در برخی روایات « دابَّةُ الأرض» به امیرالمومنین علیه السلام، تاویل شده و چون از باطن قرآن خبر داده است، هیچ منافاتی با ظاهر آیات قرآن ندارد.
قرآن کریم مجموعهای منسجم و مهندسی شده از طرف پروردگار عالم است و همین باعث جاودانگی و معجزهآسا بودن آن شده است؛ زیرا هر چه علم و تکنولوژی پیشرفت میکند، ابعاد مختلف قرآن کریم نیز روشنتر میشود، گویا قرآن تازه و متناسب با زمان فعلی ما نازل شده است.
پیشوایان و مفسران واقعی نیز قرآن کریم را به چهار گونه عبارات، اشارات، لطائف و حقائق تقسیم کرده، فرمودهاند: «فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاءِ؛[1] پس عبارت قرآن، برای عموم مردم، اشاراتش برای خواص، لطائف آن برای اولیا و حقائقش برای پیامبران علیهم السلام است.» همانگونه که در روایات فراوانی از باطن و لایههای زیرین قرآن خبر دادهاند.[2] بنابراین نباید به ظاهر آیات اکتفا کرد؛ بلکه شایسته است به اشارات و لطائف قرآن که از سوی اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده نیز توجه داشت.
یکی از آنها تاویل دابة الارض به امیرالمومنین علیه السلام است.
موارد استعمال «دابة» در قرآن کریم:
واژه «دابة» به معنای جنبنده، در مواردی از قرآن کریم استفاده شده است.
یک. دابه به معنای، مطلق جنبنده استعمال شده است.[3]
دو. دابه به معنای، حیوان (موریانه) به کار رفته است.[4]
سه. در مورد جنبندگانی از آسمان، استعمال شده است.[5]
چهار. تاویل به امیرالمومنین؛ علی علیه السلام شده است.[6]
عدم منافات روایت تاویلی دابة الارض با آیه قرآن
هر چند در ظاهر، برخی از روایات با آیات قرآن سازگار به نظر نمیرسند؛ ولی بعد از اینکه به مجموع آیات و روایات نگریسته شود، منافاتی بین آنها دیده نمیشود.
یکی از آیاتی که به دابة الارض اشاره کرده است آیه 82 سوره نمل است: «وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كانُوا بِآياتِنا لا يُوقِنُونَ؛[7] و هنگامى كه فرمان عذاب آنها رسد (و در آستانه رستاخيز قرار گيرند)، جنبندهاى را از زمين براى آنها خارج مىكنيم كه با آنان تكلّم مىكند (و مىگويد) كه مردم به آيات ما ايمان نمىآوردند»
در ذیل این آیه روایات زیادی از معصومین علیهم السلام، مراد از دابه الارض را امیرالمومنین؛ علی علیه السلام دانستهاند، بعنوان نمونه امیر المومنین علیه السلام، مقداری شن جمع کرده و سر بر آن گذاشته به خواب رفته بود، پیامبر صلی الله علیه و آله به او رسید و فرمود: «قُمْ يَا دَابَّةَ اللَّهِ؛ بلند شو ای جنبنده خدا»... سپس فرمود: «هُوَ الدَّابَّةُ الَّتِي ذَكَرَ اللَّهُ فِي كِتَابِه؛ این همان جنبندهای است که خدا در قرآن کریم ذکر کرده است.» بعد از آن حضرت با تلاوت آیه فوق، به بحث رجعت و آخر الزمان اشاره کردند که خدا امیرالمومنین علیه السلام را زنده میکند و اوست که بین کفر و ایمان را جدا میکند.[8]
این نوع تفسیرهایی که از طرف معصوم علیه السلام وارد میشود هیچ منافاتی با متن قرآن کریم ندارد؛ زیرا این تفاسیر، تفسیر به باطن و تاویل آیات قرآن است که علم آن تنها نزد معصوم علیه السلام است؛ زیرا آنها هستند که خدا در قرآن کریم آنها را راسخان در علم معرفی کرده، سپس چنین فرمود: «وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم؛[9] در حالی که تفسیر آنها [آیات قرآن] را، جز خدا و راسخان در علم، نمیدانند.»
پس بین تفسیر عبارات قرآن کریم و تاویلهایی که از اهل بیت علیهم السلام به عنوان راسخان و استواران در علم بیان شده، منافاتی وجود ندارد.
پی نوشت
[1]. نزهة الناظر، حلوانی، ص110.
[2]. بحار الانوار، مجلسی، ج89، ص91.
[3]. سوره انعام، آیه38.
[4]. سوره سبا، آیه14.
[5]. سوره شورا، آیه29؛ المیزان، طباطبائی، ج18، ص58.
[6]. سوره نمل، آیه82؛ تفسیر قمی، ج2، ص131.
[7]. سوره نمل، آیه82.
[8]. تفسیر قمی، ج2، ص130.
[9]. سوره آل عمران، آیه7.
قرآن کریم از بخش های مختلفی تشکیل شده است، بنابراین از جاودانگی خاصی برخوردار است. بر همین اساس گاهی در روایات از باطن و لایه های درونی قرآن کریم پرده برداری می شود و هیچ منافاتی با ظاهر آیات ندارد.