امروز دولت سیزدهم در راستای تقویت اقتصاد ملی، دست روی ریشه فساد و گرانی یعنی ارز 4200 در راستای اصلاح هدفمندی یارانهها گذاشته است تا بلکه اثرات سم مهلک ارز 4200 از کشور رخت ببندد.

مکتب سرمایهداری به دنبال خصوصی کردن همه چیز است، یعنی همه بازار و تجارت آزاد باشد و دولت فقط یک نظارت سطحی انجام دهد.
رکود، طی سالهای اخیر در اقتصاد ایران، تولید، مصرف، سرمایه گذاری و سایر بخش های اقتصادی را تحت الشعاع قرار داده است و با تورمی همراه شده که فشار آن علاوه بر وضعیت کنونی، چشم انداز آینده را هم در هالهای از ابهام قرار داده است. همه ی اینها در حالی است که کشور ایران از سرمایههای اصلی اقتصاد، یعنی سرمایههای مالی، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سرمایههای نمادین خوبی برخوردار است و ظرفیتهای بالقوهی فراوانی برای رشد اقتصادی و رفاهی را در اختیار دارد.
بنابراین روشن است که نمره غیرقابل قبول وضع موجود به مدیریت منابع و سیاستگذاری و حکمرانی اقتصادی بازمی گردد که شایسته است ریشه های آن بررسی شود و از وضع موجود به طرف وضع مطلوب تغییر حالت داده شود. در مدیریت کلان اقتصاد یک کشور یا برنامه ریزی برای توسعه اقتصاد، اولین مسئله، جهان بینی اقتصادی یا انتخاب ایدئولوژی است. عدهای تفکر سرمایه داری را که از 200 سال پیش بوجود آمد، تنها علم اقتصاد می دانند که به انتفاع شخصی افراد تاکید دارد!
همان رویای آمریکایی که از حداکثر سود ثروت و لذت به عنوان مبنا یاد می کند و نتیجه آن، جنایت هایی است که در 2 قرن اخیر نسبت به میلیون ها انسان از جمله 70 میلیون سرخپوستی که با برده داری و بیگاری کشی کشته شدند!
مکتب سرمایه داری به دنبال خصوصی کردن همه چیز است، یعنی همه ی بازار و تجارت آزاد باشد و دولت فقط یک نظارت سطحی انجام دهد. رویکرد سرمایه داری در دورههایی موفق بود چرا که بازارِ رقابتی وجود داشت. اما رفته رفته شرکت هایی که بزرگتر میشدند و یا ادغام می شدند، بازار را در اختیار می گرفتند و با تشکیل انحصار شرایط را تغییر می دادند!
دولت هم که طبق سیاست خود با انحصارطلب ها کاری ندارد و البته همه تصمیم های خود را در جهت منفعت سرمایه دار اتخاذ می کند و به مصرف کننده، کارگر یا سایر مردم اهمیتی نمی دهد! نگاه نظام سرمایه داری به مردم و کارگران نگاه برده داری است که در آن سرمایه دار هر طور می خواهد می تواند با آنها برخورد کند! متاسفانه با اثرگذاری تفکرات غربی، نگاه لیبرالی و سرمایه داری از سال 68 پایه سیاستگذاری های اقتصادی در ایران قرار داده شد که در چند فاز انجام شد؛ اول خصوصی سازی که به بدترین شکل هم انجام شد و بسیاری از اموال عمومی به جیب عده ای رانتخوار و سوءاستفاده کن رفت! دوم تثبیت حقوق و دستمزد، وقتی تورم وجود دارد و مزد و حقوق را ثابت نگه می دارید یعنی قدرت خرید مزد بگیر کم میشود، نیروی کار ارزان می شود و نظام سرمایه داری شکل می گیرد!
حال لازم است از رویداد های فاجعهباری که حاصل نظام سرمایه داری در کشور است را مرور کنیم. نیمه نخست سال 97 دولت وقت به 2500 نفر 18 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی دادند. برای نمونه یکی از این افراد توانسته 500 میلیون دلار ارز دولتی دریافت کند! سپس هم به بهانه بازار آزاد دریافت کنندگان ارز را کنترل نکردند و وارد بازار سکه و طلا و ارز شدند و اقداماتی انجام دادند که ارزش پول کشور با سر سقوط کرد!
امروز دولت سیزدهم در راستای تقویت اقتصاد ملی دست روی ریشه فساد و گرانی یعنی ارز 4200 در راستای اصلاح هدفمندی یارانهها گذاشته است تا بلکه اثرات سم مهلک ارز 4200 از کشور رخت ببندد. به طور قطع این اقدام اگرچه در اول کار موجب تلاطمات اقتصادی می شود که البته باید با تدابیر دولت و حمایت از اقشار ضعیف جامعه شود اما در دراز مدت اثرات مثبت خود را در اقتصاد کشور خواهد گذاشت.