رویت هلال، مساله ای فقهی است و به هیچ وجه ارتباطی به مسائل اعتقادی، سیاسی و لجبازی با دیگران ندارد و اختلاف در مورد آن به نوع برداشت از روایات برمی گردد.
امام زمان علیه السلام، مردم را در زمان غیبت به فقهای جامع الشرائط ارجاع داده و آنها را حجت خود بر مردم معرفی کرده است.[1] پس وظیفه عامه مردم در مسائل و حوادث، رجوع به فقیه جامع الشرائط است.[2]
از سوی دیگر، هر انسان مختاری، با مشورت و تحقیق، فقیه جامع الشرائط را انتخاب کرده و از او تقلید میکند، پس ممکن است چند فقیه همزمان مورد انتخاب مردم قرار بگیرند که در برخی از مسائل با هم اختلاف نظر پیدا کنند و این یک امر طبیعی است، هر چند اختلاف نظر، باعث رشد علم و مایه برکت خواهد بود.
رویت هلال ماه، از مسائلی است که همواره مورد اختلاف بوده است؛[3] زیرا در این گونه موارد، برخی رویت هلال ماه را با چشم مسلح، مانند تلسکوپ و... پذیرفتهاند، بر خلاف دیگران که به رویت هلال، با چشم غیر مسلح [بدون به کارگیری دستگاههای روز] فتوی دادهاند.
از سوی دیگر برخی فقها با استناد فقهی روئیت در همان منطقه را لازم می دانند و برخی حتی رویت هلال در دور دست یعنی سه چهار هزار کیلومتر آنطرف تر را هم قبول دارند و این موارد اساسیترین اختلاف نظر در رویت هلال همین است.
نکته مهم این است که این یک مساله فقهی فرعی [مانند اختلاف در شکیات نماز] است و هرگز نباید به مسائل اعتقادی و اساسی دین و حتی به مسائل سیاسی ربط داده شود؛ زیرا در حال حاضر نیاز جامعه به اتحاد و همدلی از هر زمانی بیشتر است.
بر این اساس دوستداران اهل بیت علیهم السلام نباید خود را دستخوش برخی سمپاشیهای دشمن، قرار داده و چنین تفاوت نظرات را اختلافات اعتقادی، سیاسی، یا از روی لجبازی و... بدانند و برای خوشآیند عدهای از خدا بیخبر، آخرت خود را خراب کرده و باعث اختلافات قومی بین مردم شوند.
پی نوشت
[1]. کمال الدین، صدوق، ج2، ص484.
[2]. تفسیر المنسوب الی الامام العسکری علیه السلام، ص300.
[3]. وسائل الشیعه، حرعاملی، ج7، صص182و 188.