار دلها، پاسخ داده نشود، قطعا شرارتها تکرار میشود. علاوه بر آن، اگر پاسخ سریعی که حاکی از قاطعیت و قدرت کشور نباشد، قطعا نمیتواند اهداف ما را از انتقام به ثمر برساند و معادلات دشمن را به هم بریزد.
سردار تنگسیری فرمانده واحد نیروی دریایی سپاه پاسداران گفت: دشمنان به طور منظم پیام میفرستند که جمهوری اسلامی از انتقام ترور ژنرال قاسم سلیمانی چشمپوشی کند تا ما تحریم را از سپاه برداریم، اما باید به آنها گفت: «زهی خیال باطل». انتقام ترور قطعی است، اما در محل و زمان خود تصمیم می گیریم.(1)
سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان نیز در پاسخ به سوال خبرنگار CNN مبنی بر درخواست تضمین آمریکا از ایران برای چشم پوشی از انتقام خون سردار سلیمانی گفت: «عاملان و مشاوران این عمل بزدلانه از سوی ایران بی کیفر نخواهد ماند. این یک اصل قطعی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است که این افراد باید به پیشگاه عدالت آورده شوند.»(2)
اما سوال اینجاست که چرا جمهوری اسلامی اصرار بر انتقام از خون سردار سلیمانی دارد؟ در پاسخ به این سوال ذکر چند نکته ضروری است.
نکته اول: اگر این جنایت پاسخ داده نشود، قطعا شرارتها تکرار میشود؛ زیرا چنانچه آمریکاییها به این تحلیل برسند که این نوع اقدامات واکنش شدیدی از سوی تهران به همراه نخواهد داشت، قطعا قدمها و جنایات بزرگتری را در دستور کار قرار میدهند.
یکی از اصول حاکم در روابط بینالملل مسئلهی تست تابآوری کشورهای متخاصم است. برهمین اساس آمریکا اگر ببیند ایران منفعل و ساکت مینشیند، این سکوت را بر ضعف حمل میکند و قاعدتا حمله به یک کشور ضعیف بسیار آسانتر از حمله به یک کشور قدرتمند است.
اما پاسخ ایران باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟
پاسخ سریعی که حاکی از قاطعیت و قدرت کشور نباشد، قطعا نمیتواند اهداف ما را از انتقام به ثمر برساند و معادلات دشمن را به هم بریزد. در همین راستا بود که سردار ابوالفضل شکارچی سخنگوی ارشد نیروهای مسلح گفت: «جمهوری اسلامی از هر اقدام احساسی و شتابزده خودداری میکند، ولی قطعا همان انتقام سختی که خواست ملت ایران و ملتهای آزادیخواه جهان است، اتفاق خواهد افتاد و آمریکاییها از این اقدام پشیمان خواهند شد»(3). لذا از همان ابتدا ایران در پی "انتقام سخت" بود، نه انتقام سریع؛ نکتهای که رهبر حکیم انقلاب در اولین سخنرانی خود پس از شهادت سردار سلیمانی بدان اشاره فرمودند: «کارهای نظامی به این شکل کفایت نمیکند. آنچه مهم است بایستی حضور فسادبرانگیز آمریکا در این منطقه تمام شود. آنها در این منطقه جنگ آوردند، اختلاف و فتنه و ویرانی آوردند. این باید به پایان برسد.»(4)
نکته دوم: قاعدتا پاسخ به چنین جنایتی باید با خصوصیات منحصر به فردی همراه باشد:
اول، ایجاد نگرانی کلافه کننده در دشمن: خویشتنداری و تاکید بر وعده انتقام سخت، برای آمریکاییها نگرانکننده و فرساینده است و آنها را در موضع انفعال نگاه میدارد؛ امری که امروز برای آمریکاییها ماهی 2 میلون دلار هزینه تراشی کرده است.(5)
دوم، عدم محدودیت: انتقام خون شهیدسلیمانی و همراهانش، باید انتقامهای دنبالهدار باشد، نه یک تکاقدام نقطهای؛ چه اینکه رسانههای جهان از سردار شهید سلیمانی با عنوان دومین شخصیت قدرتمند ایران یاد میکردند و شهادتش را سرآغاز تحولات مهم و پیشبینی نشده در منطقه میدانستند. بنابراین تقاص خون وی قابل تعریف کردن در یک پروژه نظامی نقطهای و محدود نیست، بلکه یک پروسه متشکل از انتقامهای پیدرپی خواهد بود.
سوم، وسیع بودن جغرافیای انتقام: شخصیت سپهبد سلیمانی یک شخصیت بینالمللی بود و در بین ملتهای ساکن در محور مقاومت مانند افغانستان، عراق، یمن، سوریه، لبنان، فلسطین و حتی کشورهای فرامنطقهای محبوبیت فراوانی داشت. بنابراین انتقام خون او نیز قطعاً محدود به یک یا چند نقطه در کشورهای همسایه یا غرب آسیا نخواهد بود و منافع آمریکا در اقصی نقاط جهان، حتی در خاک این کشور مستعد ضربه خوردن خواهد بود؛ چه اینکه انتقامگیرندههای او بیشمار و فراملّی هستند. نقش موثر وی در کمک به گروههای مقاومت در منطقه و جهان، که توانستند در ابعاد نظامی، سیاسی و ژئوپلتیک به مزیت نسبی در مقابل مستکبران و حامیان آنها برسند، باعث میشود انصارلله یمن، حزبالله لبنان، حماس، جنبش جهاد اسلامی فلسطین، سپاه بدر عراق، حشد شعبی عراق، شیعیان افغانستان و...که بخشی از جبهه مقاومت اسلامی هستند، همه خود را موظف به گرفتن انتقام از قاتلان این ترور وحشیانه بدانند.
نتیجهی چنین انتقامی، راهبردی، و نه تاکتیکی و نقطهای خواهد بود. انتقامهای متعدد و ضربات سنگین به مواضع آمریکاییها قطعا به یک نتیجه «راهبردی» منتهی خواهد شد و آن، اخراج آمریکا از منطقه خواهد بود.
پینوشت:
1. العالم https://b2n.ir/u64747
2. ایسنا https://b2n.ir/j69278
3. مهر yun.ir/v5izh7
4. رهبر انقلاب 19/10/1398
5. صدای آمریکا https://b2n.ir/b46298